نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی، دانشگاه فردوسی مشهد،ایران
2 دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد ، ایران
چکیده
زبان، مجموعهی آواهایی است که القاگر احساسات و عواطف گونهگون و انگارهایی از رنگها و رایحهها هستند؛ بدین ترتیب، زبان، تودهای از آواها و نشانههای نابسامان نیست؛ بلکه شبکهای است نظاممند و درهم بافته از لایهها و پیوندها یعنی هر پاره از گفتار یا متن، از خلال همکاری و پیوستگی همه سطوح زبانی متمایز، سازماندهی میشود.
هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی آواهای القاگر در سرودههای بدر شاکر السیاب است؛ یکی از مباحث برجستهای که باید در اشعار این سراینده نامدار بهصورت جدی مورد توجه قرار گیرد، بحث آواها و القاهاست. شاعر جیکور یکی از شاعران چیرهدستی است که از آواها، برای همراه ساختن خواننده با خویش بهرهی فراوان برده است؛ نگارندگان در این جستار کوشیدهاند تا بر بنیاد نظریه موریس گرامون، زبانشناس نامدار فرانسوی به خوانش و تحلیل القاگری آواها در سرودههای سراینده سوگوار عراق، بدر شاکر السیاب دست یازند و در این راستا با کاربست روش توصیفی –تحلیلی به بررسی نشانهها و شاخصههای موسیقایی سرودههای بدر شاکر السیاب بهویژه واکهها و همخوانها پرداختهاند؛ خوانش و تحلیل چکامههای بدر شاکر السیاب بر بنیاد نظریه آواهای القاگر گرامون نشان میدهد که متناسب با مضامین چکامههای سیّاب و متأثّر از نفوذ عمیق و ژرف روح سوگباری و اندوه در اندیشه و زبان شاعر، واکهها و همخوانهای پربسامد سرودههای او نیز همین بار معنایی منفی، تیره و حزنآلود را تکرار میکنند؛ به دیگر بیان، یافتههای این پژوهش نشان میدهد که آواهای القاگر در سرودههای بدر شاکر السیاب به توصیف شکست روحی و جسمی مردمان سرزمین شاعر میپردازد و از لحاظ آوایی، اشعار او مرگنگارههایی است از شک و تردید، سرخوردگی و دلمردگی و اندوه و بدبینی.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله