محمدرضا خضری؛ مریم عظمت پناه
چکیده
علم جامعهشناسی ادبیات، دانش گستردهای است که دربردارندهی مجموعهی وسیعی از افکار و نظریات متفکران پیرامون پیوند میان ادیب و جامعهی وی است. ازاینرو مطالعات ادبی بر مبنای نظریات این اندیشمندان، گامی استوار و ضروری در زمینهی نقد متون ادبی به شمار میرود و چهبسا نتیجهی پژوهشهای ادبی فارغ از اینگونه مطالعات ...
بیشتر
علم جامعهشناسی ادبیات، دانش گستردهای است که دربردارندهی مجموعهی وسیعی از افکار و نظریات متفکران پیرامون پیوند میان ادیب و جامعهی وی است. ازاینرو مطالعات ادبی بر مبنای نظریات این اندیشمندان، گامی استوار و ضروری در زمینهی نقد متون ادبی به شمار میرود و چهبسا نتیجهی پژوهشهای ادبی فارغ از اینگونه مطالعات ابتر است. یکی از اندیشمندان جامعهشناسی ادبیات لوسین گلدمن است که بنیانگذار سبکی نوین در این حوزه به شمار میرود. شیوهی او به ساختگرایی تکوینی شهرت یافته است. او معتقد است اثر ادبی نتیجهی فرهنگ و آگاهی جمعی طبقه، عصر و یا نسل نویسنده است. لذا در روش خود در پیِ ایجاد ارتباطی معنادار میان اثر ادبی و مهمترین جنبههای زندگی اجتماعی است. نجیب محفوظ داستانپرداز و رماننویس معاصر مصر ازجمله نویسندگانی است که در آثارش به دنبال بیان آمال و محنتهای جامعه و طبقهی اجتماعی خود میباشد. بهگونهای که از خلال بررسی آنها به شیوهی ساختگرایی تکوینی، میتوان به پیوندهای وثیق ساخت درونی و ادبی این آثار با نگرش و آگاهی جمعی طبقهی اجتماعی نویسنده پی برد. ازجملهی این آثار داستان کوتاه «الزیف» از مجموعة داستانی «همس الجنون» اوست؛ پژوهش حاضر بهمنظور بررسی این داستان کوتاه، نظریهی لوسین گلدمن را چراغ راه خود قرار داده است. بدین منظور ساختار داستان در دو سطح تفسیری – یعنی دریافت درونمتنی همچون بررسی ساختار معنایی- و سطح تشریحی –یعنی تحلیل بستر اجتماعی و فرهنگی داستان- مورد کاوش قرار میگیرد. یافتههای پژوهش نشان میدهد عناصر این داستان دارای ویژگیهایی است که بیانگر پیوند عمیق داستان با جامعه ی نجیب محفوظ است؛ همچنین نشان میدهد که داستان ثمرهی جهانبینی و آگاهی جمعی گروهی است که نویسنده به آن تعلق دارد.
بهنام فارسی؛ علی صیادانی
چکیده
آستانه ورود به هر اثری، عنوان آن است و نباید عنوان را صرفا کلماتی دانست که برای معرفی کتاب، بر روی جلد آن حک شده است زیرا عنوان خود، یک جنس ادبی است تا آنجا که دانشی به نام "عنوان پژوهی" به وجود آمده است. در این جستار نگارنده سعی بر آن دارد تا با تکیه بر مبنای نشانه شناسی(ارتباط دال و مدلول)، عناوین رمان سه گانه ی (بین القصرین، قصرالشوق ...
بیشتر
آستانه ورود به هر اثری، عنوان آن است و نباید عنوان را صرفا کلماتی دانست که برای معرفی کتاب، بر روی جلد آن حک شده است زیرا عنوان خود، یک جنس ادبی است تا آنجا که دانشی به نام "عنوان پژوهی" به وجود آمده است. در این جستار نگارنده سعی بر آن دارد تا با تکیه بر مبنای نشانه شناسی(ارتباط دال و مدلول)، عناوین رمان سه گانه ی (بین القصرین، قصرالشوق و السکریة) نجیب محفوظ را مورد بررسی قرار دهد و به این مسأله مهم بپردازد که غرض اصلی نجیب محفوظ از انتخاب این عناوین که در حقیقت اسامی محله های قاهره هستند، چیست. نتایج برآمده از این پژوهش حاکی از آن است که منظور اصلی نویسنده از انتخاب عنوان «بین القصرین» نشان دادن گرفتاری شخصیت های داستان میان دو نوع استبداد یعنی پدرسالاری و استعمار انگلیس است؛ هدف از انتخاب عنوان «قصر الشوق»، بیان کردن نوعی استبداد معنوی در شخصیت ها و شکست آن ها در دستیابی به اهدافشان است و در نهایت غرض از انتخاب عنوان «السکریة»، پناه بردن شخصیت ها از سطح هشیاری به ناهشیاری و سرکوب شدن شادی ها به واسطه سلطه غم و اندوه می باشد.
کمال باغجری؛ علی بشیری
چکیده
مقاله پیشرو خوانشی است روایتشناختی از رمان الشحاذ (گدا) اثرِ نجیب محفوظ. در این مقاله، اصلیترین مؤلفهها و عناصر روایتشناختی این رمان از قبیل: زاویه دید، کانونیسازی، نحوه ارائه گفتار و افکار، عنوان، توصیف، تشبیه، زمان (زمان روایت و آغاز رمان) و مکان در بوته تحلیل روایتشناختی قرار گرفته است. اصلیترین نتیجه حاصل از این ...
بیشتر
مقاله پیشرو خوانشی است روایتشناختی از رمان الشحاذ (گدا) اثرِ نجیب محفوظ. در این مقاله، اصلیترین مؤلفهها و عناصر روایتشناختی این رمان از قبیل: زاویه دید، کانونیسازی، نحوه ارائه گفتار و افکار، عنوان، توصیف، تشبیه، زمان (زمان روایت و آغاز رمان) و مکان در بوته تحلیل روایتشناختی قرار گرفته است. اصلیترین نتیجه حاصل از این مقاله این است که رمان گدا با برخورداری از روایتی نسبتاً پیچیده و چندآوا در کنار بهکارگیری فنهای نوین روایتشناختی (در زمان نگارش رمان) نظیر روش آیینهوار و یا شعروارگی روایت، کاملترین نمونه از رمانهای مرحله سوم حیات ادبی نجیب محفوظ است که از آن بهعنوان مرحله رئالیسم فلسفی یا نیمهروانشناختی یاد میشود.
محمود حیدری؛ ذبیح الله فتحی فتح
چکیده
سوررئالیسم یکی از مکتبهای ادبی است که از اروپا آغاز شد و به ادبیات دیگر ملل از جمله ادبیات عرب راه یافت و بر آنها تاثیر گذاشت. مصر از کشورهای پیشرو در ادبیات داستانی عربی است که آشنایی نویسندگان مصری با اروپا و ادبیات اروپایی، راه را برای نفوذ جریانهای نو ادبی، در آنجا هموارتر کرد. نجیب محفوظ؛ نویسنده ی بزرگ مصری و برنده ی جایزه ...
بیشتر
سوررئالیسم یکی از مکتبهای ادبی است که از اروپا آغاز شد و به ادبیات دیگر ملل از جمله ادبیات عرب راه یافت و بر آنها تاثیر گذاشت. مصر از کشورهای پیشرو در ادبیات داستانی عربی است که آشنایی نویسندگان مصری با اروپا و ادبیات اروپایی، راه را برای نفوذ جریانهای نو ادبی، در آنجا هموارتر کرد. نجیب محفوظ؛ نویسنده ی بزرگ مصری و برنده ی جایزه ی نوبل 1988 از جمله نویسندگانی است که سوررئالیسم در برخی از داستانهایش بازتاب یافته است. نویسنده در داستان معروف الشحاذ (گدا) تصویر شاعری معاصر را ارائه میکند که در برخورد با دنیای جدید دچار نوعی تعارض شده است. این داستان، چگونگی تعارضها و تلاش هنرمند برای رفع آنها را نشان میدهد.کارهای انجام شده توسط شخصیتهای داستان و نیز شگردهای نویسنده در پردازش آن خواننده را به سوی مکتب سوررئالیسم و اصول و روشهای آن سوق میدهد. در این نوشتار به تطبیق مبانی این مکتب با داستان مذکور خواهیم پرداخت.