نقد ادبی
راضیه نظری
چکیده
زمان گفتمان روایی چندبعدی و مبتنی بر هنجارگریزی است که در اثر آن، تصاویری پراکنده باهدف برجستهسازی انگاره داستانی آفریده میشود. انگاره، به باور مسلطی اطلاق میشود که درنتیجه تکرار یک تصویر حاصل میشود. رمان «النوم فی حقل الکرز»، اثر نویسنده عراقی، ازهر جرجیس، نامزد دریافت جایزه بوکر عربی در سال 2020 میلادی، نمونهای از آثار ...
بیشتر
زمان گفتمان روایی چندبعدی و مبتنی بر هنجارگریزی است که در اثر آن، تصاویری پراکنده باهدف برجستهسازی انگاره داستانی آفریده میشود. انگاره، به باور مسلطی اطلاق میشود که درنتیجه تکرار یک تصویر حاصل میشود. رمان «النوم فی حقل الکرز»، اثر نویسنده عراقی، ازهر جرجیس، نامزد دریافت جایزه بوکر عربی در سال 2020 میلادی، نمونهای از آثار ادبیات تبعید است که مفهوم مانایی هویت فردی در سایه امنیت وطن، بنمایه آن را میسازد. این مفهوم، ریشه در انگاره «آرزوی جاودانگی» دارد. پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده که از رهگذر مطالعه منابع کتابخانهای و با تکیه بر شیوه توصیفی –تحلیلی نگاشته شده است. هدف این پژوهش، کشف مبنای شکلگیری انگاره روایت «النوم فی حقل الکرز»، تبیین ارتباط میان زمان و ویژگیهای شخصیتی و تعیین عواطف منبعث از انگاره جاودانگی بر اساس نظریه گفتمان روایی ژرار ژنت در سه محور نظم و ترتیب، دیرش و بسامد است. کاربست این نظریه در اثبات انگاره روایت ضروری است؛ زیرا اثباتکننده ظرفیت این چارچوب ساختگرا در برجستهسازی ویژگی شخصیت قهرمان و احساسات مرتبط با انگاره روایت است. یافتههای پژوهش، حاکی از آن است که ساختار روایی توبرتویی و جریان سیال ذهن که نابهنگامیهای نظم گفتمان روایی را تشکیل میدهند، به همراه دیرش که مبتنی بر دیالوگ، تلخیص، حذف و مکث توصیفی است و انواع بسامد اعم از نقلهای منفرد، مکرر و تکرارشونده در جهت برجستهسازی انگاره «آرزوی جاودانگی» بهکاررفته است. از نتایج بحث میتوان به تقابل میان زمان حال و گذشته بهعنوان مبنای انگاره جاودانگی، انزوای قهرمان داستان در زمان و وجود عواطف ترس، امید، سرگشتگی و سرخوردگی اشاره کرد.