معروف معروف
چکیده
احمد مطر از شاعران برجسته عراقی است که در جهان معاصر عرب شهرت بسیار دارد. از آنجا که قرآن کریم و متون دینی مرجع اصلی الهام همه شاعران است، احمد مطر نیز از این قاعده مستثنی نیست. وامگیری قرآنی در شعر او که برخاسته از درک و خرد هوشمندانه اوست، شیوهای منحصر به فرد دارد. این مقاله بر آن است تا به سؤالهای زیر پاسخ دهد:
1. آیا نظریه تناص (بینامتنی) ...
بیشتر
احمد مطر از شاعران برجسته عراقی است که در جهان معاصر عرب شهرت بسیار دارد. از آنجا که قرآن کریم و متون دینی مرجع اصلی الهام همه شاعران است، احمد مطر نیز از این قاعده مستثنی نیست. وامگیری قرآنی در شعر او که برخاسته از درک و خرد هوشمندانه اوست، شیوهای منحصر به فرد دارد. این مقاله بر آن است تا به سؤالهای زیر پاسخ دهد:
1. آیا نظریه تناص (بینامتنی) در رابطه با اشعار وی قابل توجیه است؟ 2. وامگیری احمد مطر از قرآن کریم، آشکار است یا پنهان؟ 3. آیا همه اقتباسهای او مقبول است؟ 4. آیا «حلّ یا تحلیل استهزایی» با تقلید از ساختار فواصل آیات قرآن در اشعار او دیده میشود؟ 5. آیا «وامگیری تلمیحی» در شعر وی نمودی دارد؟
کلیدواژهها: احمد مطر، تناص، وامگیری قرآنی، اقتباس، تلمیح
علی اکبر ملایی
چکیده
دایره واژگان به کار رفته در یک نوشتار اعمّ از شعر و نثر، از آشکارترین ویژگیهای سبکی آفریننده آن به شمار میآید. کلمات، همان خشتهایی هستند که ساختمان یک اثر ادبی را به وجود میآورند؛ اما روشی که شاعر/ نویسنده در چینش آنها به کار میبرد، می تواند منعکس کننده شخصیت ادبی ویژه و وجه تمایز او باشد. تردیدی نیست که این ویژگی تنها ...
بیشتر
دایره واژگان به کار رفته در یک نوشتار اعمّ از شعر و نثر، از آشکارترین ویژگیهای سبکی آفریننده آن به شمار میآید. کلمات، همان خشتهایی هستند که ساختمان یک اثر ادبی را به وجود میآورند؛ اما روشی که شاعر/ نویسنده در چینش آنها به کار میبرد، می تواند منعکس کننده شخصیت ادبی ویژه و وجه تمایز او باشد. تردیدی نیست که این ویژگی تنها یکی از عناصر سازنده سبک شاعر/ نویسنده است، اما می توان با بررسی و ارزیابی آن، پرده از برخی رازهای نگارشی اثر هنری و سبک و سیاق آن برداشت. مقاله حاضر با تکیه بر روشی آماری نشان می دهد که تنوع دایره واژگان در شعر سه شاعر عربی به این ترتیب است که در شعر ابن هانیء بیشترین و در شعر احمد شوقی کمترین گوناگونی یافت می شود و شعرمتنبّی بر مبنای این محاسبه بین آن دو قرار می گیرد. انطباق نتیجه تحقیق بر فرض های مورد نظر نگارنده، کارآیی شیوه آماری به کارگرفته شده را تأیید می کند.
علی نوروزی
چکیده
دلالت عقود از دلالت های پنجگانه ای است که جاحظ در کتاب «البیان و التبیین» از آن نام برده است و مقصود از آن، شمردن و نمایش دادن اعداد با خم و راست کردن انگشتان و قرار دادن آنها در اشکال گوناگون است. در برخی متون نظم و نثر و روایات و اخبار از جمله خبر اسلام آوردن ابو طالب، کاربرد عقود قابل مشاهده است که خود گواهی است بر رواج این گونه شمارش ...
بیشتر
دلالت عقود از دلالت های پنجگانه ای است که جاحظ در کتاب «البیان و التبیین» از آن نام برده است و مقصود از آن، شمردن و نمایش دادن اعداد با خم و راست کردن انگشتان و قرار دادن آنها در اشکال گوناگون است. در برخی متون نظم و نثر و روایات و اخبار از جمله خبر اسلام آوردن ابو طالب، کاربرد عقود قابل مشاهده است که خود گواهی است بر رواج این گونه شمارش از دیر باز . فهم متونی از این دست جز در پرتو آشنایی با این اسلوبِ شمارش میسّر نیست. هدف این مقاله بررسی دلالت عقود با تکیه بر برخی دست نوشته های موجود عربی در حساب عقودو مقایسه نمادهای این دستگاه شمارش با نمادهای آن در کتاب «سوما»، نوشته پاچئولی ریاضیدان مشهور ایتالیایی است، و در پی آن شرح متونی خواهد آمد که فهم آنها به آشنایی با نمادهای حساب انگشتی بستگی دارد.
روحالله نصیری
چکیده
آثار ادبی، به ویژه ادبیات داستانی، از جمله منابع گوناگونی است که در هنر تئاتر به منظور نگارش نمایشنامه مورداستفاده قرار میگیرد.. این آثار، در اغلب موارد، تمام خصوصیاتِ یک داستان تئاتری خوب را دارند. «طرح» یک نمایشنامه میتواند با یکی از این سه منبع آغاز شود: 1- «درون مایه»ای که بتوان به تصویر کشید؛ 2- «دستمایه»ای که بتوان بسط ...
بیشتر
آثار ادبی، به ویژه ادبیات داستانی، از جمله منابع گوناگونی است که در هنر تئاتر به منظور نگارش نمایشنامه مورداستفاده قرار میگیرد.. این آثار، در اغلب موارد، تمام خصوصیاتِ یک داستان تئاتری خوب را دارند. «طرح» یک نمایشنامه میتواند با یکی از این سه منبع آغاز شود: 1- «درون مایه»ای که بتوان به تصویر کشید؛ 2- «دستمایه»ای که بتوان بسط داد؛ 3- «شخصیت»هایی که بهصورت دراماتیک درگیر شوند. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی درصدد بررسی طرح نمایشی و معیارهای دراماتیزه شدن در سه مقامه از مقامات حریری هستیم. دراماتیزه کردن یک قصه به معنی استفاده از ویژگیهای بالقوه نمایشی آن، ازبین بردن کاستیهای اثر و بازنویسی داستان به صورت مناسب با موقعیت جدید است.
مقامات حریری (495-504هـ . ق.) مشتمل بر پنجاه حکایت درام گونه است، حکایت هایی کوتاه با درون مایه و موضوع واحد که با استمداد از واقعیت های جامعه و با ترسیم شخصیت های خیالی و با استفاده از گفت وگوهای شبه نمایشی به رشته تحریر درآمده است.
با بررسی سه مقامه از مقامات حریری، مشخص می شود که آن ها دارای درونمایه، دستمایه، موقعیت و شخصیت دراماتیک هستند و بین شخصیت های این مقامه ها مجادله و کشمکشی دراماتیک درجریان است. طرحهای نمایشی این مقامه ها میتوانند برای نمایشنامهنویسی یا ساخت نمایش مورد استفاده درامنویسان قرار گیرند. برای دراماتیزه کردن مقامه ها باید درونمایهای مطابق با سلیقه مخاطبان امروزی از آن-ها اقتباس کرد و در طرح و موقعیتی جدید آن ها را بهگونه ای نمایشی بازنویسی نمود، زیرا هدفْ افزودن چیزی به گذشته است، نه تکرار آن.
ایمان سحابی؛ حسین ناظری؛ عباس طالب زاده شوشتری
چکیده
موریتانی کشوری وسیع بافرهنگی ریشهدار در شمال غربی قاره که زبان رسمی آن، عربی است. این زبان، اساس فرهنگ و ادبیات موریتانی را تشکیل میدهد. تاریخ معاصر کشور موریتانی عرصه مبارزه مستمر مردم این سرزمین با استعمار و تلاشهای آزادیخواهانه آنهاست. سالها سلطه استعمار غربی بر این کشور، ضربههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی متعددی بر ...
بیشتر
موریتانی کشوری وسیع بافرهنگی ریشهدار در شمال غربی قاره که زبان رسمی آن، عربی است. این زبان، اساس فرهنگ و ادبیات موریتانی را تشکیل میدهد. تاریخ معاصر کشور موریتانی عرصه مبارزه مستمر مردم این سرزمین با استعمار و تلاشهای آزادیخواهانه آنهاست. سالها سلطه استعمار غربی بر این کشور، ضربههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی متعددی بر پیکر آن وارد ساخته، اما از سوی دیگر همین استعمار موجبات ظهور جنبشهای ادبی، اجتماعی و سیاسی فراوانی را فراهم ساخته که هدف اصلی خود را رهایی این سرزمین از قبضه استعمار به شمار میآورد. ارباب این جنبشها از وسایل گوناگونی برای رسیدن به اهداف خود بهره جستهاند که در صدر آنها میتوان به شعر و ادبیات اشاره نمود. شعر عربی در موریتانی پا به پای مبارزات و تحولات ایستادگی نموده و درگذر زمان با تکامل هر چه بیشتر خود، منادی آزادی و مطالبهگر حقوق مردم این کشور بوده است. شعر موریتانی با در نظر گرفتن شرایط موجود در کشور سه مرحله را پشت سرنهاده که هر یک از این مراحل ویژگیها، اهداف و پیشگامان خود را دارد. شاعران پایداری موریتانی در مبارزات ادبی خود برخی از جنبهها را بیش از موارد دیگر مدنظر داشتهاند که از آنها تحت عنوان مؤلفههای پایداری یاد میشود. این پژوهش که از نوع کیفی است، به روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای نوشتهشده و سعی شده باهدف معرفی ادبیات موریتانی، بیان اصول و انواع آن، برترین مؤلفههای پایداری منطبق با سه مرحله فوق به همراه برخی نمونههای شعری مربوط به هر دوره شرح و توضیح داده شود.درنهایت دریافته است که شعر عربی موریتانی بخشی جداییناپذیر از ادبیات عربی است و از مهمترین ابزارهای مبارزاتی، انتقادی، اصلاح جامعه و سیاست برشمرده میشود.
شهرام دلشاد
چکیده
اتسع تداخل الروایة الجدیدة والفنون البَصَریة والسمعیة وتمت استعارة تقنیات سائر الفنون والإنجازات الثفافیة فی الروایة، حتی نجد فی الآونة الأخیرة توظیف الموسیقی وتقنیاتها وآلاتها وأنواعها فی الروایة العربیة الجدیدة بصورة مباشرة وفنیة علی أصعدة متعددة. یبدو توظیف الموسیقی فی الروایة مستحیلاً أو صعباً للغایة لأن العلاقة بینهما ...
بیشتر
اتسع تداخل الروایة الجدیدة والفنون البَصَریة والسمعیة وتمت استعارة تقنیات سائر الفنون والإنجازات الثفافیة فی الروایة، حتی نجد فی الآونة الأخیرة توظیف الموسیقی وتقنیاتها وآلاتها وأنواعها فی الروایة العربیة الجدیدة بصورة مباشرة وفنیة علی أصعدة متعددة. یبدو توظیف الموسیقی فی الروایة مستحیلاً أو صعباً للغایة لأن العلاقة بینهما غامضٌ فی النص الروائی ونحن لانشعر وجودها بسهولة خلاف الشعر الذی یقوم علی النبرة الإیقاعیة المکثفة. لکن تم استخدام الموسیقی فی الروایة الجدیدة واتسعت دائرتها خلال طریقتین: المباشر وغیر المباشر. نلاحظ توظیف الموسیقى فی الروایة التقلیدیة بصورة غیر مباشرة، لکن نجد الآن استخدامه فی الروایة الجدیدة بالوضوح فی إطار نوع من أنواع الموسیقی کالسمفونی والأبرا والباخ وإلخ. نظراً إلی أهمیة هذه الأسالیب فی الروایة الجدیدة ومساهمتها فی حیویة اللغة الروائیة وتوظیفها علی نطاق واسع، ینبغی أن نحلل هذه الأنساق التی یعتمد علیها الروائی للتعرّف الشامل عن المکتسبات الروائیة الجدیدة. هذا البحث یتخذ روایة "المصائر" لـ"ربعی المدهون" لدراسة مؤشرات السرد الموسیقی ومواصفاته معتمداً علی المنهج الوصفی- التحلیلی،کما یحلل الجمالیات والنوایا التی یترصدها الروائی عبر توظیف هذا النسق السردی الجدید. خلصت النتیجة أن المدهون قام بتوظیف مؤشرات السرد الموسیقی وتمهید أرضیاته فی روایته عبر استخدام مؤشرات هذا النمط السردی وتقنیاته. قد تضافرت فی هذا النص الحکائی أهم آلیات السرد الموسیقی حیث جعله الروائی مبنی للسرد فی الروایة. أما الإطار المختار الموسیقی فی الروایة الکونشرتو مع حرکاتها الأربعة. إضافة علی ذلک اهتم المدهون بالإیقاعیة فی نقل الثیمات والأفضیة یضیف بعض الأناشید والأغانی التی تلائم المضمون السردی فی الروایة؛ کذلک تم إبراز الزمن فی الروایة عبر التلاعبات الزمنیة الخاصة لیلائم حالات الشخصیات والأحداث.
علی اکبر محسنی؛ شیوا صادقی
چکیده
تودورف با نظریة نحو روایتی خود که جنبهای از جوانب سه گانة معنایی و کلامی و نحوی بود، سازوکار نو و مستقلی برای هر اثر ادبی خصوصاً در زمینة داستان تعریف نمود و آن را در دو بخش اسطورهای و ایدئولوژیک قرارداد. این الگو میتوان بسیاری از تعارضات و اندیشههای نادرست حاکم بر جوامع بشر را کشف نموده و راه حل مناسبی برای آنها ارائه داد. ...
بیشتر
تودورف با نظریة نحو روایتی خود که جنبهای از جوانب سه گانة معنایی و کلامی و نحوی بود، سازوکار نو و مستقلی برای هر اثر ادبی خصوصاً در زمینة داستان تعریف نمود و آن را در دو بخش اسطورهای و ایدئولوژیک قرارداد. این الگو میتوان بسیاری از تعارضات و اندیشههای نادرست حاکم بر جوامع بشر را کشف نموده و راه حل مناسبی برای آنها ارائه داد. این مقاله سعی دارد تا بر اساس نظریة تودورف، به بررسی ساختارهای روایتی داستان کوتاه و ایدئولوژیک (کرامة زوجتی) عبدالقدوس بپردازد و ضمن نشاندادن توانایی این نظریه در بررسی ساختهای عمقی داستان در کنار ساختهای سطحی آن، به این پرسش پاسخ دهد که ایدئولوژی حاکم بر این داستان چیست و از چه طریقی به مخاطب انتقالیافته است؟ پس از بررسی لایههای روساختی و معنایی مشخص شد ایدئولوژی حاکم بر داستان معطوف به قربانی شدن زنان در روابطی است که مردان خیانت میکنند که عبدالقدوس آن را با افعال، اسماء و صفات به نمایش میگذارد. و با استفاده از کنشها و شخصیتها، تصویری عینی به مخاطب ارائه میدهد.
محبوبه پارسائی؛ احمدرضا حیدریان شهری
چکیده
زبان، مجموعهی آواهایی است که القاگر احساسات و عواطف گونهگون و انگارهایی از رنگها و رایحهها هستند؛ بدین ترتیب، زبان، تودهای از آواها و نشانههای نابسامان نیست؛ بلکه شبکهای است نظاممند و درهم بافته از لایهها و پیوندها یعنی هر پاره از گفتار یا متن، از خلال همکاری و پیوستگی همه سطوح زبانی متمایز، سازماندهی ...
بیشتر
زبان، مجموعهی آواهایی است که القاگر احساسات و عواطف گونهگون و انگارهایی از رنگها و رایحهها هستند؛ بدین ترتیب، زبان، تودهای از آواها و نشانههای نابسامان نیست؛ بلکه شبکهای است نظاممند و درهم بافته از لایهها و پیوندها یعنی هر پاره از گفتار یا متن، از خلال همکاری و پیوستگی همه سطوح زبانی متمایز، سازماندهی میشود.هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی آواهای القاگر در سرودههای بدر شاکر السیاب است؛ یکی از مباحث برجستهای که باید در اشعار این سراینده نامدار بهصورت جدی مورد توجه قرار گیرد، بحث آواها و القاهاست. شاعر جیکور یکی از شاعران چیرهدستی است که از آواها، برای همراه ساختن خواننده با خویش بهرهی فراوان برده است؛ نگارندگان در این جستار کوشیدهاند تا بر بنیاد نظریه موریس گرامون، زبانشناس نامدار فرانسوی به خوانش و تحلیل القاگری آواها در سرودههای سراینده سوگوار عراق، بدر شاکر السیاب دست یازند و در این راستا با کاربست روش توصیفی –تحلیلی به بررسی نشانهها و شاخصههای موسیقایی سرودههای بدر شاکر السیاب بهویژه واکهها و همخوانها پرداختهاند؛ خوانش و تحلیل چکامههای بدر شاکر السیاب بر بنیاد نظریه آواهای القاگر گرامون نشان میدهد که متناسب با مضامین چکامههای سیّاب و متأثّر از نفوذ عمیق و ژرف روح سوگباری و اندوه در اندیشه و زبان شاعر، واکهها و همخوانهای پربسامد سرودههای او نیز همین بار معنایی منفی، تیره و حزنآلود را تکرار میکنند؛ به دیگر بیان، یافتههای این پژوهش نشان میدهد که آواهای القاگر در سرودههای بدر شاکر السیاب به توصیف شکست روحی و جسمی مردمان سرزمین شاعر میپردازد و از لحاظ آوایی، اشعار او مرگنگارههایی است از شک و تردید، سرخوردگی و دلمردگی و اندوه و بدبینی.
حسن اسماعیل زاده؛ علی صیادانی؛ وحید خیری؛ بهمن آقازاده
چکیده
الگوی نشانهشناسی ریفاتر از جمله اولین الگوهای نشانهشناسی است که به شکل ویژه به بررسی گونۀ ادبی شعر پرداخته است. در این روش، توانش ادبی خواننده و عکسالعمل او نسبت به شعر بسیار مهم است و خوانش شعر در دو سطح اکتشافی و پسکنشانه انجام میگیرد. در سطح اول، معنا و روساخت متن بررسی میشود و در سطح دوم، با توجه به عناصر غیردستوری، ژرفساخت ...
بیشتر
الگوی نشانهشناسی ریفاتر از جمله اولین الگوهای نشانهشناسی است که به شکل ویژه به بررسی گونۀ ادبی شعر پرداخته است. در این روش، توانش ادبی خواننده و عکسالعمل او نسبت به شعر بسیار مهم است و خوانش شعر در دو سطح اکتشافی و پسکنشانه انجام میگیرد. در سطح اول، معنا و روساخت متن بررسی میشود و در سطح دوم، با توجه به عناصر غیردستوری، ژرفساخت متن و دلالتهای زبانی، واکاوی میشوند. مقاومت و عشق، دو مضمون اصلی شعر محمود درویش است و او در این مضمونهای شعری با استفاده از عناصر غیردستوری، دلالتهای زبانی را پدید میآورد و مدلول و پیام اصلی خود را در ورای سطح ظاهری واژگان پنهان میسازد و آگاهانه ادراک مفهوم شعر را برای مخاطب به تأخیر میاندازد. پژوهش حاضر میکوشد با شیوۀ توصیفی-تحلیلی و با تکیهبر مبانی نظریۀ نشانهشناسی شعر مایکل ریفاتر، به کشف انباشتها و منظومههای توصیفی قصیدۀ «ریتا أحبینی» بپردازد و با دریافت تداعی واژگان، ماتریس(قالب) ساختاری قصیده را برای خواننده بازگو کند. تبیین الگوی نشانهشناسی مایکل ریفاتر و تبیین بنمایههای ادبیات مقاومت در شعر محمود درویش و زوایای پنهان آن با بهکارگیری الگوی نشانهشناسی، از اهداف این پژوهش است. ازجمله نتایج برآمده از خوانش پسکنشانه قصیده مذکور، بیانگر وجود دلالتهای متعددی از واژه «ریتا» در نزد محمود درویش است که با مفهوم وطن در نزد وی درآمیخته و در نهایت به رمز فلسطین بدل گشته است و اینگونه، مضمونی رمانتیک را در خدمت مفهوم مقاومت قرار داده است. تداعیهای واژگانی این شعر در ماتریس ساختاری آن با ظرافت هر چه بیشتر، بازتاب یافتهاند و تصویری از وضعیت فلسطین و دورنمای مقاومت را به نمایش گذاشتهاند.
رضا محمدی؛ حسین شمس آبادی
چکیده
سنّت و استعداد فردی از منظر الیوت و أدونیس دو مفهوم اساسی در بطن خود دارند و آن دو مفهوم عبارتاند از ذهن و زبان. ذهن به عنوان فاعلِ شناسا به تصویرسازی از پدیده های هستی می پردازد و آن ها را در قالب زبان می ریزد. در تفکّر ایشان دو مقوله ذهن و زبان تا جایی درهم آمیخته می شوند که هستی به مثابه زبان گرفته می شود. این دو مفهوم پیوند عمیقی با ...
بیشتر
سنّت و استعداد فردی از منظر الیوت و أدونیس دو مفهوم اساسی در بطن خود دارند و آن دو مفهوم عبارتاند از ذهن و زبان. ذهن به عنوان فاعلِ شناسا به تصویرسازی از پدیده های هستی می پردازد و آن ها را در قالب زبان می ریزد. در تفکّر ایشان دو مقوله ذهن و زبان تا جایی درهم آمیخته می شوند که هستی به مثابه زبان گرفته می شود. این دو مفهوم پیوند عمیقی با مفهوم زمان در تلقّی فلسفی از منظر های دیگر، پیدا می کنند. ما در این مقاله این ارتباط را تحت عنوان سنّت مورد بررسی قرارمی دهیم. در قطب دیگر این مفاهیم، استعداد فردی قراردارد که تحت عنوان نقد روان کاوی در تلقّی فروید، قابل بررسی می باشد. این مقاله بر آن است تا مفاهیم ذهن، زبان و زمان را در آرای أدونیس و الیوت مورد بررسی و مداقّه قراردهد و در پایان، شِمای کلّی از منظر این دو شاعر عربی و انگلیسی از حیث نگاه شاعرانه به هستی به خواننده ارائه نماید.
کلثوم صدیقی
چکیده
واژگان از دیرباز تاکنون دارای جایگاهی غیرقابلانکار در گفتار بوده اند و در دوره معاصر نیز واژهسازی و واژهگزینی از یکسو از فرآیندهای برتر برابریابی واژگانی جهت برونرفت از چالش کمبود واژگان به شمار میروند به ویژه در کشورهای عربیزبان و فارسیزبان و از دیگر سوی بهعنوان برجستهترین بستر برنامهریزی زبان، موردتوجه ...
بیشتر
واژگان از دیرباز تاکنون دارای جایگاهی غیرقابلانکار در گفتار بوده اند و در دوره معاصر نیز واژهسازی و واژهگزینی از یکسو از فرآیندهای برتر برابریابی واژگانی جهت برونرفت از چالش کمبود واژگان به شمار میروند به ویژه در کشورهای عربیزبان و فارسیزبان و از دیگر سوی بهعنوان برجستهترین بستر برنامهریزی زبان، موردتوجه زبان پژوهان قرار دارند. هدف از نگارش جستار پیشرو، بررسی و مطالعه متون علمی و خبری زبان عربی در دوره معاصر با بهکارگیری روش توصیفیِ کاربردنگر میباشد و تلاش دارد تا در گستره واژه گزینی و اصطلاحیابی به خوانش متون کلاسیک زبان عربی با تأکید بر متون شعری دوره جاهلی و تطبیق معنای کاربردی واژگان آنها با تمرکز بر متنهای علمی و خبری معاصر بپردازد. نتایج بهدستآمده از این پژوهش نشان میدهد که بسیاری از واژگان موجود در متون ادبی کلاسیک در دوره معاصر بهعنوان برابرنهادههای واژگان صنعت و مدرنیسم بیشتر در متون غیرادبی به کار گرفته میشوند؛ همچنین برآیند نهایی این پژوهش، حکایت از آن دارد که نظر به اشتقاقی بودن زبان عربی، شیوه های برابریابی واژگانی این زبان در حال حاضر به ترتیبِ میزان کاربردِ گویشوران عبارتاند از: واژهسازی، واژهگزینی با غلبه توسعه معنایی و مجاز امّا شیوههای ترجمه وامواژه و سرواژهسازی در میان گویشوران معاصر عرب به تقلید از زبان انگلیسی صرفاً در راستای اختصار و در تعابیر و اصطلاحاتِ دارای اطناب کاربرد دارد.
علی نجفی ایوکی
چکیده
شاعران معاصر عربی برای بیان تجربههای گوناگون، اهداف مورد نظر و نیز برای رهایی شعر از حالت خطابهگری و گزارشی و در راستایِ اصالتبخشی به اثر ادبی، به فراخوانی چهره های سنتی و بویژه چهرههای دینی روی آورده اند. آنان این شخصیت ها را به دلیل برخورداری از دلالتهای بالقوه و سازگاری با تجربههای معاصر خویش بکار گرفته و به منظور انتقال ...
بیشتر
شاعران معاصر عربی برای بیان تجربههای گوناگون، اهداف مورد نظر و نیز برای رهایی شعر از حالت خطابهگری و گزارشی و در راستایِ اصالتبخشی به اثر ادبی، به فراخوانی چهره های سنتی و بویژه چهرههای دینی روی آورده اند. آنان این شخصیت ها را به دلیل برخورداری از دلالتهای بالقوه و سازگاری با تجربههای معاصر خویش بکار گرفته و به منظور انتقال مفاهیم ذهنی، به شکل نمادین از آنها بهرهها برده اند. پژوهش حاضر بر آن است تا به واکاوی حضور شخصیت حضرت ایوب (ع) در شعر معاصر عربی بپردازد. در این راستا، نخست با نگاهی گذرا به جنبههایی از ویژگی های شخصیتی آن حضرت در تورات و قرآن کریم پرداخته و سپس رویکرد سه شاعر معاصر عربی «بدر شاکرالسیاب»، «محمود درویش» و «عبدالعزیز المقالح» را در فراخوانی این چهره ی دینی تبیین نموده است. برداشت این است که ایوب شاعرانِ معاصر، تابع دغدغههای فردی و اجتماعی- سیاسی آنان است و عهدهدار تجسم ناکامیهای ایشان است.
زهره قربانی مادوانی؛ مینا عربی
چکیده
هر فرد از جامعه با تولید رمزگان نشانهای خاص خود، ضمن نمایش پایبندی به مجموعهای از هنجارها و تعلق خود به طبقه خاصی از اجتماع، احساس امنیت یا عدم امنیت خود را به تصویر کشیده و به تناسب امر واکنشهای متفاوتی را بروز میدهد. نشانهشناسی اجتماعی یکی از رویکردهای پژوهشی است که به بررسی این هنجارها و رمزگان نشانهای میپردازد. بر اساس ...
بیشتر
هر فرد از جامعه با تولید رمزگان نشانهای خاص خود، ضمن نمایش پایبندی به مجموعهای از هنجارها و تعلق خود به طبقه خاصی از اجتماع، احساس امنیت یا عدم امنیت خود را به تصویر کشیده و به تناسب امر واکنشهای متفاوتی را بروز میدهد. نشانهشناسی اجتماعی یکی از رویکردهای پژوهشی است که به بررسی این هنجارها و رمزگان نشانهای میپردازد. بر اساس این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام گرفته، جلوههایی از ناامنی نشانهای را میتوان بهوضوح در رمان «لیلة الملیار» ملاحظه کرد. در این رمان تقابل فرهنگی بین شخصیتها و بازتاب آن در رفتارهای آنان موجب روی آوردن هر یک از این شخصیتها به واکنشهایی چون خاموشی، بیش تصحیحی، تلافی، و پدیدههای متفاوتی چون تقلید، همانندسازی به عنوان واکنش مقابله با هنجارهای متضاد شده است. برخی شخصیتهای رمان از این تقابل در جهت سازندگی خود بهره جسته و خود را از حالت ناامنی خارج کردهاند، برخی در فرهنگ جامعه دوم غرق شده، و بعضاً به بیراهه رفته و خود را به نابودی کشاندهاند. عدهای نیز حقارت و غربت روز افزون را تاب نیاورده و در پی احساس عدم تعلق به جامعه مسلط، به کشورشان باز گشتهاند.
وحید سبزیانپور؛ سمیره خسروی
چکیده
ژرار ژنت، داستان را به عنوان یک «پیام روایی» در نظر میگیرد و با رویکردی نظاممند به مطالعة داستان میپردازد. وی با طرح الگوی زمان و تعیین عوامل مؤثر در تعلیق و شتاب یک داستان از منظر زمانی، سعی میکند تا میزان دخل و تصرف راوی در نقل یک داستان را مورد ارزیابی قرار دهد و از این طریق، معانی برجسته و زمانهای مردة داستان را مشخص کند. ...
بیشتر
ژرار ژنت، داستان را به عنوان یک «پیام روایی» در نظر میگیرد و با رویکردی نظاممند به مطالعة داستان میپردازد. وی با طرح الگوی زمان و تعیین عوامل مؤثر در تعلیق و شتاب یک داستان از منظر زمانی، سعی میکند تا میزان دخل و تصرف راوی در نقل یک داستان را مورد ارزیابی قرار دهد و از این طریق، معانی برجسته و زمانهای مردة داستان را مشخص کند. داستان کوتاه «مرتا البانیة» جبران خلیل جبران با هدف ترسیم عواقب زیانبار فقر و محرومیت در زندگی دختران و زنان بیسرپرست با رمزپردازی از طبیعت نوشته شده است. این مقاله سعی دارد تا سرعت روایت و حرکت های زمانی این داستان را بر اساس چهار تکنیک الگوی زمان مند ژنت یعنی «خلاصه، حذف، وقفة توصیفی و نمایش صحنه» مورد بررسی قرار دهد و با استفاده از روش تحلیلی ـ توصیفی و با استناد به نمونههایی از داستان، میزان تأویلپذیری معنایی داستان را با استفاده از بررسی ساختاری نشان دهد و به این سؤال پاسخ دهد که شتاب و کاهش سرعت داستان، تا چه میزان متأثر از اغراض معنایی آن بوده است و مهمترین تکنیکهای کاهش و افزایش شتاب آن کدامند؟ در پایان مشخص شد که زمان در این داستان به دو بخش تولد تا نوجوانی قهرمان داستان، و شب پایانی زندگی وی قابل تفکیک است. حرکت زمانی داستان در بخش اول از سرعت و شتاب بالایی برخوردار بوده و دو تکنیک حذف و خلاصه بیشترین کاربرد را داشته اند؛ اما در بخش دوم که نقطة اوج داستان به حساب میآید، دارای شتاب منفی است و دو تکنیک وقفة توصیفی و نمایش صحنه سبب کاهش سرعت گفتمان نسبت به داستان شدهاند.
سمیه السادات طباطبایی؛ نعیمه پراندوجی
چکیده
امروزه بسیاری از جامعهشناسان فمنیست بر این باورند که هویت جنسی، برساختی اجتماعی و سیال است که مجموعهای پیچیده از روابط اجتماعی بدان معنا میبخشد. بدین ترتیب تصویر فرد از خود به منزلۀ عضوی از یک جنس خاص، افزون بر عوامل بیولوژیک، از عوامل فرهنگی-اجتماعی نیز تأثیر میپذیرد. پس هویت جنسی مقولهای ثابت نیست و متأثر از عوامل مذکور میتواند ...
بیشتر
امروزه بسیاری از جامعهشناسان فمنیست بر این باورند که هویت جنسی، برساختی اجتماعی و سیال است که مجموعهای پیچیده از روابط اجتماعی بدان معنا میبخشد. بدین ترتیب تصویر فرد از خود به منزلۀ عضوی از یک جنس خاص، افزون بر عوامل بیولوژیک، از عوامل فرهنگی-اجتماعی نیز تأثیر میپذیرد. پس هویت جنسی مقولهای ثابت نیست و متأثر از عوامل مذکور میتواند تغییر کند. هدف نوشتار پیشرو آن است که نشان دهد چگونه زنقهرمان داستان La nuit sacrée / لیلة القدر هویت مردانۀ ساختگیِ خود را کنار نهاده و از نو زن بودن و زنانگیاش را باز میجوید. در این راستا نگارنده هویت نویافتۀ «زَهرَه» را از رهگذر واکاوی کنشهای او در سه حیطۀ جنس، جنسیت و رفتار جنسی ترسیم میکند تا روشن سازد دگردیسی او از باشندهای پوشالی به انسانی واقعی چگونه رخ میدهد. «زَهرَه» در این داستان رمزوارهای است از انسان مراکشی که در چنگال تضادهای درونی و بیرونی اسیر است و برای رهایی، ناگزیر باید بر سینۀ باورهای نادرستی که جامعه بر او تحمیل میکند، دست رد زند.
عباس طالب زاده شوشتری؛ احمد خنیفی زاده
چکیده
تناقش هذه المقالة أسس قصیدة النثر الفنیة وتحاول ان تبحث عن اشتراکها او تشابهها مع اسس المدرسة الرومانسیة واصولها. تلتقی قصیدةُ النثر فی معظم اسسها ومباحثها بالمذهب الرومانسی حتی کأنّها اعتمدت علیه واستفادت من مبادئه واصوله وحاولت ان تطوّرها تطورا یجعلها مختلفة عن الرومانسیة.یعتمد المذهب الرمانسی فی الشعر فی بعض قصائده علی النزعة ...
بیشتر
تناقش هذه المقالة أسس قصیدة النثر الفنیة وتحاول ان تبحث عن اشتراکها او تشابهها مع اسس المدرسة الرومانسیة واصولها. تلتقی قصیدةُ النثر فی معظم اسسها ومباحثها بالمذهب الرومانسی حتی کأنّها اعتمدت علیه واستفادت من مبادئه واصوله وحاولت ان تطوّرها تطورا یجعلها مختلفة عن الرومانسیة.یعتمد المذهب الرمانسی فی الشعر فی بعض قصائده علی النزعة التاملیة ،والصوفیة، و الدعوة الی الثورة و التمرّد علی قیود القدیم وتحطیهما، و الی الوحدة العضویة فی القصیدة التی دعت الیها الرومانسیة لاول مرة فی الأدب. کما انه تکلم لاول مرة عن الموسیقی الداخلیة وموسیقی الصور ، و دعا الی السهولة و البساطة فی التعبیر والاقتراب الی النثریة فی الشعر، وهذه هی الأصول التی تعتمد علیها قصیدة النثر و تقوم علیها لکنّها تطوّرها حتی تکاد تبدو مختلفة جدّاً مع جذورها الرومانسیّة .
سید مهدی نوری کیذقانی
چکیده
منظومه بلند ازریه، سروده شاعر توانمند عراقی شیخ کاظم ازری، از جایگاه ادبی و دینی والایی برخوردار است. این منظومه که قسمت اعظم آن در مدح امام علی (ع) و توصیف رشادتهای ایشان می باشد، دارای سبکی فخیم و حماسی است؛ بهگونهای که نام حماسه بزرگ (الملحمة الکبرَی) را بر آن نهاده اند. ازری سعی نموده با هنر شاعری و تصاویر حماسی رشادت ها و دلاوری ...
بیشتر
منظومه بلند ازریه، سروده شاعر توانمند عراقی شیخ کاظم ازری، از جایگاه ادبی و دینی والایی برخوردار است. این منظومه که قسمت اعظم آن در مدح امام علی (ع) و توصیف رشادتهای ایشان می باشد، دارای سبکی فخیم و حماسی است؛ بهگونهای که نام حماسه بزرگ (الملحمة الکبرَی) را بر آن نهاده اند. ازری سعی نموده با هنر شاعری و تصاویر حماسی رشادت ها و دلاوری های حضرت امیر (ع) را هرچه بهتر و مؤثرتر برای مخاطبان ترسیم نماید. در این مقاله سعی بر آن است با روش توصیفی-تحلیلی مهمترین ویژگی های حماسی ازریه بیان گردد و مواردی مانند: واژگان حماسی و فخیم، موسیقی و بحر حماسی، پرورش حریف و اغراق حماسی بررسی و تحلیل شود. در یک نگاه کلی می توان گفت این حماسه از ویژگی-های متعدد حماسی برخوردار است و مواردی مانند: توصیف حماسی قهرمانان، پرورش حریف، حوادث شگفت و خارق العاده، تغزّل و مفاهیم حکمی بر جنبۀ ادبی و حماسی آن افزوده اند
عباس عرب ، محمد جواد حصاوی عباس عرب ، محمد جواد حصاوی
چکیده
گوناگونی مسائل جامعه، شاعران را برآن داشت تا گسترة نمادهای خویش را به حوزة خاصی محدود نکنند و آن را به دیگر نمادهای مختلف ازجمله نمادهای دینی گسترش دهند. دراین میان پیامبران نقش سازنده ای به عهده دارند. شاعران، این شخصیتها را به دلیل برخورداری از دلالتهای بالقوه و سازگار با تجربهها ی درونی خویش به کار گرفتهاند، تا ابعاد فراموش ...
بیشتر
گوناگونی مسائل جامعه، شاعران را برآن داشت تا گسترة نمادهای خویش را به حوزة خاصی محدود نکنند و آن را به دیگر نمادهای مختلف ازجمله نمادهای دینی گسترش دهند. دراین میان پیامبران نقش سازنده ای به عهده دارند. شاعران، این شخصیتها را به دلیل برخورداری از دلالتهای بالقوه و سازگار با تجربهها ی درونی خویش به کار گرفتهاند، تا ابعاد فراموش شدة آنها را با نگاه ذرّه بینی خویش برجسته نمایند و از آنها جهت انتقال دادههای ذهنی خود به شکل نمادین بهره ببرند. امّا از آنجا که این نمادها در کنار دیگر واژگان در متن رشد میکنند، از گونههای دلالتی خاصّ و متعدّدی برخوردار میشوند که از لحاظ فنّی درخور توجه است. این مقاله به بررسی و بیان ارزشهای فنّی برخی از این دلالتها از جمله؛ غربت و رنج، صبر و ایمان، انتظار و رهایی، سترونی و نوزایی، و قیام، فدا و سازش میپردازد.
کلید واژه ها: پیامبران، دلالت، نماد، شعر معاصر،درونمایه
دکتر نوروزی دکتر نوروزی؛ عباس زاده عباس زاده
چکیده
تابو ها مقولات و مفاهیمی است که به واسطه حرمت عرفی یا اجتماعی و دینی از ذکر یا استفاده آن میپرهیزند. این حرمت و ناخوشایندی تابوها، انسان را به پردازش مفاهیم ناخوشایند، زشت، خشن و گستاخانه، در قالبی زیبا، خوشایند و پسندیده و دور از صراحت لهجه سوق داده است که از این شیوه معناپردازی به حسن تعبیر یاد شده است.
مقوله حسن تعبیر از آغاز ...
بیشتر
تابو ها مقولات و مفاهیمی است که به واسطه حرمت عرفی یا اجتماعی و دینی از ذکر یا استفاده آن میپرهیزند. این حرمت و ناخوشایندی تابوها، انسان را به پردازش مفاهیم ناخوشایند، زشت، خشن و گستاخانه، در قالبی زیبا، خوشایند و پسندیده و دور از صراحت لهجه سوق داده است که از این شیوه معناپردازی به حسن تعبیر یاد شده است.
مقوله حسن تعبیر از آغاز پژوهش های زبانی و ادبی در کانون توجه علمای زبان و منتقدان مسلمان قرار گرفت، به گونه ای که بیشتر آنان به معرفی و نام گذاری و تحلیل شیوهها و انگیزه ها و گستره معنایی این رفتار زبانی پرداختند. قدما در زمینه نام گذاری این شیوه معناپردازی، گاه برابرنهادهایی به کاربرده اند، مانند "التلطُّف"، و گاه از شیوه های ساخت حسن تعبیر، مانند " الکنایة" برای نام گذاری آن بهره جسته اند. حوزه معنایی حسن تعبیر در زبان عربی، امور جنسی، رخدادها و پدیده های ناگوار همچون مرگ، بیماری است. رعایت ادب و شرم، کاستن از بار منفی تعابیر صریح و تلطیف آن، بدبینی و ترس، نزاکت مداری، تفنن و نوجویی و تکریم وبزرگداشت، مهم ترین انگیزه های این رفتار زبانی را سامان می دهند. این نوشتار، به جایگاه مقوله "حسن تعبیر" در نقد ادبی، به بازشناسی این رفتار زبانی و انگیزه های کاربرد و شیوه های ساخت آن می پردازد و به فراخور مقام از دیدگاه های قدما نیز بهره خواهد جست.
کلیدواژهها: حسن تعبیر، تابو، رفتار زبانی، آشنایی زدایی.
دکتر حسین ناظری؛ کلثوم صدیقی
چکیده
پژواک نوای عشق، هنوز در سروده های شاعر اندیشمند عرب، خلیل حاوی به گوش میرسد و افسانه های افسون پریان و حکایت سیب زندگی در میان شعرهای او همچنان رساترین آوایی است که روایت مرگ آرزوهای دیرینه ی بشر و بی گناهی نخستین او را به گاه زندگی در آرمانشهر پردیس یا همان فردوس باز می گوید و هبوط و فرود او را از افلاک به خاک و از لاهوت به ناسوت اعلام ...
بیشتر
پژواک نوای عشق، هنوز در سروده های شاعر اندیشمند عرب، خلیل حاوی به گوش میرسد و افسانه های افسون پریان و حکایت سیب زندگی در میان شعرهای او همچنان رساترین آوایی است که روایت مرگ آرزوهای دیرینه ی بشر و بی گناهی نخستین او را به گاه زندگی در آرمانشهر پردیس یا همان فردوس باز می گوید و هبوط و فرود او را از افلاک به خاک و از لاهوت به ناسوت اعلام می دارد.
این نوشتار برآن است تا خاستگاه روان شناختی نمود دو مفهوم پری وعشق را در سروده های این شاعر درد آشنا مورد بررسی قرار ده
زیرا حضور پیوسته ی این دو مفهوم در کنار مظاهر شر- مادر ازلی مانند:جادوگر، افعی، اژدها، مرگ، گور، غار و....در شعر حاوی با ترسیم فضایی رمزآلود و تراژیک، بازگوکننده ی خیال هایی ابهام آمیز هستند که در پس سایه ای غریب محو می گردد و ذهن خواننده یا شنونده را با این پرسش روبرو می سازد که براستی این خیال های غریب و این فرازهای روبه فرود از کدامین بخش ذهن شاعر سرچشمه گرفته و حضور ابعاد دوگانه ی مادر ازلی در سروده های او چگونه قابل توجیه است؟!
کلیدواژه ها: عشق، پری، روان ناخودآگاه، حاوی.
معروف معروف
چکیده
پس از اختراع شکلهای تصویری توسّط فینیقیان، این شکلها در قالب حروف به زبان عربی و سپس فارسی منتقل شد. پس از آن، شاعران دو زبان در دورههای مختلف با بهرهگیری از شکل ظاهری این حروف تعابیر تغزّلی ارزندهای را به عرصۀ ادبیات فارسی و عربی عرضه نمودهاند که به نوبۀ خود شاهکار ادبی ارزندهای محسوب میشود. در این مقاله شواهد متعدّدی از ...
بیشتر
پس از اختراع شکلهای تصویری توسّط فینیقیان، این شکلها در قالب حروف به زبان عربی و سپس فارسی منتقل شد. پس از آن، شاعران دو زبان در دورههای مختلف با بهرهگیری از شکل ظاهری این حروف تعابیر تغزّلی ارزندهای را به عرصۀ ادبیات فارسی و عربی عرضه نمودهاند که به نوبۀ خود شاهکار ادبی ارزندهای محسوب میشود. در این مقاله شواهد متعدّدی از تصویرگری حروف الفبا در اشعار شاعران دو زبان، صرف نظر از زمان حیات آنان عرضه شده است.
کلیدواژهها: تغزّل، حروف الفبای فارسی و عربی، تشبیه، تصویر پردازی حروف.
نوین نوین؛ میرزائی میرزائی
چکیده
افسانه شهرزاد، مشهورترین افسانه هزار و یکشب ، الهامبخش آثار ادبی فراوانی در ادبیات عرب گشته است. توفیق الحکیم با الهام از این اثر، نمایشنامه زیبای خود را با نام شهرزاد آفرید که ارزیابان ادبی آن را شاهکاری در نمایشنامهنویسی دانستهاند. تحلیل این نمایشنامه و مقایسه آن با افسانه شهرزاد هزار و یکشب براساس روش ادبیات تطبیقی، بیانگر ...
بیشتر
افسانه شهرزاد، مشهورترین افسانه هزار و یکشب ، الهامبخش آثار ادبی فراوانی در ادبیات عرب گشته است. توفیق الحکیم با الهام از این اثر، نمایشنامه زیبای خود را با نام شهرزاد آفرید که ارزیابان ادبی آن را شاهکاری در نمایشنامهنویسی دانستهاند. تحلیل این نمایشنامه و مقایسه آن با افسانه شهرزاد هزار و یکشب براساس روش ادبیات تطبیقی، بیانگر آن است که حکیم شخصیت شهرزاد را ژرفساخت نمایشنامه خود قرار داده است و با تصرفی ادیبانه در آن، به نمایشنامه خود صورت نمادین و عرفانی بخشیده است و هزار و یکشب را در حد اعتلای عظمت فکری نشان داده است. مقایسه این دو نوع رویداد ادبی و فرهنگی، نه تنها تأثیر فرهنگ ایرانی بر ادبیات جهان را نشان میدهد، بلکه برخی تشابهها و تفاوتهای فرهنگی ایران و عرب را نیز آشکار مینماید. برای روشن شدن این موضوع، در این مقاله به روش تطبیقی و تحلیل مضامین، مشابهتها و تفاوتهای محتوایی و ساختاری دو اثر نشان داده میشود.
کلیدواژه ها: نمایشنامه، توفیقالحکیم، شهرزاد، هزار و یکشب.
شهریار نیازی؛ اویس محمدی
چکیده
داستان سیاه زنگی اثر زکریا تامر داستان نویس سوری است که در فضایی سوررئالیستی رخ میدهد و به شیوه سیال ذهن روایت میشود و به این دلیل، شخصیت ها و حوادث داستان برگرفته از ناخودآگاه نویسنده اند. این مقاله در تحلیل داستان مذکور به تحلیل شخصیت های داستان و حوادث آن از منظر نظریه های روانکاوی جدید پرداخته است و هریک از شخصیت های داستان ...
بیشتر
داستان سیاه زنگی اثر زکریا تامر داستان نویس سوری است که در فضایی سوررئالیستی رخ میدهد و به شیوه سیال ذهن روایت میشود و به این دلیل، شخصیت ها و حوادث داستان برگرفته از ناخودآگاه نویسنده اند. این مقاله در تحلیل داستان مذکور به تحلیل شخصیت های داستان و حوادث آن از منظر نظریه های روانکاوی جدید پرداخته است و هریک از شخصیت های داستان را طبق تقسیم بندی فروید نماد و نماینده بخشی از ناخودآگاه انسان قرار داده است. بدین ترتیب، شخصیت «سیاه زنگی» در داستان، نماینده بخش «نهاد» در دستگاه روانی انسان و شخصیت «راوی» در بسیاری مقاطع، نماینده «من» است و شخصیت های فرعی «دخترک» (مقطع سوم) و «سرکارگر» (مقطع پنجم) نماینده «فرامن» هستند. در تحلیل روانکاوانه حوادث داستان باید گفت، این حوادث در دو دوره از حالت های روانی نویسنده اتفاق میافتد: قسمت های ابتدایی داستان مربوط به دوران غلبه غریزه حیات بر ذهن نویسنده است و قسمت پایانی داستان (مقطع ششم) مربوط به چیرگی غریزه مرگ بر غریزه حیات در اندیشه اوست.
حامد پورحشمتی؛ کبری روشنفکر
چکیده
شعر پایداری در کنار عمده نگاه و کارکردهای ملّی و میهنپرستانهی خود، دارای نوعی رسالت جهانی و بیحد و مرز است؛ چراکه با تمام قابلیتهای فنی و ادبی خود در جهت دادخواهی و برانگیختن افکار عمومی نسبت به تحوّلات ناگوار در سرنوشت سیاسی و اجتماعی سرزمینهای مختلف به کار میرود. سرزمین افغانستان همواره در طول تاریخ، از حضور بیدلیل ...
بیشتر
شعر پایداری در کنار عمده نگاه و کارکردهای ملّی و میهنپرستانهی خود، دارای نوعی رسالت جهانی و بیحد و مرز است؛ چراکه با تمام قابلیتهای فنی و ادبی خود در جهت دادخواهی و برانگیختن افکار عمومی نسبت به تحوّلات ناگوار در سرنوشت سیاسی و اجتماعی سرزمینهای مختلف به کار میرود. سرزمین افغانستان همواره در طول تاریخ، از حضور بیدلیل دشمنان خارجی و نظام خودکامهی داخلی درصحنهی سیاسی خود رنجبرده است، درواقع حضور استعمارگر روس و انگلیس در این سرزمین و استبداد نظامهای حکومتی وقت که سرانجام با پیروزی مردم افغانستان در آوردگاههای مختلف همراه بوده است، جلوه و تجسّمی جهانی از پایداری و اجنبیستیزی این سرزمین پدید آورد و شاعران دیگر از سرزمینهای مختلف را بر آن داشت تا در اشعار خود، با محوریت و مضمون پایداری افغانستان به توصیف و تحسین این جنبش مردمی بپردازند. نمونهای از این شاعران، جابر قمیحه، شاعر معاصر مصر است که در دیوانی تحت عنوان «لِجهادِ الأفغانِ أُغَنِّی» به تبیین و توصیف زوایای مختلف مقاومت در افغانستان میپردازد. این پژوهش نیز با در پیشگرفتن روش توصیفی – تحلیلی بر آن است تا به مهمترین درونمایهها و کارکردهای فنّی پایداری در دیوان مذکور اشاره نماید. از جمله نتایج این پژوهش حاکی از آن است که شاعر در تبیین درونمایههای پایداری افغانستان، مضمون و اندیشه ایثار و فداکاری را در قالبهای دینمداری و خداباوری بهعنوان رمز موفقیت پایداری افغانستان معرفی میکند و در تبیین آثار و پیامدهای جنگ، بر آسیبپذیری و دردمنشی کودکان افغان در جهت برانگیختن حسّ مسئولیت اجتماعی تأکید دارد. شاعر در بعد فنّی، به فراخوانی شخصیتهای دینی، بهویژه الگوبرداری از شخصیّت پیامبر گرامی اسلام میپردازد و از سوی دیگر با همصدایی و وامگیری آگاهانه از متن غایب بهویژه تعابیر و مفاهیم قرآنی در جهت انتقال بهتر مضمون پایداری و ارتباط آن با موضوعات ملّی و میهنی تمایل نشان میدهد.
مریم بخشنده؛ احمدرضا حیدریان شهری
چکیده
قلم شاعر در برانگیختگی احساس جمعی و خلق اندیشه و گرایشهای ضد ظالمانه مردمی بسیار مؤثر است و خود در استقلالش و پیروزی ملّت نقش مهمی دارد؛ به ویژه اگر شعر او با تکنیکهای بیانی مؤثّری همراه باشد. شگردهایی که باعث میشود شعر شاعر، تأثیرگذار گردد و مردم را بیش از گذشته علیه آنان بشوراند تا زمینه استقلال میهن فراهم آید. از جمله شاعران ...
بیشتر
قلم شاعر در برانگیختگی احساس جمعی و خلق اندیشه و گرایشهای ضد ظالمانه مردمی بسیار مؤثر است و خود در استقلالش و پیروزی ملّت نقش مهمی دارد؛ به ویژه اگر شعر او با تکنیکهای بیانی مؤثّری همراه باشد. شگردهایی که باعث میشود شعر شاعر، تأثیرگذار گردد و مردم را بیش از گذشته علیه آنان بشوراند تا زمینه استقلال میهن فراهم آید. از جمله شاعران میهنگرای عراقی که در سرودههای میهنیاش از تکنیکهای بیانی متنوّع و مؤثّری بهره گرفته، شاذق طاقه شاعر معاصر و متعهّد و مبارز عراقی است که میهن در شعر او در قالب مضامین مختلف و در شیوهها و تکنیکهای بیانی گوناگون ارائه شده است. این مقاله در صدد است تا تکنیکهای بیانی شاعر را در اشعار میهنی وی با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی مورد واکاوی قرار دهد. دستاوردهای پژوهش حاضر نشان میدهد که شاعر در کاربرد تکنیکهای بیانی به حفظ تناسب و هماهنگی این شیوهها با مضمون میهن و مضامین درونی آن توجه نموده است و تکنیکهای متنوعی از قبیل انسان انگاری، به کارگیری گفتمان دینی، شیوه روایتی و نمادگرایی به کار برده است.