نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری
2 دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری
3 دانشیار گروه زبان وادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری
4 دانشیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه حکیم سبزواری
چکیده
میزوژنی، باور یا نگرشی است که ریشه در تعصبات عمیق اجتماعی، فرهنگی و تاریخی علیه زنان دارد و در طول تاریخ از طریق اشکال مختلف تبعیض، خشونت و انقیاد تداوم یافته است. این نگرش، بهطور گسترده در جوامع مختلف مشاهده شده و اثرات آن تنها محدود به حوزه اجتماعی نیست، بلکه فرهنگ، ادبیات و حتی ساختارهای حقوقی و اقتصادی جوامع را نیز تحت تأثیر قرار داده است. بر این اساس، میزوژنی به عنوان یکی از اشکال تبعیض و نابرابری در جوامع مختلف، نیازمند بررسی و تحلیل دقیق است تا بتوان ابعاد اجتماعی و فرهنگی مرتبط با آن را بهتر شناخت. این مفهوم، به عنوان یکی از جنبههای اساسی ادبیات، در رمانها و آثار ادبی مختلف نمود پیدا کرده است. رمانها، به دلیل توانایی در بازتاب واقعیتهای اجتماعی، میتوانند بستری مناسب برای مطالعه میزوژنی و تأثیر آن بر نگرشها و رفتارها باشند. یکی از آثاری که در این زمینه قابلیت بررسی دارد، رمان «النظارة السوداء» اثر احسان عبدالقدوس است. این رمان در پسزمینه جامعه سنتی مصر روایت میشود و توانسته است تصویری دقیق و عمیق از وضعیت انسانی و نگرش شخصیتها و جامعه نسبت به زنان، یا بهعبارت دیگر نسبت به پدیده میزوژنی، ارائه دهد. بر این اساس، این پژوهش با هدف تحلیل تأثیرات میزوژنی بر فرهنگ، جامعه و روابط انسانی انجام شده و تلاش دارد روند شکلگیری نگرشها و رفتارها را روشن سازد. در این راستا، نویسندگان با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی، کوشیدهاند با مطالعه رمان منتخب، جلوههای میزوژنی موجود در آن را شناسایی و بررسی کنند. نتایج این بررسی نشان میدهد که عبدالقدوس با استفاده از مؤلفههای میزوژنی نرم، رفتارهای آسیبرسان به زنان را در رمان خود نمایش میدهد و با خلق تنشهای روانی و اجتماعی، تصویری واقعگرایانه از موقعیت زنان در جامعه مصر ارائه میکند؛ زنانی که تحت سلطه مردان و محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی قرار دارند.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله