نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسندگان
1 دانشگاه سمنان
2 دانشگاه کاشان
چکیده
یکی از عواملی که زبانشناسی نقشگرا بدان میپردازد، روابط انسجامی میان عناصر زبانی است. این روابط میان عناصر زبانی از چنان اهمیت بالایی برخورداراست که موجب پیدایش نظریۀ انسجام توسط زبانشناس نقشگرای پیشگام، یعنی مایکل هالیدی گردید. گرچه پیش از وی، عبدالقاهر جرجانی به بررسی زبان به عنوان یک ساختار منسجم در نظریۀ معروف خود (نظریۀ نظم) پرداخته است. بنا به تعریف وی، انسجام مفهومی معنایی است که به روابط موجود میان عناصر یک متن اشاره می کند. نقطة مشترک جرجانی با هالیدی بررسی زبان بهعنوان یک ساختار منسجم است که نقش کلمه بهتنهایی و خارج از کیان جمله قابل بررسی نیست و این ساختار جمله است که بر اساس معنای مراد متکلّم جایگاه کلمه را تعیین میکند. روشن است که موضوع انسجام با دقت فراوان و جزئیات مربوط به آن اولاً با جرجانی آغاز شده است، ولی در نظریة هالیدی برخی عناوین مختلفی به چشم میخورد. پژوهش حاضر بر آن است تا با روشی توصیفی ـ تحلیلی رویکرد زبانشناختی را بر مبنای نظریه انسجام بر بائیه متنبی انطباق دهد و مشخص نماید که چه عواملی باعث منسجم شدن شعر او گشته است؟ از نتایج این پژوهش آن که متنبی از وابستگی لفظی، ارجاعی و معنایی بهرة کامل گرفته است تا ماهیت انسجام را بر شعرش حاکم کند؛ این امر بر نظم منطقی ذهنی متنبی دلالت دارد که در زمان وی و بهویژه در این قصیده از جلوة فراوانی برخوردار بوده است.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله