نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته دکتری گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
2 دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
چکیده
احساس نیاز به بازگو کردن حقایق جامعه، نویسندۀ را به خلق آثاری وا میدارد که بافت و درونمایهای اجتماعی دارند. جامعهشناسی ادبیات با بررسی محتوای آثار ادبی و رابطه آن با فضای اجتماعی، نشاندهنده جهانبینی حاکم بر متن است؛ بنابراین بررسی فرهنگ و رفتار افراد در آثار نویسنده میتواند به شناخت جامعه وی منجر شود که این امر، بدون تردید سنگ بنای نخست و گامی مؤثر در جهت اصلاح ارزشها و هنجارهای نادرست نهادینهشده در دل این جامعه است. از این رو، بررسی جایگاه زن عرب در جامعه سنتی ترسیم شده در رمانهای «الخباء» و «نقرات الظباء» نوشته میرال الطحاوی، با روش توصیفی تحلیلی امری ضروری مینماید. چنین به نظر میرسد که نویسنده با طرح مسئله اصلی رمان بر محوریت زنان و سیطره فرهنگعامه گذشته، آشفتگیها، تحقیر و خوار داشت، ظلمپذیری و سلطه سنت، تصویری تکبعدی و اغلب یک وجهی از یک زن منفعل عربی در محیطی بدوی و احیاناً حضری را به تصویر میکشد که تسلیم گفتمان حاکم است و اگر به ندرت تمردی دارد، این تمرد به تغییر و بهبود وضعیت وی در خانواده و جامعه منجر نمیشود. میتوان دریافت که زن کامل با تمام وجوه منشوری در جامعه مورد نظر نویسنده، جایگاهی ندارد و قهرمانان زن نهتنها تلاشی برای رهایی از قید و بند سنت ندارند، بلکه در ظلم به خود و زنان همانند خویش با گفتمان غالب همگام میشوند تا کورسوی امید به تحول در میان شخصیتهای زن به خاموشی گراید.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله