نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسنده

چکیده

عبدالوهاب البیّاتی ( 1999 – 1926.م) از‌جمله شاعرانی است که اسطوره در شعرش حضوری فعّال دارد و از بسامدی بالا برخوردار است و سازه اصلیِ تفسیر پذیرترین سروده هایش را تشکیل می دهد. او با فراخوانی اسطوره های کهن و دخل و تصرّف در آنها، در پی آن است تا ضمن اصالت بخشی به اثر ادبی خود، پوشیده تر و ادبی تر به ابراز ایده هایش بپردازد. کار او نقل ساده اسطوره نیست، بلکه برداشت جدید و متفاوتی از آن دارد و با زبدگی چشمگیر، تفسیر تازه تر و عمیق تری از اسطوره هــــا به نمایش می گذارد. او با انعطاف پذیر ساختن و آشنایی زدایی در چهرۀ آنان، تجربه های معاصر خود را بر آنــان حمل می نماید. روانشناختی اسطوره های شاعر نشان از آن دارد که شخصیّت اسطوره ای در واقع همان « من » هایِ خود شاعرند که به شکلهای گوناگون از نیّتها، آرزوها، اشتیاقها و انگیزه های وی خبر می دهند. شخصیّتهای اسطوره ایِ بیاتی همگی دغدغه سیاسی – اجتماعی دارند و از دردی مشترک می نالند و خواهان آزادی سیاسی و عدالت اجتماعی هستند. در نگاه کلی می توان گفت: اسطوره های وی عهده دار اندیشه فدا دهی، زندگی در مرگ ، خوارشدگی عاطفی، ماجرا جویی ، احساس غربت و همزاد پنداری‌اند.
در این جستار با نگاهی گذرا به روند اسطوره گرایی در شعر معاصر عربی، از شیوۀ به کارگیری و کارکرد اسطوره هایی همچون سندباد، سیزیف و تمّوز در شعر عبدالوهاب البیّاتی سخن رفته است.
کلیدواژه‌ها: اسطوره ، عبدالوهاب البیّاتی ، سندباد، سیزیف، تمّوز.

CAPTCHA Image