منیره زیبایی
چکیده
حماسه، نوع ادبی بسیار کهنی است که از روزگاران قدیم مورد توجه بسیاری از ملل و جوامع بوده و پیدایش آن در ادبیات ملتها در گرو وجود شرایط خاص تاریخی، اجتماعی و فرهنگی است. در میان سرودههای دوره جاهلی عرب با آنکه به خاطر فقدان این شرایط، اثری از حماسه به معنای فنی و علمی آن نیست، اما قطعاتی وجود دارد که شاعر در آن به ذکر قهرمانیهای خود ...
بیشتر
حماسه، نوع ادبی بسیار کهنی است که از روزگاران قدیم مورد توجه بسیاری از ملل و جوامع بوده و پیدایش آن در ادبیات ملتها در گرو وجود شرایط خاص تاریخی، اجتماعی و فرهنگی است. در میان سرودههای دوره جاهلی عرب با آنکه به خاطر فقدان این شرایط، اثری از حماسه به معنای فنی و علمی آن نیست، اما قطعاتی وجود دارد که شاعر در آن به ذکر قهرمانیهای خود در میدان کارزار پرداخته و از مفاخر، اصالت و نسب خود و قومش همراه با خوارداشت افراد و قبایل دیگر سخن میگوید. معلّقۀ «عنتره» از بهترین نمونههای این سرودههاست که مقاله حاضر درصدد است با بررسی عناصر حماسه در آن، روشن نماید که این سروده تا چه اندازه به معنای علمی و رایج حماسه نزدیک است و تا چه میزان بر سازههای حماسی قابلیت انطباق دارد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که معلقه عنتره به عنوان جزئی کوچک از ادبیات رزمی عربها با ارائه تصاویری از صحنۀ کارزار در سبک و قالبی حماسی در عین توصیف پهلوانی و مردانگی قهرمان خود در نبرد با دشمنان قبیلهاش، بهخوبی نمایانگر فرهنگ بدوی عربها در دوره جاهلی بوده، آداب و سنتهای حاکم بر زندگی آنان را منعکس میکند. باوجوداین به خاطر محوریت «من» شاعر در معلقه، تصریح به زمان و مکان وقایع و نیز فقدان برخی از مهمترین مواد و سازههای حماسی چون زیر ساخت اسطورهای، امور شگفت و خارقالعاده، گستردگی قلمرو حوادث معلقه در پهنه زمان و مکان، انگیزۀ ملی در پیدایش سرودۀ حماسی و نبرد میان ملتها، این معلقه، حماسه به معنای خاص آن نبوده و میتوان عنوان شبه حماسه را بر آن اطلاق کرد.
احمدرضا حیدریان شهری؛ منصوره حاجی هادیان
چکیده
داستان سفر قهرمان و گذشتن از مراحل دشوار برای نیل به مقصودی معین و بخشیدن رهآورد این سفر پرمخاطره به یاران، کهنالگویی است که ژوزف کمبل (1987-1904)، اسطورهشناس آمریکایی را بر آن داشت تا با بررسی شواهدی متعدد از قصهها و افسانههای مختلف جهان، طرح جامعی را به شیوه رایج ساختارگرایان، برای ارائه نمایه بنیادین کهنالگوی سفر قهرمان، ارائه ...
بیشتر
داستان سفر قهرمان و گذشتن از مراحل دشوار برای نیل به مقصودی معین و بخشیدن رهآورد این سفر پرمخاطره به یاران، کهنالگویی است که ژوزف کمبل (1987-1904)، اسطورهشناس آمریکایی را بر آن داشت تا با بررسی شواهدی متعدد از قصهها و افسانههای مختلف جهان، طرح جامعی را به شیوه رایج ساختارگرایان، برای ارائه نمایه بنیادین کهنالگوی سفر قهرمان، ارائه نماید. مفروض بر اینکه بررسی و انطباق این الگو با داستانهای ملل، با تفاوتها و شباهتهایی در سیر ساختاری مواجه خواهد شد. با هدف تبیین همگونیها و ناهمگونیهای ساختار این الگو با سفر قهرمانی در داستان «هفتخوان رستم» از شاهنامه فردوسی و «معلقه عنتره بن شداد» از شاعران عصر جاهلی عرب (نجد،525م.)، به بررسی ویژگیها و صفات کهنالگوهای مربوط با روش توصیفی- تحلیلی به لحاظ نقد کهنالگویی میپردازد. این جستار، با ارائه نشانههای حماسی و بازگویی نشانههای قهرمانی در سروده عنتره و موارد قابل انطباق ساختار آن با سفر قهرمانی (الگوی یگانه کمبل)، طی مطالعه ارتباطات متقابل دو اثر، به این شیوه، این نتیجه را نشان میدهد که ساختار این الگو، در هر دو اثر، خود را در قالبی جدید، با وجود تفاوتها و شباهتها تکرار میکند.