مصطفی مهدوی آرا
چکیده
طنز در آثار ادبی به شکلهای مختلفی نمود مییابد و نویسندگان برای آفرینش خنده از تکنیکهای متعددی استفاده میکنند؛ بهکارگیری بازیهای زبانی، ایجاد موقعیتهای خندهآور، ترسیم تصویرهای کاریکاتوری بهوسیلۀ کلمات، شخصیتپردازیهای کُمیک، کوچکنمایی، بزرگنمایی و ... ازجملۀ این تکنیکها میباشد. بدیعالزمان ...
بیشتر
طنز در آثار ادبی به شکلهای مختلفی نمود مییابد و نویسندگان برای آفرینش خنده از تکنیکهای متعددی استفاده میکنند؛ بهکارگیری بازیهای زبانی، ایجاد موقعیتهای خندهآور، ترسیم تصویرهای کاریکاتوری بهوسیلۀ کلمات، شخصیتپردازیهای کُمیک، کوچکنمایی، بزرگنمایی و ... ازجملۀ این تکنیکها میباشد. بدیعالزمان همدانی توانسته است، در مقامات خود از این تکنیکها بهره ببرد و در قالب طنز، مسائل و مشکلات اجتماعی جامعه خویش را به چالش بکشد. مقامۀ اصفهانیه، داستان کوتاهی است که همدانی در آن، رواج باورهای خرافی، عقبماندگی عوام و تعصبات دینی را در قالب ریشخندی انتقادی بیان کرده است. تحقیق حاضر در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شگردهای طنزآفرینی بدیعالزمان همدانی در این مقامه بپردازد. آنچه ضرورت انجام این پژوهش را تبیین میسازد: اهمیتِ توجه به مقامات بهعنوان میراث ادبی و بررسی آن، از ابعاد مختلف است و میتوان آن را بهعنوان شاهکاری ادبی و الگویی طنزآلود از ادبیات قدیم، به طنزپردازان عصر حاضر معرفی کرد. نتایج حاصل از این جستار نشان میدهد: در این مقامه، تکیۀ همدانی در طنزآفرینی، بر تکنیکهای موقعیت محور و شخصیت محور بوده است. وی توانسته در قالب ریشخندی انتقادی و بدون آزار مخاطب، کاستیهای جامعه و سنتها و باورهای غلط مردمان زمانۀ خویش را بیان کند.