نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسندگان
دانشگاه خوارزمی
چکیده
«هالیدی و رقیه حسن» در سال 1976 نظریه انسجام متنی را مطرح کردند. آنها انسجام را یک مفهوم معنایی می دانند که از طریق نشانه های انسجامی (عناصر دستوری، واژگانی و پیوندی) میان اجزاء متن، ارتباط معنایی ایجاد میکند و ادات پیوندی یا ربط بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای انسجامی که عبارت است از: «وجود ارتباط معنایی و منطقی بین جملههای یک متن»، نقشی به مراتب مهمتر از عناصر واژگانی و دستوری دارد؛ چون این ارتباط بر پایه منطق استوار است و خواننده باید رابطه منطقی بین مطالب را تحلیل نماید تا پیوستگی معنایی و ارتباط بین جملات را دریافت کند. مقامات یکی از فنون نثر داستانی به شمار میآید که عدهای ازجمله زکی مبارک معتقدند، مقامات به خاطر هنرنمایی ادبی نویسنده از انسجام لازم برخوردار نیست. در این مقاله تلاش شده است تا با روش توصیفی_تحلیلی یکی از عوامل انسجامی یعنی، انسجام پیوندی با زیر شاخههای اضافی، سببی، تقابلی و زمانی مورد بررسی قرار گیرد و تعیین نماید کدامیک از این زیرشاخه ها بیشترین بسامد را در مقامات حریری دارد. علاوه بر آن، تسلط نویسنده در بهرهگیری از تواناییهای زبان و ایجاد نثری آهنگین چه تأثیری در زیبایی انسجام پیوندی متن گذاشته است؟ ازجمله نتایج مهم تحقیق این است که بسامد بالای ارتباط پیوندی به ویژه اضافی و سببی در سراسر داستان مشهود است و رابطه زمانی بعد از رابطه اضافی مانند زنجیرهای، رویدادهای داستان را که اشاره به مرگ و جدایی دارد به هم متصل میکند، کارکرد ادوات پیوندی، علاوه بر جنبه زیباشناختی، انسجامبخشی معنایی در مقامه است.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله