علی کفاش زاده؛ حسین ناظری؛ عباس عرب
چکیده
استعاره، در قرآن کریم حضور پردامنهای دارد.دلایل وجود استعاره در قرآن هر چه که باشد، یکی از آنها، بدون شک، کارکرد مهمی است که در بیان مفاهیم موردنظر قرآن ایفا مینماید.بدین لحاظ، ترجمه استعارههای قرآن دشوارتر از آن چیزی است که، در نگاه اول، به نظر میرسد.ضرورت توجه به کارکرد استعاره ازآنروست که غفلت از این شاخصه مهم، به ...
بیشتر
استعاره، در قرآن کریم حضور پردامنهای دارد.دلایل وجود استعاره در قرآن هر چه که باشد، یکی از آنها، بدون شک، کارکرد مهمی است که در بیان مفاهیم موردنظر قرآن ایفا مینماید.بدین لحاظ، ترجمه استعارههای قرآن دشوارتر از آن چیزی است که، در نگاه اول، به نظر میرسد.ضرورت توجه به کارکرد استعاره ازآنروست که غفلت از این شاخصه مهم، به گاه ترجمه قرآن، از تأثیرِ برابرِ آن در مخاطبان زبان مقصد به میزان زیادی خواهد کاست.براین اساس، هدف ما در مقاله حاضر، این است تا به شکل عملی، نقش تعیینکننده کارکرد در ترجمه استعارههای قرآن به زبان مقصد را به اثبات برسانیم.بدین منظور، ابتدا، با تکیهبر روش توصیفی- تحلیلی و از طریق مراجعه به منابع مکتوب، انواع کارکردهای ذکرشده در آثار بلاغتدانان مسلمان برای استعارههای قرآن را مدّ نظر قرار داده و سپس به نظم قرآن بهعنوان عامل مهم در تعیین کارکرد استعاره در قرآن اشارهکردهایم.در ادامه، در بخش اصلی پژوهش، به شکل موردی، آیه 29 سوره «حجر» را ازنظر کارکرد استعاره و همچنین ازنظر مقولات مرتبط با تعادل ترجمهای واکاوی کرده و تلاشهای «خرمشاهی»، «فولادوند»، «آیتی» و «میبدی» در ترجمه فارسی این آیه، از نقطهنظر کارکرد استعاری، را با یکدیگر مقایسه کردهایم.در پایان، نتیجه حاصله حاکی از آن است که بازتولید عبارت قرآنی موردبحث از طریق ترجمه تحتاللفظی، کارکرد عینیتبخشی استعاره آن را، طور کامل، در زبان فارسی بازتاب مینماید و ترجمه اشتباه میبدی از عبارت موردبحث، گواهی است بر این واقعیت که وی از کارکرد استعاره آن غافل بوده است.