سیده زهرا حسینی طالمی؛ تورج زینی وند
چکیده
داستان «تاجر بغداد» اثر کامل کیلانی( 1897-1959م ) نویسنده و اندیشمند معاصر مصری است. کیلانی در این اثر، داستان و عناصر داستانی را ابزاری برای آموزش اندیشه و فلسفه برای کودکان بهکارگرفته است. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، هدف اساسی آن است تا با بهرهگیری از مؤلفههای متیولیپمن، این مؤلفههای اندیشه ورزی را ضمن بررسی شیوه بازخوانی ...
بیشتر
داستان «تاجر بغداد» اثر کامل کیلانی( 1897-1959م ) نویسنده و اندیشمند معاصر مصری است. کیلانی در این اثر، داستان و عناصر داستانی را ابزاری برای آموزش اندیشه و فلسفه برای کودکان بهکارگرفته است. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، هدف اساسی آن است تا با بهرهگیری از مؤلفههای متیولیپمن، این مؤلفههای اندیشه ورزی را ضمن بررسی شیوه بازخوانی این داستانکهن در این اثر داستانی معاصر تحلیل نماید. برنامه فلسفه برای کودکان که بنیانگذار آن لیپمن است، در صدد است تا بهوسیله داستان، نیاز اساسی مخاطبان خردسال را که همان آموزش اندیشه، استدلال، نقد، پرسش از چیستی و چرایی پدیدهها، آموزش استفاده از آموختهها در زمان و مکان مناسب، دریافت پاسخ پس از تأمل و اندیشه، درک ارتباط منطقی بین پدیدهها است، پاسخ دهد. او بهوسیله داستان، کودکان و نوجوانان را از نقدناپذیری، مطلقگرایی و عدم توجه به آراء دیگران پرهیز میدهد. کودکان در فرآیند داستان یاد میگیرند که فرضیهها را به چالش بکشند و استدلالها را بیازمایند و به دنبال حقایق باشند. یافتههای پژوهش، بیانگر این است که کیلانی تلاش میکند تا سبک و محتوای این داستان را در مسیر آموزش تفکر خلّاق و انتقادی طرح نماید. او در این داستان با استفاده از بازی و به شیوۀ گفتوگو، داستان را به جلو رانده است. کودکان در این داستان، دارای شخصیت مستقل هستند. قضاوت قاضی را به چالش میکشند و یا بهرهگیری از استدلالهای منطقی، حقیقت را اثبات میکنند. در حقیقت، میان سبک داستاننویسی کیلانی و نظریۀ لیپمن، نوعی اشتراک و همسویی دیده شده است. هردو، داستان را اساس آموزش قرار داده و مسائل اساسی زندگی را در قالب داستان مطرح و به چالش میکشند و کودکان با استفاده از نقشآفرینی، نحوۀ استدلال، به چالشکشیدن، مفهومسازی و تفکر انتقادی گام در مسیر اندیشه ورزی برمیدارند.
تورج زینی وند؛ سمیه صولتی
چکیده
نشانه شناسی اجتماعی، رویکردی کاربردی در بررسی متون است که دغدغۀ اصلی آن، درک نشانه های اجتماعی و رفتارهای معنادار است. با توجه به اهمیت به کارگیری نظریات علمی در فهم بهتر متون، سازه های گفتمانی هلیدی (اندیشگانی، میان فردی و متنی) را ابزاری برای بررسی یکی از داستان های کوتاه کنفانی با عنوان «القمیص المسروق» قرار دادیم که از حیث شمول ...
بیشتر
نشانه شناسی اجتماعی، رویکردی کاربردی در بررسی متون است که دغدغۀ اصلی آن، درک نشانه های اجتماعی و رفتارهای معنادار است. با توجه به اهمیت به کارگیری نظریات علمی در فهم بهتر متون، سازه های گفتمانی هلیدی (اندیشگانی، میان فردی و متنی) را ابزاری برای بررسی یکی از داستان های کوتاه کنفانی با عنوان «القمیص المسروق» قرار دادیم که از حیث شمول دو قطب مثبت و منفی، جدال بین خدمت به وطن و خیانت و گذر قهرمان داستان از تردید بهیقین برجسته می نماید. بر این اساس، در حوزۀ اندیشگانی، چگونگی بازتاب واقعیت در داستان مذکور، در حوزۀ میان فردی، نحوۀ تعامل شخصیت ها و در سطح متنی شیوۀ سازماندهی و انسجام دو حوزۀ پیشین، با روش توصیفی-تحلیلی بررسی شد تا به این سؤال پاسخ داده شود که گزینش های زبانی در حوزه های مذکور به عنوان سازه های معناساز، چگونه در گفتمان شناسی داستان مذکور و کشف لایه های زیرین معنا عمل می کند؟ نتایج حاصل از بررسی جمله واره های این داستان نشان می دهد که در سطح اندیشگانی، چارچوب کنشگرانۀ متن در آغاز داستان با حضور پررنگ گفتمان «دیگری» همراه است که انسان فلسطینی را به حاشیه رانده و درگیر احساساتی ساخته است که وی را به سمت خیانت سوق می دهد، اما فهم حقیقت در پایان داستان از او کنشگری فعال می سازد که انتقام جویی از دشمن را در خود تقویت می کند. در سطح بینافردی، تعامل شخصیت های داستانی، روند گذر قهرمان داستان از تردید بهیقین، در مواجه با خیانت را به نمایش می گذارد. و اما در سطح متن، «ارجاع»، «حروف افزایشی» و «تکرار» به ترتیب در سطوح دستوری، پیوندی و واژگانی، بیشترین کارکرد را تداوم معنایی و انسجام بخشی متن به خود اختصاص داده اند.