نقد ادبی
الهام خادمی؛ مرضیه آباد؛ محمد جواد مهدوی؛ مهدی کرمانی
چکیده
در این پژوهش به بررسی هویت در دو رمان نوجوان عربی و فارسی براساس نظریه رشد روانیاجتماعی اریک هامبورگر اریکسون پرداخته شده است. در این نظریه، نوجوانی در مرحله پنجم قرار دارد و چالش اصلی این دوران بحران هویت؛ البته نه به معنای مخاطرهآمیز آن است. دو رمان بررسیشده عبارتاند از: «فاتن»، اثر فاطمه شرفالدین نویسنده لبنانی و ...
بیشتر
در این پژوهش به بررسی هویت در دو رمان نوجوان عربی و فارسی براساس نظریه رشد روانیاجتماعی اریک هامبورگر اریکسون پرداخته شده است. در این نظریه، نوجوانی در مرحله پنجم قرار دارد و چالش اصلی این دوران بحران هویت؛ البته نه به معنای مخاطرهآمیز آن است. دو رمان بررسیشده عبارتاند از: «فاتن»، اثر فاطمه شرفالدین نویسنده لبنانی و «هستی»، اثر فرهاد حسنزاده نویسنده ایرانی. فاتن در فضای جنگ داخلی لبنان (1985) و هستی در اوایل جنگ ایران و عراق (1980) روایت میشود و شخصیتهای اصلی در هر دو، دختران نوجوان هستند. در رمانهای نوجوان شرفالدین به تحلیل و نقد اوضاع اجتماعی لبنان، پرداخته میشود و در رمانهای نوجوان حسنزاده رویکرد توانمندسازی و آگاهیبخشی به دختران بهصورت برجستهای نمود دارد. پژوهشها از یکسو بر اهمیت مرحله نوجوانی و ضرورت شکلگیری هویتِ موفق در این مرحله تأکید دارد و از سوی دیگر، غفلت پژوهشگران ادبی از این دوران را نشان میدهد؛ به همین دلیل در پژوهش حاضر، با بهرهگیری از نظریه اریکسون و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد ادبیات تطبیقی، این دو اثر بررسی شد. نتایج پژوهش نشان میدهد، در رمانهای فاتن و هستی، ویژگیهای نوجوان براساس نظریه رشد روانیاجتماعی اریکسون در سه دستهبندی قرار میگیرد: 1. بحران هویت؛ 2. هویتیابی که خود شامل زیرمجموعههای همانندسازی، دریافت حمایت از جامعه، اعتراض نوجوان به نظام ارزشی بزرگسالان و عشق در نوجوانی است؛ 3. تعهد. از بررسی جایگاه هویت و چالشهای هویتی نوجوانان در رمانهای فاتن و هستی، نتیجهگیری میشود که ترغیب جدی مخاطب نوجوان به کسب هویت سالم و موفق از طریق تحصیل، مطالعه و معاشرت با افراد شایسته، هدف اصلی دو رمان است.
نقد ادبی
ندا تصدیقی مؤخر؛ مرضیه آباد
چکیده
امروزه باوجود پیشرفت وسایل نقلیه و نیز راههای ارتباطی مثل تلفن و فضای مجازی، انسان معاصر بیش از پیش تنهایی را تجربه میکند. روانشناسی بهعنوان یکی از حوزههای مهم در ارتباط با انسان و مشکلات روحی وی درصدد تبیین و درمان این احساس تنهایی برآمده و شیوههای درمانی متعددی را ارائه کرده است. عدهای از روانشناسان، ازجمله اروین یالوم ...
بیشتر
امروزه باوجود پیشرفت وسایل نقلیه و نیز راههای ارتباطی مثل تلفن و فضای مجازی، انسان معاصر بیش از پیش تنهایی را تجربه میکند. روانشناسی بهعنوان یکی از حوزههای مهم در ارتباط با انسان و مشکلات روحی وی درصدد تبیین و درمان این احساس تنهایی برآمده و شیوههای درمانی متعددی را ارائه کرده است. عدهای از روانشناسان، ازجمله اروین یالوم (Irvin D. Yalom)، درمان وجودی (Existential therapy) را پیشنهاد میکنند. درمان وجودی یک شیوهدرمانی نیست بلکه رویکردی فلسفی است که بر شیوۀ کار و عملکرد مشاور و رواندرمان گر تأثیر میگذارد. عدنان الصائغ بهعنوان یک شاعر مدرن و چهبسا پستمدرن در برخی اشعار خود به بیان وضعیت زندگی انسان در دورۀ معاصر پرداخته است؛ غم، آوارگی، جنگ، دوری از وطن و تنهایی بیشترین بسامد را در اشعار وی دارند. بخصوص که خود شاعر طعم غربت را چشیده است. در این جستار، نگارندگان برخی از اشعار عدنان الصائغ را در حوزهی انواع تنهایی و راههای درمان آن با رویکرد وجودی اروین یالوم بررسی کردهاند؛ ابتدا اشعار را با روش توصیفی-تحلیلی شرح داده و سپس به بیان وجوه اشتراک بین روشهای درمان اروین یالوم و عدنان الصائغ پرداختهاند. مضمون تنهائی در غالب اشعار عدنان مربوط بهتنهایی وجودی است که نسبت بهتنهایی درونی و تنهایی بین فردی بسامد بیشتری دارد. به همین ترتیب نیز شیوههای درمان تنهایی وجودی در اشعار وی ازجمله پناه بردن به خیال و رؤیا، روی آوردن به عشق و عزلتنشینی بیشتر در شعر عدنان نمود پیداکرده است. اینگونه شعرها هم به خود شاعر درگذر از این تنهایی گریزناپذیر کمک کرده است و هم به مخاطبهای او سرنخها و نشانههایی برای مهار این احساس تنهایی ارائه داده است. از این حیث پژوهش حاضر میتواند مؤید نقش هنر در حوزهی درمان باشد و به پژوهشگران حوزهی هنردرمانی کمک کند
سید عباس حسینی؛ مرضیه آباد؛ امیر مقدم متقی
چکیده
اگر شاعر یا ادیبی درآفرینش اثر هنری، رسالتی را جستجو کند، مهمترین رسالتی که بیش از هر چیز باید مورد توجه قرارگیرد، اخلاق است. با توجه به رویکرد اعتقادی و سیاسیِ خاصّی که دعبل دارد، همواره و در طول تاریخ، شخصیّت و شعر شاعر محل تاخت و تاز گروههای موافق و مخالف واقع شده است. گروهی بیشتر از روی غرض ورزی تمام محاسن اخلاقی او را نادیده ...
بیشتر
اگر شاعر یا ادیبی درآفرینش اثر هنری، رسالتی را جستجو کند، مهمترین رسالتی که بیش از هر چیز باید مورد توجه قرارگیرد، اخلاق است. با توجه به رویکرد اعتقادی و سیاسیِ خاصّی که دعبل دارد، همواره و در طول تاریخ، شخصیّت و شعر شاعر محل تاخت و تاز گروههای موافق و مخالف واقع شده است. گروهی بیشتر از روی غرض ورزی تمام محاسن اخلاقی او را نادیده گرفته و شخصیّتی سراسرگناه آلود از او ترسیم نمودهاند. در طرف مقابل گروهی که به اصطلاح در اردوگاه موافقان صفآرایی نمودهاند، با غلو و بزرگنمایی و خَلق شخصیتی آرمانی و پیامبرگونه به شکلی دیگر به تخریب شخصیت شاعر پرداختهاند. این دوگانگی و آشفتگی در تبیین شخصیت شاعر، مقدمات سردرگمی مخاطبان را فراهم آورده و آنان را در شناخت جنبههای مختلف شخصیت وی، با نوعی تردید و سردرگمی مواجه ساخته است؛ از اینرو برآن شدیم تا طرحی نو درافکنیم و بهجای توجه به آرای سایر پژوهشگران، که غالباً تحقیقاتشان را با تعصّب و غرضورزی آمیختهاند، محور و اساس قضاوت را دیوان شاعر قرار دهیم؛ تا ضمن بررسی و تحلیل مهمترین مؤلفههای اخلاق در دو جنبه مثبت و منفی به تصویری درست از شخصیت شاعر دستیابیم. نتایج تحقیق-که برآمده از شعر شاعر است- نشان میدهد؛ شجاعت به عنوان فضیلت برتر اخلاقی به شکلی زیبا در وجود شاعر تجلّی یافته است و شاعر با اختصاص حجم نسبتاً زیادی از ابیات، جلوههایی از شجاعت خود را به نمایش گذاشته است. در نقطه مقابل بدزبانی و سخنانِ پردهدرانه با نمودی که در شعر شاعر دارد موجبات تنزّل شخصیت شاعر را فراهم آورده و او را در مظان برخی از اتهامات قرار داده است.
مرضیه آباد؛ مریم کیانی
چکیده
خلیل حاوی، شاعر نامآور لبنانی است که با اشعار عمیق و معانی فلسفیاش، به عنوان شاعرِ فیلسوفِ معاصر عرب، شناخته شد. علاوه بر معانی فلسفیاش که از او چهرهای متفاوت از دیگر شاعران معاصر ارائه میدهد، عرصهی شگفت انگیزِ دیگری که حاوی یکه تازِ بیرقیب آن است، ساحت زبان و صورت شعر است. از جمله زیباترین چکامههای حاوی، قصیده-ی ...
بیشتر
خلیل حاوی، شاعر نامآور لبنانی است که با اشعار عمیق و معانی فلسفیاش، به عنوان شاعرِ فیلسوفِ معاصر عرب، شناخته شد. علاوه بر معانی فلسفیاش که از او چهرهای متفاوت از دیگر شاعران معاصر ارائه میدهد، عرصهی شگفت انگیزِ دیگری که حاوی یکه تازِ بیرقیب آن است، ساحت زبان و صورت شعر است. از جمله زیباترین چکامههای حاوی، قصیده-ی «لعازر عام1962» است که شکل و صورت آن، در زیباترین هیئت تجلی یافته و در پیوندی عمیق با معناست. با توجه به تمرکز بیشتر پژوهش های ادبی پیرامون آثار خلیل حاوی بر محتوا و معانی ، ضرورت وجود پژوهشی متن محور احساس می شد. در این مقاله، نگارندگان می کوشند با نگاه فرمالیستی و متن محور، ادبیت یا به تعبیری وجه ادبی قصیدهی لعازر، یکی از زیباترین قصاید خلیل حاوی را مورد بررسی قرار دهند و از دریچهی سازههای شعرآفرینی چون رستاخیز واژگان و آشنایی زدایی و تبیین نقش مهم این دو عنصر در انتقال معنا، اعجاز شعری حاوی را بر دوستداران شعر عربی روشن تر گردانند. در این پژوهش مشخص گردید که خلیل حاوی با ابداع در اسالیب زبانی و به کارگیری شگردهای ادبیت متن، تا حد زیادی توانسته است، سازه های زبانی را به بهترین شکل در خدمت معنا به کارگیرد و پیوند محکمی میان دو عنصر زبان و معنی برقرار کند.
زهرا راه چمنی؛ مرضیه آباد؛ حسن عبدالهی؛ حسین سیدی
دوره 11، شماره 1 ، فروردین 1398، ، صفحه 147-170
چکیده
تشبیه بلیغ از زیباترین و پربسامدترین تشبیهات بکار رفته در خطبههای نهجالبلاغه است؛ بهگونهای که حدود دوسوم تشبیهات خطبهها را دربرمیگیرد، و ازآنجاییکه نحو پایه و اساس کلام است و تشبیهات بلیغ در ساختارها و شیوههای متنوع نحوی ارائه شده است و هر یک کارکرد و دلالت ویژهای را دربردارد، ازاینرو پژوهش حاضر با روش توصیفی- ...
بیشتر
تشبیه بلیغ از زیباترین و پربسامدترین تشبیهات بکار رفته در خطبههای نهجالبلاغه است؛ بهگونهای که حدود دوسوم تشبیهات خطبهها را دربرمیگیرد، و ازآنجاییکه نحو پایه و اساس کلام است و تشبیهات بلیغ در ساختارها و شیوههای متنوع نحوی ارائه شده است و هر یک کارکرد و دلالت ویژهای را دربردارد، ازاینرو پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به سبکشناسی تشبیهات بلیغ خطبههای نهجالبلاغه در لایه نحوی میپردازد. ساختمان جملات تشبیهات بلیغ در خطبههای نهجالبلاغه در مواضع مختلف، با توجه بهمقتضای کلام و نقش مشبهبه در پنج اسلوب نحوی واقع شده است. در بیشترین بسامد مشبهبه مفعول مطلق نوعی واقع شده است که به دلیل جناس اشتقاق موجود در آن موسیقی دلانگیزی دارد. در ساختارهای بعدی به ترتیب کاربرد، مشبهبه خبر، اضافه تشبیهی، مفعولبه دوم و حال واقع شده است. کاربرد فراوان ساختهای همپایه در تشبیهات بلیغ جمع، یکی از ویژگیهای سبک نحوی امیرمؤمنان (ع) است که بستر برخی از صنایع بدیعی مانند تکرار، سجع، تقابل، موازنه و ... شده است و همین مسئله سبب ارتقای ارزش هنری و بهویژه ارزش موسیقایی تشبیهات گردیده است.