علی احمدزاده؛ خلیل پروینی
چکیده
ناخودآگاه جمعی، دربردارنده احساسات، اندیشه ها و رفتارهایی است که حاصل اندوخته های اجداد کهن انسان به شمار می رود. این اندوخته ها و تجارب فراشخصی، در شکل کهن الگو ظاهر می شود. برخی از کهن الگوها که یونگ با نام کهن الگوهای رشد از آنها یاد می کند، از چنان اهمیتی برخوردارند که می توانند با داده های فراشخصی خود، فرد را در مسیر رشد و خود شکوفایی ...
بیشتر
ناخودآگاه جمعی، دربردارنده احساسات، اندیشه ها و رفتارهایی است که حاصل اندوخته های اجداد کهن انسان به شمار می رود. این اندوخته ها و تجارب فراشخصی، در شکل کهن الگو ظاهر می شود. برخی از کهن الگوها که یونگ با نام کهن الگوهای رشد از آنها یاد می کند، از چنان اهمیتی برخوردارند که می توانند با داده های فراشخصی خود، فرد را در مسیر رشد و خود شکوفایی یاری دهند. شعر عرفانی به عنوان یک محصول روانی، عناصر و تصاویری دارد که فراتر از قلمرو تجارب شخصی شاعر بوده و ترجمان ناخودآگاه جمعی اوست. در چکامه عرفانی تائیه کبرای ابن فارض نیز که از خودکاوی های شاعر در ناخودآگاه جمعی اش تراوش نموده، کهن الگوهای رشد به خوبی نمایان است. جستار کنونی بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر مکتب روانشناسی تحلیلی یونگ، شخصیت ابن فارض را با توجه به کارکرد این کهن الگوها، روانکاوی نماید. کهن الگوهای رشد مانند «سایه»، «آنیما» و «خویشتن» شخصیت ابن فارض را به دلیل «همانندسازی»، «فرافکنی» و... تحت تأثیر قرار داده اند؛ اما ابن فارض به وسیله فرایند «فردیت» و توجه آگاهانه به ارزش این انگاره ها، از آنها در مسیر تمامیت و خودشکوفایی بهره جسته است.
مجید محمدی بایزیدی؛ خلیل پروینی؛ کبری روشنفکر
چکیده
با آنکه فلسفه وجودگرایی در برگیرنده برخی اصول مثبت نظیر آزادی، اختیار، مسؤولیت پذیری و تعهد است، ولی این فلسفه با تکیه بر برخی مسائل چون انکار خداوند و عقاید و معیارهای متعارف، درافکندگی انسان، غربت و سرگردانی او، و نگاه منفی اش نسبت به مرگ، با نوعی دلهره و پوچی و نومیدی عجین گشته است. سهیل ادریس بهعنوان یکی از پیشگامان ترویج وجودگرایی ...
بیشتر
با آنکه فلسفه وجودگرایی در برگیرنده برخی اصول مثبت نظیر آزادی، اختیار، مسؤولیت پذیری و تعهد است، ولی این فلسفه با تکیه بر برخی مسائل چون انکار خداوند و عقاید و معیارهای متعارف، درافکندگی انسان، غربت و سرگردانی او، و نگاه منفی اش نسبت به مرگ، با نوعی دلهره و پوچی و نومیدی عجین گشته است. سهیل ادریس بهعنوان یکی از پیشگامان ترویج وجودگرایی در دنیای عرب، تلاش کرده است با توجه به فضای حاکم بر جهان عرب، با انتخاب گزینشی اصول مثبت این فلسفه، تصویری خوشبینانه و نجاتبخش از آن به جامعه خود ارائه دهد. مقاله حاضر در نظر دارد با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر تحلیل متن به واکاوی نمود مبانی وجودگرایی در رمان الحی اللاتینی بپردازد. این رمان نویس برای کارآمد جلوه دادن این فلسفه، با تکیه بر تقابل شخصیت قهرمانان، قهرمان عربی خود را از همان ابتدا فردی پوچ و گمگشته به تصویر می کشد که اصول وجودگرایی همچون آزادی، اختیار، مسؤولیت و تعهد، رهایی بخش او از این گمگشتگی هستند. درحالیکه قهرمان زن با فاصله گرفتن از اصول وجودگرایی به تباهی کشیده می شود و به آزادی نامسؤولانه – که برداشتی ناصحیح از مفهوم آزادی مطلق در این فلسفه است- تن در می دهد.