نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکترای ادبیات عرب /دانشگاه فردوسی مشهد
2 استادیار زبان و ادبیات عرب و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد
3 دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
استعاره مفهومی ابزاری نو از علوم شناختی است که برای درک یک حوزه مفهومی انتزاعی و کمتر آشنا به وسیله حوزه مفهومی عینی وملموس دیگر به کار میرود. در استعاره مفهومی نقش نگاشت میان دو حوزه مفهومی و تعیین حوزه مبدا و حوزه مقصد از اهمیت فراوانی برخوردار است. قرآن کریم سرشار از مفاهیم انتزاعی همانند؛ ایمان، کفر، شرک، هدایت و ضلالت است که برای درک بهتر آنها نیازمند بررسی این مفاهیم به روش استعاره مفهومی هستیم. از این رو ضرورت دارد تا روشهای نوین تحلیل مفاهیم در آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش شناسایی استعارههای مفهومی ساختاری در آیات مبارکه شش جزء آخر قرآن کریم و بررسی میزان نمود این نوع استعاره در این آیات است. نگارندگان این پژوهش براساس روش تحلیلی _ توصیفی میکوشند تا مفاهیم "ایمان" و "کفر" و چگونگی مفهومسازی آنها در شش جزء آخر قرآن کریم را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند. با بررسی شش جزء آخر قرآنکریم میتوان دریافت که قرآنکریم مفاهیم انتزاعی را به شیوه استعاره مفهومی بیان نموده است. بر این اساس نقش معناشناسی شناختی و به ویژه استعاره مفهومی در تبیین آیات قرآنکریم بسیار مشهود است. از مفاهیم عینی همانند؛ نور، تاریکی، پاکیزگی، آلودگی و رویگردانی میتوان به عنوان بیشترین مفاهیم عینی و شناخته شدهای نام برد که در مفهومسازی ایمان و کفر نقش اساسی دارند. با تحلیل این استعارهها میتوان ایمان را بمنزله نور، پاکیزگی، راه راست، تجارت؛ و کفر را بمنزله تاریکی، آلودگی و گمراهی دانست و ویژگیهایشان را برای آنها ذکر نمود.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله