مکاتب نقدی
امیر فرهنگ دوست؛ عبدالاحد غیبی؛ مهین حاجی زاده
چکیده
بیتردید، خود و دیگری در بستر مدرنیته، دستخوش ایدهپردازیهای متفاوتتری از دوران پیشامدرن قرارگرفته است. در چنین دورانی، از کارسازترین شیوهها برای درک صحیح این پیوند، دریافت صورتبندیهای جدید جامعهشناسان از آن میباشد. «چارلز هورتون کولی»، جامعهشناس آمریکایی، از نظریهپردازانی است که این موضوع را با نگاه متمایزی ...
بیشتر
بیتردید، خود و دیگری در بستر مدرنیته، دستخوش ایدهپردازیهای متفاوتتری از دوران پیشامدرن قرارگرفته است. در چنین دورانی، از کارسازترین شیوهها برای درک صحیح این پیوند، دریافت صورتبندیهای جدید جامعهشناسان از آن میباشد. «چارلز هورتون کولی»، جامعهشناس آمریکایی، از نظریهپردازانی است که این موضوع را با نگاه متمایزی نسبت به ایدهپردازان این حوزه نگریسته است. او با شیوۀ «دروننگری همدلانه»اش، خود را در پیوندی دائمی با جامعه تعریف میکند و جز در بافتار جامعه و آیینۀ اذهان دیگران، راهی برای کشف و فهم آن قائل نیست. کولی این پیوستار را در چهار شکل که مشتملاند بر «پیوند ارگانیک»، «پنداربودگیِ دیگری»، «خودآیینگی» و «خود-دیگری گروهی»، با مختصاتی ویژه دستهبندی کرده است. این رویکرد جدید به خود و دیگری در پژوهش حاضر بهعنوان مبنایی نظری برای تحلیل رمان «أَقودُک إلی غیری» از عائشة أرناؤوط انتخاب شده تا به محوریترین مسئلهاش که از پیشانینوشت آن هویداست، نگاهی علمی بیندازد. نتایج حاصل از این جستار نشان میدهد که نویسندۀ سوری-آلبانیایی این رمان، بیتوجه به نگرۀ جامعهشناختی کولی و صورتهای ارائهشدۀ او در پیوند خود و دیگری نبوده است. او با طرحی که از وجود نامرئی «ساروس» -عنصر مهم قصهاش- ریخته، مواجهه با دیگریِ خیالی یا «پنداربودگیِ دیگری» را به شکل پرنمودی تجسم بخشیده است. همچنین از رهگذر ارتباط متمایز و عمیقی که مریم - قهرمان داستانش - با شخصیتهای متنوع داستان میسازد، جلوۀ پرواضحی از پیوند ارگانیک، خودآیینهسان و خود-دیگری گروهیِ کولی را تداعی کرده است؛ امری که جزئیات آن در لابهلای این پژوهش، با ذکر شواهدی از رمان به اشاره درآمده است.
دکتر علی صیادانی؛ پرویز أحمدزاده هوچ؛ امیر فرهنگ دوست
چکیده
در میان شیوههای پرتعداد نگرش به هستی و تفسیر آن، اکسپرسیونیسم را باید رویکرد منحصر به فردی تلقی نمود. این شیوه که از ماهیتی فرامحاکاتی در گزارهگری پدیدهها برخوردار است، از توصیف صِرف وقایع-آنگونه که به چشم میآیند-عدول میکند. ادبیان و هنرورزان این دبستان، صورتهای عینی پدیدهها را در ذهن گزاره کرده و چون خوابگزاری از آنها ...
بیشتر
در میان شیوههای پرتعداد نگرش به هستی و تفسیر آن، اکسپرسیونیسم را باید رویکرد منحصر به فردی تلقی نمود. این شیوه که از ماهیتی فرامحاکاتی در گزارهگری پدیدهها برخوردار است، از توصیف صِرف وقایع-آنگونه که به چشم میآیند-عدول میکند. ادبیان و هنرورزان این دبستان، صورتهای عینی پدیدهها را در ذهن گزاره کرده و چون خوابگزاری از آنها تعبیر میکنند؛ جریانی پرهیجان که در مقابل هر ساختار از پیش تعریفشدهای میایستد و کُرنش میکند. این رویکرد با ظرفیتهای گستردۀ خود، فرصت بسیار مناسبی را برای بازنمایی تصویری برونفکنانه از جهان درون و برون انسان معاصر فراهم ساخته است. در این میان، از جمله چهرههایی که در ساحت شعر، سرودههای پرانطباقی را با مبادی این مکتب برجای نهاده، عائشة ارناؤوط (زادۀ 1946م)، نویسنده و شاعر سوری-آلبانیایی است. اشعار او در دو بخش فرم و محتوا، نمودهای برجستهای از ادبیات آبستره را ارائه بخشیدهاند. از اینرو، این قلم میکوشد تا در جستار حاضر به شیوهای توصیفی-تحلیلی، برساختهای زبانی و محتوایی سرودههای این شاعر معاصر عربی را بر اساس مؤلفههای اکسپرسیونیسم واکاود. از جمله نتایج این پژوهش باید به ویژگیهایی چون: «تعلیق و اَندروای»، «ریتم و ایقاع ناهمگون» و «استعارههای خودگردان» در حوزۀ زبان و نیز درونمایههایی نظیر «گروتسک»، «هویّتباختگی» و «برونفکنیهای ذهنی-هیجانی» اشاره نمود که در سرودههای ارناؤوط، از بسامد بالایی برخوردارند.از جمله نتایج این پژوهش باید به ویژگیهایی چون: «تعلیق و اَندروای»، «ریتم و ایقاع ناهمگون» و «استعارههای خودگردان» در حوزۀ زبان و نیز درونمایههایی نظیر «گروتسک»، «هویّتباختگی» و «برون-فکنیهای ذهنی-هیجانی» اشاره نمود که در سرودههای ارناؤوط، از بسامد بالایی برخوردارند.