دکتر علی صیادانی؛ پرویز أحمدزاده هوچ؛ امیر فرهنگ دوست
چکیده
در میان شیوههای پرتعداد نگرش به هستی و تفسیر آن، اکسپرسیونیسم را باید رویکرد منحصر به فردی تلقی نمود. این شیوه که از ماهیتی فرامحاکاتی در گزارهگری پدیدهها برخوردار است، از توصیف صِرف وقایع-آنگونه که به چشم میآیند-عدول میکند. ادبیان و هنرورزان این دبستان، صورتهای عینی پدیدهها را در ذهن گزاره کرده و چون خوابگزاری از آنها ...
بیشتر
در میان شیوههای پرتعداد نگرش به هستی و تفسیر آن، اکسپرسیونیسم را باید رویکرد منحصر به فردی تلقی نمود. این شیوه که از ماهیتی فرامحاکاتی در گزارهگری پدیدهها برخوردار است، از توصیف صِرف وقایع-آنگونه که به چشم میآیند-عدول میکند. ادبیان و هنرورزان این دبستان، صورتهای عینی پدیدهها را در ذهن گزاره کرده و چون خوابگزاری از آنها تعبیر میکنند؛ جریانی پرهیجان که در مقابل هر ساختار از پیش تعریفشدهای میایستد و کُرنش میکند. این رویکرد با ظرفیتهای گستردۀ خود، فرصت بسیار مناسبی را برای بازنمایی تصویری برونفکنانه از جهان درون و برون انسان معاصر فراهم ساخته است. در این میان، از جمله چهرههایی که در ساحت شعر، سرودههای پرانطباقی را با مبادی این مکتب برجای نهاده، عائشة ارناؤوط (زادۀ 1946م)، نویسنده و شاعر سوری-آلبانیایی است. اشعار او در دو بخش فرم و محتوا، نمودهای برجستهای از ادبیات آبستره را ارائه بخشیدهاند. از اینرو، این قلم میکوشد تا در جستار حاضر به شیوهای توصیفی-تحلیلی، برساختهای زبانی و محتوایی سرودههای این شاعر معاصر عربی را بر اساس مؤلفههای اکسپرسیونیسم واکاود. از جمله نتایج این پژوهش باید به ویژگیهایی چون: «تعلیق و اَندروای»، «ریتم و ایقاع ناهمگون» و «استعارههای خودگردان» در حوزۀ زبان و نیز درونمایههایی نظیر «گروتسک»، «هویّتباختگی» و «برونفکنیهای ذهنی-هیجانی» اشاره نمود که در سرودههای ارناؤوط، از بسامد بالایی برخوردارند.از جمله نتایج این پژوهش باید به ویژگیهایی چون: «تعلیق و اَندروای»، «ریتم و ایقاع ناهمگون» و «استعارههای خودگردان» در حوزۀ زبان و نیز درونمایههایی نظیر «گروتسک»، «هویّتباختگی» و «برون-فکنیهای ذهنی-هیجانی» اشاره نمود که در سرودههای ارناؤوط، از بسامد بالایی برخوردارند.
حسن اسماعیل زاده؛ علی صیادانی؛ وحید خیری؛ بهمن آقازاده
چکیده
الگوی نشانهشناسی ریفاتر از جمله اولین الگوهای نشانهشناسی است که به شکل ویژه به بررسی گونۀ ادبی شعر پرداخته است. در این روش، توانش ادبی خواننده و عکسالعمل او نسبت به شعر بسیار مهم است و خوانش شعر در دو سطح اکتشافی و پسکنشانه انجام میگیرد. در سطح اول، معنا و روساخت متن بررسی میشود و در سطح دوم، با توجه به عناصر غیردستوری، ژرفساخت ...
بیشتر
الگوی نشانهشناسی ریفاتر از جمله اولین الگوهای نشانهشناسی است که به شکل ویژه به بررسی گونۀ ادبی شعر پرداخته است. در این روش، توانش ادبی خواننده و عکسالعمل او نسبت به شعر بسیار مهم است و خوانش شعر در دو سطح اکتشافی و پسکنشانه انجام میگیرد. در سطح اول، معنا و روساخت متن بررسی میشود و در سطح دوم، با توجه به عناصر غیردستوری، ژرفساخت متن و دلالتهای زبانی، واکاوی میشوند. مقاومت و عشق، دو مضمون اصلی شعر محمود درویش است و او در این مضمونهای شعری با استفاده از عناصر غیردستوری، دلالتهای زبانی را پدید میآورد و مدلول و پیام اصلی خود را در ورای سطح ظاهری واژگان پنهان میسازد و آگاهانه ادراک مفهوم شعر را برای مخاطب به تأخیر میاندازد. پژوهش حاضر میکوشد با شیوۀ توصیفی-تحلیلی و با تکیهبر مبانی نظریۀ نشانهشناسی شعر مایکل ریفاتر، به کشف انباشتها و منظومههای توصیفی قصیدۀ «ریتا أحبینی» بپردازد و با دریافت تداعی واژگان، ماتریس(قالب) ساختاری قصیده را برای خواننده بازگو کند. تبیین الگوی نشانهشناسی مایکل ریفاتر و تبیین بنمایههای ادبیات مقاومت در شعر محمود درویش و زوایای پنهان آن با بهکارگیری الگوی نشانهشناسی، از اهداف این پژوهش است. ازجمله نتایج برآمده از خوانش پسکنشانه قصیده مذکور، بیانگر وجود دلالتهای متعددی از واژه «ریتا» در نزد محمود درویش است که با مفهوم وطن در نزد وی درآمیخته و در نهایت به رمز فلسطین بدل گشته است و اینگونه، مضمونی رمانتیک را در خدمت مفهوم مقاومت قرار داده است. تداعیهای واژگانی این شعر در ماتریس ساختاری آن با ظرافت هر چه بیشتر، بازتاب یافتهاند و تصویری از وضعیت فلسطین و دورنمای مقاومت را به نمایش گذاشتهاند.