امیرحسین رسول نیا؛ علی نجفی ایوکی؛ سمانه نقوی
چکیده
گریماس، معناشناس لیتوانیایی جهت ساحتمندی نظام روایت، الگوی منسجمی ارائه نمود که بر اساس نظر وی، درک بهتر متون ادبی با شناخت کامل از معنا حاصل میشود. و این معنا تنها با مبنی قراردادن انگارههای کُنشی و شوشی و رخدادی در قلمرو گفتمان حاصل میشود. از اینرو، به دلیل اهمیّت و جایگاهی که بررسی و شناخت معنا در رمان «بازگشت به ...
بیشتر
گریماس، معناشناس لیتوانیایی جهت ساحتمندی نظام روایت، الگوی منسجمی ارائه نمود که بر اساس نظر وی، درک بهتر متون ادبی با شناخت کامل از معنا حاصل میشود. و این معنا تنها با مبنی قراردادن انگارههای کُنشی و شوشی و رخدادی در قلمرو گفتمان حاصل میشود. از اینرو، به دلیل اهمیّت و جایگاهی که بررسی و شناخت معنا در رمان «بازگشت به حیفا» از نگاه پژوهشگران داشته، در پژوهش حاضر سعی شده، با روش توصیفی-تحلیلی به واکاوی و تحلیل عوامل کُنشی و شوشی و انواع نظام معناشناختی گفتمان و چگونگی سیرِ تولید معنا در این رمان با بهرهگیری از مبانی نظری تحلیل نشانه_ معناشناختی گفتمان گریماس پرداخته شود؛ تا نقش عملیّات انواع گفتمان حسی، عاطفی که با تأثیر بر عوامل معنایی مُنجر به تولید معنا شده، کشف نماییم. نتایج حاکی از آن است، که رمان بازگشت به حیفا به دلیل قراردادن محوریّت پایداری قابلیّت تحلیل و بررسی با انگارههای کُنشی و شوشی را دارد. نوع گفتمان رمان مذکور از نوع پویا است؛ چراکه روایت با تغییر در افکار و حرکت سعید(کنشگر) از رامالله به حیفا، به یاری همسرش صفیه(کُنشیار) برای رسیدن به هدف خویش(خلدون)، وضعیّت ابتدایی را به وضعیّت ثانوی یعنی مواجه شدن با نیروهای مخالفی چون کشمکشهای سعید و خلدون سوق میدهد که در نتیجه منجر به تغییر در افکار سعید، مبنی بر آزاد نهادن خالد در عضویّت گروه فدائیان و تولید معنای استقامت و پایداری میشود. البته در این رمان شاهد گفتمانهای رخدادی و مرام مدار نیز هستیم.
علی نجفی ایوکی؛ سید رضا میر احمدی
چکیده
سروده «بکائیّه إلی شمس حزیران» از جمله سرودههای انتقادی وکوبنده عبدالوهاب البیاتی شاعر نامدار معاصر عربی(1926-1999) است که با زبانی ساده و درعین حال مبهم، به بازنمایی اوضاع سیاسی- اجتماعیِ کشورهای عربی و آسیبشناسیِ علل شکست ژوئن 1967 اختصاص یافته است. بیاتی خود را جدا از تعهد به جامعه و مردم آن نمیداند و در پرتو آن، پرداختن به جامعه ...
بیشتر
سروده «بکائیّه إلی شمس حزیران» از جمله سرودههای انتقادی وکوبنده عبدالوهاب البیاتی شاعر نامدار معاصر عربی(1926-1999) است که با زبانی ساده و درعین حال مبهم، به بازنمایی اوضاع سیاسی- اجتماعیِ کشورهای عربی و آسیبشناسیِ علل شکست ژوئن 1967 اختصاص یافته است. بیاتی خود را جدا از تعهد به جامعه و مردم آن نمیداند و در پرتو آن، پرداختن به جامعه از اصلیترین دغدغههای شعری اوست. پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی سبکی سروده یاد شده بپردازد و میکوشد از رهگذر کاوش در سه سطح زبانی، ادبی و فکریِ اثر به ارزیابی و نقد سبکشناسانه آن اقدام نماید. از جمله جلوههای سبکی این متن، شکستن قالبهای سنتی شعر، توجه به زمان ماضی، نماد پردازی و بینامتنی است. دیگر آنکه شاعر برای بیان اندیشه مورد نظر به شکل مناسبی از ابزار زبانی بهره گرفته، به گونهای که میتوان تناسب دو سطح فکری و زبانی را به بهترین وجه شاهد بود. سطح فکری سروده نیز حکایت از آن دارد که گرچه بیاتی، ترسیم آشکاری از خواستهها و آرزوهایش ارائه نمیدهد، با اینهمه در لایه پنهان و کمرنگ متن، دعوتِ عربها به همدلی و خیزش سیاسی را در دستور کار
دارد.