عبدالرحیم حقدادی؛ محمدرضا عزیزی
چکیده
یکی از زمینه های تأثیرگذاری و تأثیرپذیری میان زبان و فرهنگ فارسی و عربی، پدیدة قرضگیری و بده بستان واژه است که به منظور بیان معانی و مفاهیم جدید، در دورههای مختلف تاریخ دو زبان انجام گرفته است. ازآنجاکه ساخت آوایی، تعداد حروف الفبا و مبانی دو زبان مورد نظر، متفاوت است، بسیاری از واژههای فارسی که به زبان عربی وارد شده، ساختِ آوایی ...
بیشتر
یکی از زمینه های تأثیرگذاری و تأثیرپذیری میان زبان و فرهنگ فارسی و عربی، پدیدة قرضگیری و بده بستان واژه است که به منظور بیان معانی و مفاهیم جدید، در دورههای مختلف تاریخ دو زبان انجام گرفته است. ازآنجاکه ساخت آوایی، تعداد حروف الفبا و مبانی دو زبان مورد نظر، متفاوت است، بسیاری از واژههای فارسی که به زبان عربی وارد شده، ساختِ آوایی متناسب با زبان عربی یافته است. از سوی دیگر، زبان فارسی در طی دوره های گذار از پارسی باستان به پهلویی و از پهلوی به دری دستخوش دگرگونیهای بسیار – به ویژه در حوزه واژگانی- شده است. امروزه یافتن اصل فارسی بسیاری از واژه های عربی شده، کاری بسیار دشوار است و درعینحال از زمینه های پژوهشی است که پرداختن به آن ضروری می نماید. نگارندگان این مقاله برآنند تا با بررسی و تحلیل نمونه هایی از این "معربات" که از فارسی به عربی وارد شده و تغییراتی یافته و سپس در دوره های بعد به همان شکل تغییر یافتۀ زبان عربی، دوباره در زبان فارسی رواج یافته است، بپردازند. بیشتر به بررسی نمونه هایی پرداخته شد که شواهدی از آیات قرآن کریم و شعر عربی قدیم برای کاربرد آن وجود دارد و شکل عربی شده آن در متون فارسی به کار رفته است.
مینا جیگاره؛ شرمین نظربیگی
چکیده
در ساختار نظاممند زبان، تأکید کلام، ابزاری هدفمند است که گوینده و نویسندۀ بلیغ از آن برای مفاهیم پر اهمیّت خویش بهره میجویند. نظر به اینکه متون دینی کهن عربی با در بر داشتن مفاهیم مهم و کلیدی، با تأکیدهای فراوان همراه است، ضرورت دارد مترجم این متون از توانمندی لازم جهت انعکاس این تأکیدها در زبان فارسی برخوردار باشد؛ لذا این پژوهش ...
بیشتر
در ساختار نظاممند زبان، تأکید کلام، ابزاری هدفمند است که گوینده و نویسندۀ بلیغ از آن برای مفاهیم پر اهمیّت خویش بهره میجویند. نظر به اینکه متون دینی کهن عربی با در بر داشتن مفاهیم مهم و کلیدی، با تأکیدهای فراوان همراه است، ضرورت دارد مترجم این متون از توانمندی لازم جهت انعکاس این تأکیدها در زبان فارسی برخوردار باشد؛ لذا این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی، اسلوبهای تأکید هر دو زبان عربی و فارسی را بررسی نموده، شباهتهای تأکیدی این دو زبان را روشن ساخته، و با در نظر گرفتن تعدّد ناپذیری قیدهای تأکیدی در جمله فارسی، راهکارهایی برای جایگزین کردن تأکیدهای متعدّد جمله عربی، در جمله فارسی ارائه داده است؛ بدین ترتیب مترجم با پرهیز از مقابل سازی واژگان تأکیدی دو زبان که حاصل آن ترجمهای تحت اللفظی و ثقیل است، میتواند تا حد امکان- به تعادل و برابری تأکیدی دو زبان مبدأ و مقصد دست یابد.
کلثوم صدیقی
چکیده
واژگان از دیرباز تاکنون دارای جایگاهی غیرقابلانکار در گفتار بوده اند و در دوره معاصر نیز واژهسازی و واژهگزینی از یکسو از فرآیندهای برتر برابریابی واژگانی جهت برونرفت از چالش کمبود واژگان به شمار میروند به ویژه در کشورهای عربیزبان و فارسیزبان و از دیگر سوی بهعنوان برجستهترین بستر برنامهریزی زبان، موردتوجه ...
بیشتر
واژگان از دیرباز تاکنون دارای جایگاهی غیرقابلانکار در گفتار بوده اند و در دوره معاصر نیز واژهسازی و واژهگزینی از یکسو از فرآیندهای برتر برابریابی واژگانی جهت برونرفت از چالش کمبود واژگان به شمار میروند به ویژه در کشورهای عربیزبان و فارسیزبان و از دیگر سوی بهعنوان برجستهترین بستر برنامهریزی زبان، موردتوجه زبان پژوهان قرار دارند. هدف از نگارش جستار پیشرو، بررسی و مطالعه متون علمی و خبری زبان عربی در دوره معاصر با بهکارگیری روش توصیفیِ کاربردنگر میباشد و تلاش دارد تا در گستره واژه گزینی و اصطلاحیابی به خوانش متون کلاسیک زبان عربی با تأکید بر متون شعری دوره جاهلی و تطبیق معنای کاربردی واژگان آنها با تمرکز بر متنهای علمی و خبری معاصر بپردازد. نتایج بهدستآمده از این پژوهش نشان میدهد که بسیاری از واژگان موجود در متون ادبی کلاسیک در دوره معاصر بهعنوان برابرنهادههای واژگان صنعت و مدرنیسم بیشتر در متون غیرادبی به کار گرفته میشوند؛ همچنین برآیند نهایی این پژوهش، حکایت از آن دارد که نظر به اشتقاقی بودن زبان عربی، شیوه های برابریابی واژگانی این زبان در حال حاضر به ترتیبِ میزان کاربردِ گویشوران عبارتاند از: واژهسازی، واژهگزینی با غلبه توسعه معنایی و مجاز امّا شیوههای ترجمه وامواژه و سرواژهسازی در میان گویشوران معاصر عرب به تقلید از زبان انگلیسی صرفاً در راستای اختصار و در تعابیر و اصطلاحاتِ دارای اطناب کاربرد دارد.
محمدرضا عزیزی
چکیده
در مقالة حاضر، هشت ترجمه موجود از تمام یا گزیده ای از غزلیات خواجه حافظ شیرازی به زبان عربی گردآوری و معرفی می گردد. میزان توفیق مترجمان عرب زبان در انتقال اندیشه و هنر حافظ بررسی می شود و به کیفیت فهم اشعار و تمایز سبکی این ترجمه ها در زبان مبدأ و مقصد پرداخته می شود.
رویکرد ترجمه اعم از تحتاللفظی، ارتباطی و آزاد بیان می شود؛ تلاش ...
بیشتر
در مقالة حاضر، هشت ترجمه موجود از تمام یا گزیده ای از غزلیات خواجه حافظ شیرازی به زبان عربی گردآوری و معرفی می گردد. میزان توفیق مترجمان عرب زبان در انتقال اندیشه و هنر حافظ بررسی می شود و به کیفیت فهم اشعار و تمایز سبکی این ترجمه ها در زبان مبدأ و مقصد پرداخته می شود.
رویکرد ترجمه اعم از تحتاللفظی، ارتباطی و آزاد بیان می شود؛ تلاش خواهد شد ریزه کاری های رویکرد هر مترجم پیگیری و یکدستی رویکرد نیز با مثال های گوناگون، تبیین گردد. سپس به شیوهای توصیفی– تحلیلی، کیفیت پارهای از مؤلفههای سبکآفرین حافظ همچون آرایههای لفظی و معنوی، موسیقی، ارجاعات تاریخی و فرهنگی، لحن، تنوّع ساختارها و غیره در این ترجمه ها مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین با عنایت به بستر مشترک شعر فارسی و عربی، برخی ظرافت ها و تفاوت های فرهنگی نیز ذکر می شود. همچنان که امتیازات و نقاط قوت هر ترجمه بررسی می شود، به طور کلی، بنا به دلایل گوناگون می توان گفت حافظ غالبا شخصیتی یک سویه و تک بعدی در ادبیات عربی می یابد و این ترجمه ها نیز کمتر، قابل تأویل و دلنشین مخاطب می گردد.