فرشید ترکاشوند؛ معصومه رحیمی
چکیده
قصیدة النثر در چارچوب تفکر جنبش ادبی «مجله لبنانی شعر» و به مثابه نمود ادبی از اندیشهی هستیشناسانهی این جنبش، به دنبال کشفِ گونهی دیگر از جهان و روابط میان اشیاء است. در این نمود ادبی، زبان شعر ساختار از پیش طراحیشده را رها ساخته و هستیِ دیگرگونه را به نمایش میگذارد. ازاینرو، فهم چنین متونی که دارای معانی فلسفی ...
بیشتر
قصیدة النثر در چارچوب تفکر جنبش ادبی «مجله لبنانی شعر» و به مثابه نمود ادبی از اندیشهی هستیشناسانهی این جنبش، به دنبال کشفِ گونهی دیگر از جهان و روابط میان اشیاء است. در این نمود ادبی، زبان شعر ساختار از پیش طراحیشده را رها ساخته و هستیِ دیگرگونه را به نمایش میگذارد. ازاینرو، فهم چنین متونی که دارای معانی فلسفی است در چارچوب نظریههای ادبی و نقدی میسر نیست و از این طریق نمیتوان گسترهی معنایی آن متون را تحلیل نمود و ممکن است تحلیلها به تکمعنایی و سلطه مؤلف ختم شود. بر این اساس دریافت ابعاد معنایی چنین متونی مستلزم کاربست رویکردهای فلسفی است. هرمنوتیک فلسفی که بر بنیادهای فلسفهی هستیشناسانه استوار است در باب تفسیر متن امکان دریافتهای وسیعی را برای خواننده فراهم میکند. در راستای ضرورتِ یافتن رویکردی معناگرا برای تحلیل این نوع ادبی و پرده برداشتن از وجوه ادبیّت و زیبایی خاص آن، در این جستار از یکسو با کاربست تئوری گادامر- فیلسوف آلمانی به تفسیر سطرهایی از قصیدة النثر پرداخته شده است و از طرف دیگر همسویی نگاه نظریهپردازان قصیدة النثر با مبانی هرمنوتیک فلسفی در خصوص مسائلی از جمله سنت، زبان و روشگریزی - مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در باب نتایج به ویژه آنچه از تحلیل نمونهها بهدستآمده باید گفت اندیشههای ادونیس یا انسی الحاج و یا دیگر صاحبنظران مجله لبنانی شعر در بسیاری از مؤلفههای خود با مبانی هرمنوتیک گادامر همسو هستند به ویژه در باب نفی نگاه ابزارنگری به زبان و هستی بخشی به آن، تعهد به سنتهای سیال و زوالناپذیر.