حسن اسماعیل زاده؛ علی صیادانی؛ وحید خیری؛ بهمن آقازاده
چکیده
الگوی نشانهشناسی ریفاتر از جمله اولین الگوهای نشانهشناسی است که به شکل ویژه به بررسی گونۀ ادبی شعر پرداخته است. در این روش، توانش ادبی خواننده و عکسالعمل او نسبت به شعر بسیار مهم است و خوانش شعر در دو سطح اکتشافی و پسکنشانه انجام میگیرد. در سطح اول، معنا و روساخت متن بررسی میشود و در سطح دوم، با توجه به عناصر غیردستوری، ژرفساخت ...
بیشتر
الگوی نشانهشناسی ریفاتر از جمله اولین الگوهای نشانهشناسی است که به شکل ویژه به بررسی گونۀ ادبی شعر پرداخته است. در این روش، توانش ادبی خواننده و عکسالعمل او نسبت به شعر بسیار مهم است و خوانش شعر در دو سطح اکتشافی و پسکنشانه انجام میگیرد. در سطح اول، معنا و روساخت متن بررسی میشود و در سطح دوم، با توجه به عناصر غیردستوری، ژرفساخت متن و دلالتهای زبانی، واکاوی میشوند. مقاومت و عشق، دو مضمون اصلی شعر محمود درویش است و او در این مضمونهای شعری با استفاده از عناصر غیردستوری، دلالتهای زبانی را پدید میآورد و مدلول و پیام اصلی خود را در ورای سطح ظاهری واژگان پنهان میسازد و آگاهانه ادراک مفهوم شعر را برای مخاطب به تأخیر میاندازد. پژوهش حاضر میکوشد با شیوۀ توصیفی-تحلیلی و با تکیهبر مبانی نظریۀ نشانهشناسی شعر مایکل ریفاتر، به کشف انباشتها و منظومههای توصیفی قصیدۀ «ریتا أحبینی» بپردازد و با دریافت تداعی واژگان، ماتریس(قالب) ساختاری قصیده را برای خواننده بازگو کند. تبیین الگوی نشانهشناسی مایکل ریفاتر و تبیین بنمایههای ادبیات مقاومت در شعر محمود درویش و زوایای پنهان آن با بهکارگیری الگوی نشانهشناسی، از اهداف این پژوهش است. ازجمله نتایج برآمده از خوانش پسکنشانه قصیده مذکور، بیانگر وجود دلالتهای متعددی از واژه «ریتا» در نزد محمود درویش است که با مفهوم وطن در نزد وی درآمیخته و در نهایت به رمز فلسطین بدل گشته است و اینگونه، مضمونی رمانتیک را در خدمت مفهوم مقاومت قرار داده است. تداعیهای واژگانی این شعر در ماتریس ساختاری آن با ظرافت هر چه بیشتر، بازتاب یافتهاند و تصویری از وضعیت فلسطین و دورنمای مقاومت را به نمایش گذاشتهاند.