مصطفی مهدوی آرا
چکیده
طنز در آثار ادبی به شکلهای مختلفی نمود مییابد و نویسندگان برای آفرینش خنده از تکنیکهای متعددی استفاده میکنند؛ بهکارگیری بازیهای زبانی، ایجاد موقعیتهای خندهآور، ترسیم تصویرهای کاریکاتوری بهوسیلۀ کلمات، شخصیتپردازیهای کُمیک، کوچکنمایی، بزرگنمایی و ... ازجملۀ این تکنیکها میباشد. بدیعالزمان ...
بیشتر
طنز در آثار ادبی به شکلهای مختلفی نمود مییابد و نویسندگان برای آفرینش خنده از تکنیکهای متعددی استفاده میکنند؛ بهکارگیری بازیهای زبانی، ایجاد موقعیتهای خندهآور، ترسیم تصویرهای کاریکاتوری بهوسیلۀ کلمات، شخصیتپردازیهای کُمیک، کوچکنمایی، بزرگنمایی و ... ازجملۀ این تکنیکها میباشد. بدیعالزمان همدانی توانسته است، در مقامات خود از این تکنیکها بهره ببرد و در قالب طنز، مسائل و مشکلات اجتماعی جامعه خویش را به چالش بکشد. مقامۀ اصفهانیه، داستان کوتاهی است که همدانی در آن، رواج باورهای خرافی، عقبماندگی عوام و تعصبات دینی را در قالب ریشخندی انتقادی بیان کرده است. تحقیق حاضر در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شگردهای طنزآفرینی بدیعالزمان همدانی در این مقامه بپردازد. آنچه ضرورت انجام این پژوهش را تبیین میسازد: اهمیتِ توجه به مقامات بهعنوان میراث ادبی و بررسی آن، از ابعاد مختلف است و میتوان آن را بهعنوان شاهکاری ادبی و الگویی طنزآلود از ادبیات قدیم، به طنزپردازان عصر حاضر معرفی کرد. نتایج حاصل از این جستار نشان میدهد: در این مقامه، تکیۀ همدانی در طنزآفرینی، بر تکنیکهای موقعیت محور و شخصیت محور بوده است. وی توانسته در قالب ریشخندی انتقادی و بدون آزار مخاطب، کاستیهای جامعه و سنتها و باورهای غلط مردمان زمانۀ خویش را بیان کند.
مصطفی مهدوی آرا؛ حسین شاره
چکیده
عبدالله بردونی شاعر معاصر و نابینای یمنی، در سال 1929 م. در روستای بردون از توابع صنعا در خانوادهای تهیدست به دنیا آمد. وی در چهار سالگی بر اثر بیماری آبله بینایی خود را از دست داد و تمام عمر خویش را نابینا زیست. او در طول حیات ادبی خود آثار منظوم و منثور بسیاری از خود بر جای گذاشته است. در مطالعه دیوان شاعر در مییابیم، پیوسته هالهای ...
بیشتر
عبدالله بردونی شاعر معاصر و نابینای یمنی، در سال 1929 م. در روستای بردون از توابع صنعا در خانوادهای تهیدست به دنیا آمد. وی در چهار سالگی بر اثر بیماری آبله بینایی خود را از دست داد و تمام عمر خویش را نابینا زیست. او در طول حیات ادبی خود آثار منظوم و منثور بسیاری از خود بر جای گذاشته است. در مطالعه دیوان شاعر در مییابیم، پیوسته هالهای از حزن و اندوه بر شعر وی سایه افکنده است؛ به نظر میرسد این پدیده متأثر از کمبودها و محدودیتهای شاعر در زندگی باشد. در پژوهش حاضر نگارندگان سعی نمودهاند بر مبنای آزمون آسیب شناسی روانی و ارزیابی شخصیتِ (MMPI-2)، شخصیت عبدالله بردونی را از خلال شعر وی مورد بررسی قرار دهند و با روش توصیفی – تحلیلی، افسردگی و دلایل بروز آن را در شخصیت شاعر واکاوی نمایند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان میدهد: بر مبنای آزمون (MMPI-2) غالب نشانههای افسردگی در شاعر بروز نموده است. عوامل متعددی همچون: نابینایی، مرگ عزیزان، فقر و تهیدستی و غیره در تکوین شخصیت شاعر و آفرینش ادبی وی تأثیرگذار بودهاند. امید است این پژوهش میان رشتهای بتواند سهمی هرچند ناچیز در گسترش دایرۀ این پژوهشها داشته باشد.
عباس طالب زاده؛ مصطفی مهدوی آرا
چکیده
هر چند تاکنون جستارهای ارزشمندی در حوزه بررسی دلالت رنگ ها انجام شده، اما سهم جستارهایی که نمادگرایی رنگ ها در سروده های شاعران نابینای عربی را مورد بررسی قرار داده باشند اندک است. همین امر سبب گردیده تا جستار حاضر موضوع دلالت رنگها و مفهوم آن را در شعر بشاربن برد شاعر نابینای عصر عباسی اول، محور اصلی خود قرار دهد و در صدد یافتن خاستگاه ...
بیشتر
هر چند تاکنون جستارهای ارزشمندی در حوزه بررسی دلالت رنگ ها انجام شده، اما سهم جستارهایی که نمادگرایی رنگ ها در سروده های شاعران نابینای عربی را مورد بررسی قرار داده باشند اندک است. همین امر سبب گردیده تا جستار حاضر موضوع دلالت رنگها و مفهوم آن را در شعر بشاربن برد شاعر نابینای عصر عباسی اول، محور اصلی خود قرار دهد و در صدد یافتن خاستگاه اصلی نمود حقیقی و نمادین رنگها در شعر او بر آید و این موضوع را بررسی کند که نقش حافظه شاعر و دیگر حواس او- جز بینایی- در رویکرد شعری وی نسبت به رنگ ها چقدر است و دلالت رنگ ها نزد این شاعر نابینا با دیگر شاعران چه تفاوت هایی دارد. هدف اصلی نوشتار پیش رو واکاوی احوال روانی بشار است آنگونه که از ظهور رنگها در شعرش بر میآید. به این منظور از شیوه توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است. بخش مقدماتی این مقاله به تبیین جایگاه رنگ در عرصه های زندگی و مفهوم آن نزد افراد نابینا اختصاص یافته است. در ادامه به واکاوی دلالت رنگ و جایگاه آن در زندگی و شعر بشاربن برد پرداخته شده و تلاش شده است تا معانی ثانویه رنگ ها با رویکردی روانشناختی مورد توجه قرار گیرد.