علی پیرانی شال؛ صغری فلاحتی؛ معصومه ربیعی
چکیده
«هالیدی و رقیه حسن» در سال 1976 نظریه انسجام متنی را مطرح کردند. آنها انسجام را یک مفهوم معنایی می دانند که از طریق نشانه های انسجامی (عناصر دستوری، واژگانی و پیوندی) میان اجزاء متن، ارتباط معنایی ایجاد میکند و ادات پیوندی یا ربط بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای انسجامی که عبارت است از: «وجود ارتباط معنایی و منطقی بین جملههای یک ...
بیشتر
«هالیدی و رقیه حسن» در سال 1976 نظریه انسجام متنی را مطرح کردند. آنها انسجام را یک مفهوم معنایی می دانند که از طریق نشانه های انسجامی (عناصر دستوری، واژگانی و پیوندی) میان اجزاء متن، ارتباط معنایی ایجاد میکند و ادات پیوندی یا ربط بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای انسجامی که عبارت است از: «وجود ارتباط معنایی و منطقی بین جملههای یک متن»، نقشی به مراتب مهمتر از عناصر واژگانی و دستوری دارد؛ چون این ارتباط بر پایه منطق استوار است و خواننده باید رابطه منطقی بین مطالب را تحلیل نماید تا پیوستگی معنایی و ارتباط بین جملات را دریافت کند. مقامات یکی از فنون نثر داستانی به شمار میآید که عدهای ازجمله زکی مبارک معتقدند، مقامات به خاطر هنرنمایی ادبی نویسنده از انسجام لازم برخوردار نیست. در این مقاله تلاش شده است تا با روش توصیفی_تحلیلی یکی از عوامل انسجامی یعنی، انسجام پیوندی با زیر شاخههای اضافی، سببی، تقابلی و زمانی مورد بررسی قرار گیرد و تعیین نماید کدامیک از این زیرشاخه ها بیشترین بسامد را در مقامات حریری دارد. علاوه بر آن، تسلط نویسنده در بهرهگیری از تواناییهای زبان و ایجاد نثری آهنگین چه تأثیری در زیبایی انسجام پیوندی متن گذاشته است؟ ازجمله نتایج مهم تحقیق این است که بسامد بالای ارتباط پیوندی به ویژه اضافی و سببی در سراسر داستان مشهود است و رابطه زمانی بعد از رابطه اضافی مانند زنجیرهای، رویدادهای داستان را که اشاره به مرگ و جدایی دارد به هم متصل میکند، کارکرد ادوات پیوندی، علاوه بر جنبه زیباشناختی، انسجامبخشی معنایی در مقامه است.
سید مهدی مسبوق؛ شهرام دلشاد
چکیده
بیشتر منتقدان ادبی، شعر کلاسیک عربی را خالی از انسجام و وحدت اندام وار می دانند و بر این عقیده اند که چکامه های بلند عربی از انسجام لازم برخوردار نیست و سازمان نیکو و منظمی ندارد؛ اما عدم پیوستگی در کلیت قصیده بیان گر عدم انسجام در بخش های مختلف آن نیست. بدین معنا که اگر قصیده ای به چهار بخش تقسیم شود شاید میان بخش های مختلف آن وحدتی نباشد؛ ...
بیشتر
بیشتر منتقدان ادبی، شعر کلاسیک عربی را خالی از انسجام و وحدت اندام وار می دانند و بر این عقیده اند که چکامه های بلند عربی از انسجام لازم برخوردار نیست و سازمان نیکو و منظمی ندارد؛ اما عدم پیوستگی در کلیت قصیده بیان گر عدم انسجام در بخش های مختلف آن نیست. بدین معنا که اگر قصیده ای به چهار بخش تقسیم شود شاید میان بخش های مختلف آن وحدتی نباشد؛ اما میان ابیات هرکدام از این بخش ها انسجام و هارمونی خاصی برقرار است. پژوهش حاضر با هدف تبیین انسجام میان بخش های درونی قصیدۀ کلاسیک عربی نگارش یافته است. ازاینرو ابیات توصیف گرگ بحتری، شاعر نامدار دورۀ عباسی، را به روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس بخشی از نظریۀ انسجام مایکل هلیدی، معروف به انسجام پیوندی، نقد و تحلیل نموده ایم تا به کاربست این نظریه در اشعار توصیفی عربی بهعنوان بخشی از چکامه های بلند عربی دست یابیم. شاعر در این ابیات به صورت منسجم و زیبا به توصیف نبرد خود با گرگ پرداخته و از ادوات ربطی به گونه های مختلف جهت انسجام بخشی به ابیات بهره جسته است. برآیند پژوهش نشان می دهد که بحتری با بهره گیری از عوامل انسجام پیوندی توانسته شعری منسجم بسراید که اجزای آن از آغاز تا پایان به هم مرتبط است و این پیوند و انسجام از رهگذر به کارگیری به جا و منطقی این ادوات به دست آمده است. در مجموع ادوات اضافی نظیر واو عطف و همچنین ادوات زمانی نظیر فاء نقش بزرگی در انسجام بخشی به این ابیات دارند.