فاطمه جمشیدی؛ وصال میمندی؛ فاطمه قادری؛ رضا افخمی عقدا
چکیده
سبک ادبی میدانی برای بازتاب خصوصیّات فردی ادیب مانند ذوق و سلیقه، خلقیّات و عقاید شخصی او به شمار میرود. یکی از رویکردهای سبکشناسی ادبی با نام سبکشناسی فردی شناخته میشود که با در نظر گرفتن رابطة میان متن و بازخورد آن در میان مخاطبان، به بررسی دلایل و انگیزههای روانی، اجتماعی و تاریخی موثّر در گزینش و بیان ساختارهای زبانی ...
بیشتر
سبک ادبی میدانی برای بازتاب خصوصیّات فردی ادیب مانند ذوق و سلیقه، خلقیّات و عقاید شخصی او به شمار میرود. یکی از رویکردهای سبکشناسی ادبی با نام سبکشناسی فردی شناخته میشود که با در نظر گرفتن رابطة میان متن و بازخورد آن در میان مخاطبان، به بررسی دلایل و انگیزههای روانی، اجتماعی و تاریخی موثّر در گزینش و بیان ساختارهای زبانی آن متن میپردازد. در این پژوهش که از نوع کیفی است و با رهیافت توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای صورت گرفته، با تکیهبر مؤلّفههای زبانی مؤثّر در تعیین سبک فردی، قصیده «بلال حبشی» سروده «علی فوده» شاعر معاصر فلسطینی مورد واکاوی قرار گرفت. آنچه بر ضرورت انجام این پژوهش تأکید میکند، بررسی نقش عوامل درونی و بیرونی زندگی شاعر در تعیین سبک ادبی او و نیز بازتاب آنها در ساختارهای زبانی وی است. هدف نگارندگان نیز ارائة پژوهشی در این راستا است تا راه را برای دیگر پویندگان رویکرد سبکشناسی فردی هموار سازد. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که شاعر در این قصیده خود را در قالب شخصیت رنجدیده «بلال حبشی» معرّفی کرده است و با استفاده فراوان از حروف مهموس، گزینش قافیههای مختوم به حروف کشیده و مردوف که به فراخور حالات درونی وی است، موسیقی سنگینی را بر قصیده حاکم نموده است . همچنین با بهکارگیری چشمگیر افعال مضارع که نشانگر اهداف انقلابی و اصلاحگرایانه وی هستند و در آخر با ذکر و تقدیم واژگان ایدئولوژیک و قرار دادن تعابیر متناسب با مفهوم اندوه، ناکامی و مقاومت در محور همنشینی، سبک فردی خود را در این سروده برجسته ساخته است . بهطور کلّی باید گفت سبک فردی «علی فوده» در این سروده سبکی غیرصریح و محافظهکارانه است.
رضا افخمی عقدا؛ فاطمه جمشیدی؛ جمشید قاسمی
چکیده
یکی از مباحث رایج در نقد ادبی، نحوه انعکاس دغدغه های روحی ادیب در اثر وی است و از آن جا که متون ادبی بخصوص شعر، بن مایه های خود را از عمق روح آدمی می-گیرد، می توان بر اثر پذیری آفرینش های ادبی از شرایط روانی حاکم بر شخصیّت ادیب، بیشازپیش صحّه نهاد. با قبول این واقعیّت که ویژگی های روانی انسان از حیث انسان بودن اصلی ثابت است، باید اذعان ...
بیشتر
یکی از مباحث رایج در نقد ادبی، نحوه انعکاس دغدغه های روحی ادیب در اثر وی است و از آن جا که متون ادبی بخصوص شعر، بن مایه های خود را از عمق روح آدمی می-گیرد، می توان بر اثر پذیری آفرینش های ادبی از شرایط روانی حاکم بر شخصیّت ادیب، بیشازپیش صحّه نهاد. با قبول این واقعیّت که ویژگی های روانی انسان از حیث انسان بودن اصلی ثابت است، باید اذعان کرد که این رابطهء دوسویه میان اثر ادبی و شرایط روانی ادیب در همهء دوره های تاریخی و ادبیات تمام ملل وجود دارد. پژوهش حاضر که با رهیافت توصیفی –تحلیلی صورت گرفته، قصد دارد نمود احساس کهتری و خودکمبینی را بهعنوان یکی از فرآیندهای روانی شخصیّت «عنترة بن شدّاد» - شاعر بلندآوازۀ عصر جاهلی - مورد بررسی قرار داده و بازتاب این احساس را در جنبه های گوناگون شخصیّت وی از جمله جنگاوری، عشق و قدرت ادبی به تصویر بکشد. از مهم ترین دستاوردهای پژوهش حاضر این است که نیروی برانگیزنده و محرک رفتارهای «عنتره»، حس برتریجویی او و تلاش برای غلبه بر احساس حقارت است و رفتارها و منش های حماسی این شاعر، وسیله ای برای ظهور و اثبات جنبه های مثبت و متعالی شخصیّت وی می باشد.