روح الله صیادی نژاد؛ سعیده حسن شاهی
چکیده
تلویحگفتار یکی از اساسیترین موضوعات زبانشناسی کاربردی است که نخستین بار توسط «گرایس» مطرح شد. وی برای گفتگوهای عامهی مردم، مبانی منطقی با عنوان اصول همکاری وضع کرد که نادیده گرفتن این اصول موجب پیدایش گفتار تلویحی میشود. این نظریه کارکرد بسیار ویژهای در نمایشنامه دارد؛ چرا که نمایشنامه افزون بر دارا بودن ...
بیشتر
تلویحگفتار یکی از اساسیترین موضوعات زبانشناسی کاربردی است که نخستین بار توسط «گرایس» مطرح شد. وی برای گفتگوهای عامهی مردم، مبانی منطقی با عنوان اصول همکاری وضع کرد که نادیده گرفتن این اصول موجب پیدایش گفتار تلویحی میشود. این نظریه کارکرد بسیار ویژهای در نمایشنامه دارد؛ چرا که نمایشنامه افزون بر دارا بودن عنصر «گفتگو» دارای مجموعهای از گفتارهای دو پهلو است که دربردارنده معانی ضمنی است. در این جستار نگارندگان سعی دارند براساس مطالعات کیفی و با روش کاربرد شناسی زبان به تحلیل نمایشنامه «گنجشک گوژپشت» بر اساس نظریه گفتار تلویحی گرایس وی بپردازند تا از معنای ظاهری و روساخت نمایشنامه به زیرساخت آن انتقال یابند و بتوانند پیام اصلی این اثر را به مخاطب منتقل نمایند. دستاورد این پژوهش بیانگر آن است که اصول همیاری «گرایس» بهوسیله شگردهای زبانی- بلاغی همچون اطناب، تکرار، استعارهی تمثیلیه، آیرونی و استفهام قابل نقض است. تلویح گفتارهای عرفی و عمومی موجب میشوند که مدلولهای تلویحی جدیدی به متن افزوده شود که به تقویت ژرف ساخت و پویایی آن میانجامد
روح الله صیادی نژاد؛ راضیه نظری
چکیده
موضوع اجتماعی «انتقاد» در جامعهشناسی ادبیات با ظهور مکتب فرانکفورت، شکلی منسجمتر و علمیتر یافته است. رمان «عصفور من الشرق» که مبتنی بر واقعگرایی انتقادی است، با انعکاس هدفمند شرایط جامعه و با انگیزه هشدار نسبت به تغییرات جهان و همچنین ورود «سرمایهداری» نگاشته شده است.
هدف از پژوهش فوق تبیین رویکرد نویسنده متعهد، «توفیق ...
بیشتر
موضوع اجتماعی «انتقاد» در جامعهشناسی ادبیات با ظهور مکتب فرانکفورت، شکلی منسجمتر و علمیتر یافته است. رمان «عصفور من الشرق» که مبتنی بر واقعگرایی انتقادی است، با انعکاس هدفمند شرایط جامعه و با انگیزه هشدار نسبت به تغییرات جهان و همچنین ورود «سرمایهداری» نگاشته شده است.
هدف از پژوهش فوق تبیین رویکرد نویسنده متعهد، «توفیق الحکیم»، در برابر تحولات جامعه است؛ از اینرو چگونگی تبیین دغدغههای نویسنده نسبت به تغییرات پیشروی جامعه و همینطور نحوه پردازش این دغدغهها با بهکارگیری شگردهای داستاننویسی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این جستار از روشهای توصیفی و تحلیلی مبتنی بر مادهگرایی تاریخی و روانشناسی بهره بردهایم. دستاورد این پژوهش بیانگر آن است که توفیقالحکیم با بهکارگیری عناصر رماننویسی توانسته است بحرانهای ناشی از سرمایهداری را پیشبینی نموده و راه برونرفت از آن را بازگشت به هویت اصیل شرقی معرفی نماید.
دکتر روح الله صیادی نژاد
چکیده
زبان به عنوان یک پدیده اجتماعی همواره پلی میان زندگی بشر و اندیشه های او بوده است. پیامبراکرم (ص) نیز با فصاحت وبلاغت خویش توانستند چنان از این عنصر فعال و پویا برای انتقال سخنان واندیشه های خود استفاده کنند که زبان شناسان قدیم ومعاصر عربی به توفیقی وتوقیفی بودن زبان ایشان اذعان نموده اند. از این روست که نص حدیث شریف یکی از منابع مهمِ ...
بیشتر
زبان به عنوان یک پدیده اجتماعی همواره پلی میان زندگی بشر و اندیشه های او بوده است. پیامبراکرم (ص) نیز با فصاحت وبلاغت خویش توانستند چنان از این عنصر فعال و پویا برای انتقال سخنان واندیشه های خود استفاده کنند که زبان شناسان قدیم ومعاصر عربی به توفیقی وتوقیفی بودن زبان ایشان اذعان نموده اند. از این روست که نص حدیث شریف یکی از منابع مهمِ زبان شناسان ونحویان در استشهاد به جنبه های لغوی وزبانی ونیز در پژوهش های آوایی زبان عربی است. زبان حدیث نتوانست به گویش های عامیانه خاتمه دهد به همین جهت زبان عربی از همان قدیم دو بیانه بوده است.
با واکاوی در احادیث نبوی در می یابیم که دوگانکی زبان در این احادیث در سطوح مختلف نحوی، صرفی، صوتی وآوایی واستعمال الفاظ غریب وناآشنا قابل بررسی است. پیامبراکرم(ص) هیچ تعصبی نسبت به زبان ولهجه خاصی نداشتند.گاهی به لهجه ی خطاب لب به سخن می گشودند و از تمامی ظرفیت های صوتی وآوایی آن لهجه که به رسایی و روانی سخن کمک می کرد بهره می گرفتند.نمی توان از دوگانگی زبان در احادیث نبوی به عنوان عامل ضعف و سستی زبان یاد کرد؛ چرا که همراه با حفظ قوانین تطور زبان، در تغییر وتحول واژگان به یکدیگر اصل «مشابهت»رعایت گردیده است.
کلیدواژه ها: دوگانگی زبان، لهجه، زبان شناسی، احادیث نبوی، آوا، قبیله.