طیبه فتحی ایرانشاهی؛ سید محمود میرزایی الحسینی؛ شیرین پورابراهیم
چکیده
احساسات از مفاهیم انتزاعی قابلتأمل در بررسیهای معناشناسان شناختی است. زبان بشر، کلامی یا نوشتاری، نمودی است که تا حدودی پرده از راز مفهومسازیهای مربوط به مفاهیم پیچیده انتزاعی از جمله مفاهیم عاطفی برمیدارد. طرحوارههای تصوری که مبتنیبر شناخت مجسم و تجربهبنیادند، سازوکار اصلی بسیاری از چنین مفهومسازیهاست. از طرفی، ...
بیشتر
احساسات از مفاهیم انتزاعی قابلتأمل در بررسیهای معناشناسان شناختی است. زبان بشر، کلامی یا نوشتاری، نمودی است که تا حدودی پرده از راز مفهومسازیهای مربوط به مفاهیم پیچیده انتزاعی از جمله مفاهیم عاطفی برمیدارد. طرحوارههای تصوری که مبتنیبر شناخت مجسم و تجربهبنیادند، سازوکار اصلی بسیاری از چنین مفهومسازیهاست. از طرفی، زبان ادبی و متون روایی بازتاب گستردة حوزههای انتزاعی مربوط به احساساند؛ بنابراین بررسی طرحوارههای تصوری در یک متن ادبی میتواند ما را به جنبههایی از نظام احساسی عاطفی حاکم بر آن متن ادبی و روایی رهنمون کند. پژوهش حاضر به توصیف و تحلیل طرحوارههای تصوری حوزۀ احساسات در رمان «مسری الغرانیق فی مدن العقیق» اثر أمیمة الخمیس (نویسنده سعودی) در چهارچوب نظریة طرحوارة تصوری لیکاف و جانسون (1987) میپردازد. ضرورت و اهداف پژوهش حاضر شناخت ذهنیت نویسنده و نظام فکری وی با استفاده از ابزار زبانی موجود در متن رمان است که در باب حوزۀ احساسات به کار رفته است. مسألة این است که طرحوارههای موجود در متن کداماند و چگونه به مفهومسازی احساسات در ذهن مخاطب کمک میکنند و با درونمایة داستان چه ارتباطی دارند. برای این منظور، طرحوارههای مربوط به احساسات از متن مذکور به روش نمونهگیری هدفمند استخراج و در چهارچوب نظریه طرحوارههای تصوری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان میدهد نویسنده با بهکارگیری ایزارهای معنیساز (صورتهای زبانی موجود در متن)، توانستهاست به احساسات مدنظر خود عینیت بخشد. این صورتها طرحواره بنیاد و شامل طرحوارههای حجمی، مقدار، حرکتی و مسیر، جهتی، دور و نزدیک و قدرتی میباشند. این طرحوارهها مفاهیم احساسی را اغلب بهطور استعاری، در متن منعکس میکند و در ذهن خواننده برمیانگیزند. همچنین، این مفهومسازیهای طرحواره -بنیاد همراه با ذهنیت و اندیشۀ عقلگرای راوی و نویسنده است
نعمت عزیزی؛ علی نظری؛ سید محمود میرزایی الحسینی
چکیده
تصویرسازی یکی از اصطلاحات متداول در نقد قدیم و جدید عربی است که در آن شاعر میکوشد تا موضوعی را با تکنیکهای مختلفی به تصویر بکشد. شعر معاصر فلسطین، سعی نموده تا آینۀ تحولات کشوری باشد که بعد از اشغال آن، دشمنان زیادی به مداخله در آن پرداختهاند. یکی از کشورهایی که در قرن گذشته و حاضر به حمایت از اشغال فلسطین برخواسته، آمریکاست که ...
بیشتر
تصویرسازی یکی از اصطلاحات متداول در نقد قدیم و جدید عربی است که در آن شاعر میکوشد تا موضوعی را با تکنیکهای مختلفی به تصویر بکشد. شعر معاصر فلسطین، سعی نموده تا آینۀ تحولات کشوری باشد که بعد از اشغال آن، دشمنان زیادی به مداخله در آن پرداختهاند. یکی از کشورهایی که در قرن گذشته و حاضر به حمایت از اشغال فلسطین برخواسته، آمریکاست که این امر سبب شده است تا شاعران فلسطینی، بهطور وسیعی به ترسیم چهرۀ آن کشور بپردازند. این شاعران با تکنیکهای مختلفی ازجمله نماد و نقاب به این تصویرسازی پرداختهاند و تمساح، سگ، کلاغ، گرگ، افعی و طناب پوسیده را نمادهایی از آمریکا قرار دادهاند تا ماهیت و ویژگیهای اصلی آمریکا همچون ریاکاری، نجاست، شومی، وحشیگری و هرزگی، جهانخواری ظالمانه و فروپاشی زودهنگام آن را به تصویر بکشند. هلاکو، نرون، مارس و شیطان از مهمترین نقابهایی به شمار میروند که مفاهیمی همچون توحش، جنون قیصری، جنگافروزی و اغواگری آمریکا را به تصویر میکشند. مقاله حاضر میکوشد تا نماد و نقاب را بهعنوان مهمترین تکنیکهای تصویرسازی آمریکا در شعر معاصر فلسطین با روش توصیفی – تحلیلی، مورد نقد و بررسی قرار دهد.