ابوذر قاسمی آرانی؛ یحیی معروف
چکیده
زنان شاعر در سالهای اخیر، با شناسایی هویت زنانهی خویش، توانستهاند با جریان سازی در حوزهی زبان و اندیشه، پایهگذار تحولات نوظهور ادبی باشند و با کاربست زبان زنانه و شگردهای خلّاقانه در آفرینش آثار هنری خویش، احساسات، تفکرات، دغدغههای شخصی و اجتماعی یک زن امروز را ترسیم کنند و همگام با مردان در حوزههای مختلف ادبی چون: شعر، ...
بیشتر
زنان شاعر در سالهای اخیر، با شناسایی هویت زنانهی خویش، توانستهاند با جریان سازی در حوزهی زبان و اندیشه، پایهگذار تحولات نوظهور ادبی باشند و با کاربست زبان زنانه و شگردهای خلّاقانه در آفرینش آثار هنری خویش، احساسات، تفکرات، دغدغههای شخصی و اجتماعی یک زن امروز را ترسیم کنند و همگام با مردان در حوزههای مختلف ادبی چون: شعر، نثر، رمان و ... به فعالیت بپردازند و ادبیات را از سیطرهی زبان و سخن مردانه برهانند و موجب دگردیسی این سنّت دیرینهی مردانه شوند. دوران معاصر ایران و عُمان شاعرانی نامآشنا و بلندآوازه دارد که هریک به سهم خود نقش بسزایی در شکلدهی ادبیات زنانه، ایفا کردهاند. سعیده بنت خاطر الفارسی؛ پیشگام شعر زنانهی عُمانی است که پرداختن به زن و هویت او در اشعارش موج میزند؛ از سوی دیگر طاهره صفارزاده از زنان شاعر ایرانیاست که نقش بسزایی در ادبیات انقلاب اسلامی داشته است. در پژوهش حاضر، با استفاده از نمونههای شعری و نمودار، زبان زنانه در شعر دو شاعر به شیوهای تطبیقی، در دو سطح واژگانی ( واژگان- ترکیبات- فعل و عبارتهای فعلی) و نحوی ( جملات پرسشی- تعجبی- تأکیدی) تحلیل میشود. تفاوتها و شباهتهای زبان زنانه در دو فرهنگ متفاوت آشکار میگردد، مثلاً بنت خاطر برای پررنگ کردن بُعد رمانتیک شعرش از واژگان زنانه برای بیان مضامین حسی-عاطفی کمک میگیرد درحالیکه زبان زنانه در شعر صفارزاده بهعنوان ابزاری برای انتقال پیام و اندیشه است. همچنین هر دو شاعر از زبان زنانه برای بیان مقاصد اجتماعی مانند: فمینیسم و دفاع از حقوق زنان، وطندوستی، طبیعتگرایی و ... بهره گرفتهاند.