حسین ابویسانی؛ لیلا حسینی
چکیده
آشناییزدایی، خروج از مألوف و آشناست؛ خروجی که در پی آن در خواننده یا شنونده سخن، شگفتی حاصل شود؛ یعنی شاعر یا ادیب با زدودن تکرار از زبان، سخنی زیبا و تأثیرگذار خلق کند. شگرد شاعر یا ادیب این است که عادت را از زبان میزداید و زبانی نو میآفریند؛ زبانی که مهمترین هدفش برجستهسازی گفتار است و این همان زبان شعر است. آشناییزدایی، ...
بیشتر
آشناییزدایی، خروج از مألوف و آشناست؛ خروجی که در پی آن در خواننده یا شنونده سخن، شگفتی حاصل شود؛ یعنی شاعر یا ادیب با زدودن تکرار از زبان، سخنی زیبا و تأثیرگذار خلق کند. شگرد شاعر یا ادیب این است که عادت را از زبان میزداید و زبانی نو میآفریند؛ زبانی که مهمترین هدفش برجستهسازی گفتار است و این همان زبان شعر است. آشناییزدایی، در نظرِ صورتگرایانِ روس، هر نوع نوآوری در قلمروِ ساخت و صورتها است و هر پدیدۀ کهنهای را در صورتی نو در آوردن؛ یعنی"هنر سازه" را از نو زنده و فعّال کردن. مثلاً یک تشبیه را که به علّت تکرار، دستمالی شده و نمیتواند فعّال باشد، از طریقی فعّال کردن. مصطفی وهبی التل متخلص به عرار، شاعر، ادیب و روشنفکر اردنی است. در شعر وی نشانههایی از عشق، شراب و مستی، هستی و نیستی، زندگی و مرگ، عیاشی و خوشگذرانی را میتوان دید، یکی از ویژگیهای برجسته شعر وی آشناییزدایی است که قاعده افزایی، هنجارشکنی در قافیه، تصاویر زیبا و ترکیبهای نوین، انسجام و هماهنگی در شعر، از شیوههای آن است. در این پژوهش سعی بر آن است تا بر اساس نظریههای صورتگرایان و با ارائه مقدمهای کوتاه در نقد صورتگرایی و اصول آن، شیوههای آشناییزدایی در پنج قصیدۀ منتخب از دیوان عرار با روش تحلیلی - توصیفی مورد بررسی قرار گیرد و به این سؤال پاسخ دهد که: کدامیک از شیوههای آشناییزدایی در این پنج قصیده متداول بوده است و هدف وی از این رویکرد ادبی چه بوده است؟ و ازجمله نتایج این جستار، آشناییزدایی است که آن را در قالب قاعده افزایی، توازن آوایی، هنجارشکنی در قافیه، تجدید و نوآوری در برخی اوزان عروضی خلیلی میتوان به شمار آورد.
هومن ناظمیان
چکیده
مطرح شدن مباحثی مانند آشناییزدایی و برجستهسازی توسط رویکرد فرمالیسم، تحول بزرگی در نقد ادبی قرن بیستم پدید آورد. با استفاده از این مفاهیم میتوان زیباییهای پنهان در متن ادبی را بهتر درک کرد. هدف این مقاله، بررسی سوره مبارکه واقعه از منظر آشناییزدایی و برجستهسازی است. البته میدانیم که قرآن کریم، متن ادبی نیست ولی متنی است ...
بیشتر
مطرح شدن مباحثی مانند آشناییزدایی و برجستهسازی توسط رویکرد فرمالیسم، تحول بزرگی در نقد ادبی قرن بیستم پدید آورد. با استفاده از این مفاهیم میتوان زیباییهای پنهان در متن ادبی را بهتر درک کرد. هدف این مقاله، بررسی سوره مبارکه واقعه از منظر آشناییزدایی و برجستهسازی است. البته میدانیم که قرآن کریم، متن ادبی نیست ولی متنی است که جنبهای از اعجاز آن را اعجاز ادبی تشکیل میدهد و دارای زیباییهای ادبی فراوانی است. مقصود از کاربرد نظریههای ادبی مختلف مثل آشناییزدایی و برجستهسازی فقط آن است که نشان داده شود همه صور و ارزشهای ادبی – نقدی میتواند در بهترین شکل در قرآن کریم یافت شود. این پژوهش نشان میدهد بسیاری از پدیدههای طبیعی و مفاهیمی که برای مخاطبان دیروز و امروز قرآن، به اموری عادی تبدیل شده بهواسطه آشناییزدایی و قاعده افزایی برجسته شده است. استفاده گسترده از تکرار صامتها و مصوتها، تکرار در سطح کلمه، جمله و ساختهای نحوی، همچنین بهکارگیری ساختار شرطی، استفاده ازجمله اسمیه و اسم فاعل ازجمله تکنیکهای زبانی و ادبی است که در سوره واقعه برای آشناییزدایی و برجستهسازی به کار گرفته شده است.
علی نجفی ایوکی
چکیده
شاعران معاصر عربی برای بیان تجربههای گوناگون، اهداف مورد نظر و نیز برای رهایی شعر از حالت خطابهگری و گزارشی و در راستایِ اصالتبخشی به اثر ادبی، به فراخوانی چهره های سنتی و بویژه چهرههای دینی روی آورده اند. آنان این شخصیت ها را به دلیل برخورداری از دلالتهای بالقوه و سازگاری با تجربههای معاصر خویش بکار گرفته و به منظور انتقال ...
بیشتر
شاعران معاصر عربی برای بیان تجربههای گوناگون، اهداف مورد نظر و نیز برای رهایی شعر از حالت خطابهگری و گزارشی و در راستایِ اصالتبخشی به اثر ادبی، به فراخوانی چهره های سنتی و بویژه چهرههای دینی روی آورده اند. آنان این شخصیت ها را به دلیل برخورداری از دلالتهای بالقوه و سازگاری با تجربههای معاصر خویش بکار گرفته و به منظور انتقال مفاهیم ذهنی، به شکل نمادین از آنها بهرهها برده اند. پژوهش حاضر بر آن است تا به واکاوی حضور شخصیت حضرت ایوب (ع) در شعر معاصر عربی بپردازد. در این راستا، نخست با نگاهی گذرا به جنبههایی از ویژگی های شخصیتی آن حضرت در تورات و قرآن کریم پرداخته و سپس رویکرد سه شاعر معاصر عربی «بدر شاکرالسیاب»، «محمود درویش» و «عبدالعزیز المقالح» را در فراخوانی این چهره ی دینی تبیین نموده است. برداشت این است که ایوب شاعرانِ معاصر، تابع دغدغههای فردی و اجتماعی- سیاسی آنان است و عهدهدار تجسم ناکامیهای ایشان است.