علی اکبر مرادیان قبادی
چکیده
شخصیت عنصر اصلی داستان است و به مثابۀ ستون فقرات آن به شمار میرود؛ پس داستان پرداز باید تمام تلاش خود را برای آفرینش شخصیتهایی مبذول کند که دارندۀ نشانه ایی باشند که با حوادث، مفاهیم و اهداف قصه متناسب و با عناصر دیگر همخوانی داشته باشند. به نظر میرسد که اسامی شخصیتها از مهمترین این نشانه است و به منزلۀ رمزها یا علاماتی هستند ...
بیشتر
شخصیت عنصر اصلی داستان است و به مثابۀ ستون فقرات آن به شمار میرود؛ پس داستان پرداز باید تمام تلاش خود را برای آفرینش شخصیتهایی مبذول کند که دارندۀ نشانه ایی باشند که با حوادث، مفاهیم و اهداف قصه متناسب و با عناصر دیگر همخوانی داشته باشند. به نظر میرسد که اسامی شخصیتها از مهمترین این نشانه است و به منزلۀ رمزها یا علاماتی هستند که خواننده را به برخی از مفاهیم داستان رهنمون میشوند، و چون عنصر شخصیت در داستانهای هزار و یک شب هم از نظر شکل و هم از نظر دلالی اهمیت فراوان دارند، بر آن شدیم که در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی نشانه شناسی شخصیتها در یکی از حکایتهای آن به عنوان "ملک عمر نعمان و فرزندانش شرکان و ضوءالمکان" بپردازیم و وجوه تسمیه شخصیتهای این حکایت و ارتباط آنها را با روند حوادث و وقایع داستان کشف نماییم. سرانجام به نتایج مهمی پی بردیم؛ از جمله این که اسامی شخصیتها در این حکایت نقش مهمی در ساختار و مفاهیم و پیامهای قصه دارند.