نقد ادبی
سیده مینا محمدی سارمی؛ حسین ایمانیان؛ عباس اقبالی
چکیده
اضطراب اثرپذیری نظریهایست دربارة اثرپذیری شاعران که نخستینبار هارولد بلوم آن را پیش کشیدهاست؛ دیدگاهی برپایۀ بینامتنیت که بر دو اصطلاح «پیشین» و «پسین» بنا شده و از پیوند ستیزهجویانه میان شاعر معاصر با گذشته و ترس از اثرپذیری وی سخن میگوید. شاعر پسین برای اینکه اثرپذیریاش را پنهان و خود را شاعری نوآور ...
بیشتر
اضطراب اثرپذیری نظریهایست دربارة اثرپذیری شاعران که نخستینبار هارولد بلوم آن را پیش کشیدهاست؛ دیدگاهی برپایۀ بینامتنیت که بر دو اصطلاح «پیشین» و «پسین» بنا شده و از پیوند ستیزهجویانه میان شاعر معاصر با گذشته و ترس از اثرپذیری وی سخن میگوید. شاعر پسین برای اینکه اثرپذیریاش را پنهان و خود را شاعری نوآور بشناساند، فرم و درونمایۀ سخن را دگرگون میکند. نگرانی یا ترس اثرپذیری، در بسیاری از سرودهها و گزارشهایی که وضعیت سرایندگانِ سدههای سوم و چهارم هجری را در ادبیات عربی آینگی میکند، پدیدهای آشکاراست. در جستار پیشِرو با روشی مقایسهای-تحلیلی، نخست تلاش میشود با نگاه بهسرودههای شعری، گزارشهای تاریخی-ادبی و دیدگاههای سخنسنجان آن روزگار، به ذهنیّت سرایندگان دستیافته، نگرانی یا دلواپسی آنها نسبت به موضوعهایی چون تقلید و نوآوری آشکار شود، سپس با نگاه بهنظریۀ بلوم، بررسی شود که ابوالطیب متنبّی از چه شیوههایی برای دیگرگوننشاندادن سخن خود از گذشتگان، بهره بردهاست. پژوهش پیشِرو نشان میدهد که برخودبالیدنهای این سرایندگان و کوچکپنداشتن پیشینیان و همروزگارانشان، بیش از آنکه از سرِ رقابت و ستیزهجویی شخصی باشد، ریشه در انگیزههای روانی و نگرانیهای ذهنی آنها دارد و شیوههای سخنسنجی آن روزگار نیز بر این فشار روانی افزوده است؛ از اینرو انجام چنین پژوهشی بایسته مینماید. برخودبالیدن زیاد سرایندگان به توان هنری خود و کوچکپنداشتن دیگران، نشاندهندۀ دلشوره یا نگرانی آنها از موضوع اثرپذیری است. متنبّی با بهرهگیری از شگردهایی چون ایجاز، غلوّ یا اغراق در تصویرسازی، برعکسنمودن مفاهیم تکراری، بهرهگیریاز استعارههای دور و تشبیههای پنهان یا ضمنی بهجای نمونههای نخنماشده توانستهاست فرمها و مایههای تکراری را تازه و خود را شاعری نوآور بشناساند.
روح الله صیادی نژاد؛ شهرام امیری؛ عبدالحسین ذکایی
چکیده
مکتب پراگماتیسم، ادبیات را بهمنزلۀ موثّرترین و زیباترین نوع گفتمان تلقی میکند. گفتمانی که نهتنها زیبایی و جمال در آن موج میزند بلکه تمام کارکردها و وظیفههای ارتباطی زبان در آن موجود است. ازاینرو فن اقناع بهعنوان هدف غایی هر نوع گفتمان در زیرمجموعه زبانشناسی کاربردی بهعنوان علم گفتمان زبانی قرار میگیرد. ازآنجاکه کاربردشناسی ...
بیشتر
مکتب پراگماتیسم، ادبیات را بهمنزلۀ موثّرترین و زیباترین نوع گفتمان تلقی میکند. گفتمانی که نهتنها زیبایی و جمال در آن موج میزند بلکه تمام کارکردها و وظیفههای ارتباطی زبان در آن موجود است. ازاینرو فن اقناع بهعنوان هدف غایی هر نوع گفتمان در زیرمجموعه زبانشناسی کاربردی بهعنوان علم گفتمان زبانی قرار میگیرد. ازآنجاکه کاربردشناسی ادبی بیشتر از کاربردشناسی محض و فرضیهای بیانگر کاربرد عملی زبان در فرآیند گفتمان است، در این پژوهش بر آنیم که به بررسی شگردهای زبانی( دستوری و آوایی) اقناع در دیوان شاعر بزرگ عرب که از وی به عنوان استاد معماری زبان یاد میشود، بپردازیم. جایگاه والای متنبی در عرصه زبانی و حضور استراتژیهای زبانی در دیوان وی نشان از آن دارد که شاعر در انتقال بیشتر انگیزهها، عواطف و احساسات به مخاطبین جهت تثبیت و تأکید بیشتر معنا از کاربستهای زبانی اقناع و مهمترین آنها همچون تکرار و روشهای هارمونی شعری همچون توازن و تصریع بهره جسته است. ضمن اینکه « تکرار» و سویههای گسترده آن به لحاظ ابعاد زیباییشناختی کلامی و جنبههای اقناع کلامی نسبت به سایر اسلوبهای زبانی از بسامد بالایی در دیوان شاعر برخوردار است.