شهرام دلشاد
چکیده
السرد البانورامی من الأنساق السردیة التی تم توظیفه فی الروایة العربیة الجدیدة. الشکل السردی الجدید الذی له طابع شمولی وممتد وقوة بصریة فائقة بما یکون مقتضباً من تقنیة البانوراما من تقنیات الفن الفوتوغرافی. فهو یتیح للروائی أن یبنی روایته علی أساس المشاهد واللقطات التجسیدیة کما یساعده فی تسریع السرد وتعطیله والخوض فی تفاصیل المواد ...
بیشتر
السرد البانورامی من الأنساق السردیة التی تم توظیفه فی الروایة العربیة الجدیدة. الشکل السردی الجدید الذی له طابع شمولی وممتد وقوة بصریة فائقة بما یکون مقتضباً من تقنیة البانوراما من تقنیات الفن الفوتوغرافی. فهو یتیح للروائی أن یبنی روایته علی أساس المشاهد واللقطات التجسیدیة کما یساعده فی تسریع السرد وتعطیله والخوض فی تفاصیل المواد المحکیة لتعکس بشاعة المادة أو تحبیذها أکثر أثراً وثقة فی المتلقی. نظراً إلی توظیف السرد البانورامی فی روایة فرانکشتاین فی بغداد، لأحمد سعداوی، تتوخی هذه المقالة، دراسة هذا النمط السردی ومؤشراته الأساسیة فی هذه الروایة التی تتجسد بعض القضایا العراقیة فی العصر الراهن، وهی تعد من مشروع الروایة الجدیدة التی تقمصّت بالفنون والأشیاء الجدیدة وظهرت فی الأنواع والأشکال المختلفة وهذه الدراسة تمارس دراسة هذه القضیة وتنوی الکشف عن إحدی أنساقها. قد تخلّصت النتیجة إلی أن الروایة تتمتع بالخصائص المتمیزة علی صعید العناصر الروائیة تقتربها بالسرد البانورامی؛ فالروائی یروی الأحداث حسب الرؤیة الخلفیة أو الفوقیة برصدها علی البعد. کما نجد أن سعداوی التقط الأحداث والمشاهد بالطابع الشمولی والواقعی بحیث کأنها تجری تجاه أعیننا بصورة کاملة کما یسجل الکامیرا، إذن یمکننا معاینة القوة البصریة للأحداث بجلاء فی الروایة، لإمکانیة السرد البانورامی فی تجسید الأشیاء وتصویرها.
شهرام دلشاد
چکیده
اتسع تداخل الروایة الجدیدة والفنون البَصَریة والسمعیة وتمت استعارة تقنیات سائر الفنون والإنجازات الثفافیة فی الروایة، حتی نجد فی الآونة الأخیرة توظیف الموسیقی وتقنیاتها وآلاتها وأنواعها فی الروایة العربیة الجدیدة بصورة مباشرة وفنیة علی أصعدة متعددة. یبدو توظیف الموسیقی فی الروایة مستحیلاً أو صعباً للغایة لأن العلاقة بینهما ...
بیشتر
اتسع تداخل الروایة الجدیدة والفنون البَصَریة والسمعیة وتمت استعارة تقنیات سائر الفنون والإنجازات الثفافیة فی الروایة، حتی نجد فی الآونة الأخیرة توظیف الموسیقی وتقنیاتها وآلاتها وأنواعها فی الروایة العربیة الجدیدة بصورة مباشرة وفنیة علی أصعدة متعددة. یبدو توظیف الموسیقی فی الروایة مستحیلاً أو صعباً للغایة لأن العلاقة بینهما غامضٌ فی النص الروائی ونحن لانشعر وجودها بسهولة خلاف الشعر الذی یقوم علی النبرة الإیقاعیة المکثفة. لکن تم استخدام الموسیقی فی الروایة الجدیدة واتسعت دائرتها خلال طریقتین: المباشر وغیر المباشر. نلاحظ توظیف الموسیقى فی الروایة التقلیدیة بصورة غیر مباشرة، لکن نجد الآن استخدامه فی الروایة الجدیدة بالوضوح فی إطار نوع من أنواع الموسیقی کالسمفونی والأبرا والباخ وإلخ. نظراً إلی أهمیة هذه الأسالیب فی الروایة الجدیدة ومساهمتها فی حیویة اللغة الروائیة وتوظیفها علی نطاق واسع، ینبغی أن نحلل هذه الأنساق التی یعتمد علیها الروائی للتعرّف الشامل عن المکتسبات الروائیة الجدیدة. هذا البحث یتخذ روایة "المصائر" لـ"ربعی المدهون" لدراسة مؤشرات السرد الموسیقی ومواصفاته معتمداً علی المنهج الوصفی- التحلیلی،کما یحلل الجمالیات والنوایا التی یترصدها الروائی عبر توظیف هذا النسق السردی الجدید. خلصت النتیجة أن المدهون قام بتوظیف مؤشرات السرد الموسیقی وتمهید أرضیاته فی روایته عبر استخدام مؤشرات هذا النمط السردی وتقنیاته. قد تضافرت فی هذا النص الحکائی أهم آلیات السرد الموسیقی حیث جعله الروائی مبنی للسرد فی الروایة. أما الإطار المختار الموسیقی فی الروایة الکونشرتو مع حرکاتها الأربعة. إضافة علی ذلک اهتم المدهون بالإیقاعیة فی نقل الثیمات والأفضیة یضیف بعض الأناشید والأغانی التی تلائم المضمون السردی فی الروایة؛ کذلک تم إبراز الزمن فی الروایة عبر التلاعبات الزمنیة الخاصة لیلائم حالات الشخصیات والأحداث.
سید مهدی مسبوق؛ شهرام دلشاد
چکیده
ادبیات عربی هیچگاه از حماسه به معنای یک ژانر ادبی مستقل با قواعد و هنجارهای مشخص، برخوردار نبوده است؛ اما گاه به اشعار و آثاری برمیخوریم که از مضامین و مؤلفههای حماسی برخوردار است. این اشعار بیشتر بهصورت چکامههای بلندی هستند که مضمون حماسی در بخشهایی از این چکامهها - بهویژه زمانی که به فخر میپردازند- ...
بیشتر
ادبیات عربی هیچگاه از حماسه به معنای یک ژانر ادبی مستقل با قواعد و هنجارهای مشخص، برخوردار نبوده است؛ اما گاه به اشعار و آثاری برمیخوریم که از مضامین و مؤلفههای حماسی برخوردار است. این اشعار بیشتر بهصورت چکامههای بلندی هستند که مضمون حماسی در بخشهایی از این چکامهها - بهویژه زمانی که به فخر میپردازند- دیده میشود. در سرودههای شاعران شعر فتوحات در صدر اسلام، گاه با چکامهها و قطعههایی برخورد میکنیم که مؤلفههای حماسی در سراسر آن حضور چشمگیری دارد؛ ازجمله شاعران این سبک قعقاع بن عمرو تمیمی را میتوان نام برد. اشعار او علیرغم اندک بودن و پراکندگی برای شناخت پارهای از مهمترین مؤلفههای شعر حماسی عربی کارساز است. موضوع برخورداری شعر عربی از حماسه از موضوعات مهم و چالشبرانگیز در پژوهشهای معاصر است. این پژوهش، ضمن تأیید فقدان اثر بلند حماسی در ادبیات عربی، باهدف اثبات پارهای مضامین و بنمایههای حماسی و حکایتهای دراماتیک و پهلوانی در شعر عربی سامانیافته است. ازاینرو پژوهش حاضر کوشیده با روش توصیفی تحلیلی، سه شاخصۀ مهم ژانر حماسه را در اشعار قعقاع بن عمرو تمیمی، شاعر و مبارز عرب در زمان فتوحات اسلامی، تبیین و تحلیل نماید. نتیجه پژوهش نشان داد که شماری از اشعار حماسی قعقاع از مهمترین سازههای حماسی نظیر: جنگ و رزم آوری، قهرمان با تمام ویژگیهای حماسی آن و سبک پرطنین حماسی، برخوردار است؛ اما به دلیل رشد در محیطی واقعگرا و اسلامی از خصایص حماسههای اسطورهای مانند طلسم و جادو، اخترشناسی، وجود جانوران عجیب و اجنّه و پریان و عنصر پیشگویی بی بهره است.
سید مهدی مسبوق؛ شهرام دلشاد
چکیده
بیشتر منتقدان ادبی، شعر کلاسیک عربی را خالی از انسجام و وحدت اندام وار می دانند و بر این عقیده اند که چکامه های بلند عربی از انسجام لازم برخوردار نیست و سازمان نیکو و منظمی ندارد؛ اما عدم پیوستگی در کلیت قصیده بیان گر عدم انسجام در بخش های مختلف آن نیست. بدین معنا که اگر قصیده ای به چهار بخش تقسیم شود شاید میان بخش های مختلف آن وحدتی نباشد؛ ...
بیشتر
بیشتر منتقدان ادبی، شعر کلاسیک عربی را خالی از انسجام و وحدت اندام وار می دانند و بر این عقیده اند که چکامه های بلند عربی از انسجام لازم برخوردار نیست و سازمان نیکو و منظمی ندارد؛ اما عدم پیوستگی در کلیت قصیده بیان گر عدم انسجام در بخش های مختلف آن نیست. بدین معنا که اگر قصیده ای به چهار بخش تقسیم شود شاید میان بخش های مختلف آن وحدتی نباشد؛ اما میان ابیات هرکدام از این بخش ها انسجام و هارمونی خاصی برقرار است. پژوهش حاضر با هدف تبیین انسجام میان بخش های درونی قصیدۀ کلاسیک عربی نگارش یافته است. ازاینرو ابیات توصیف گرگ بحتری، شاعر نامدار دورۀ عباسی، را به روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس بخشی از نظریۀ انسجام مایکل هلیدی، معروف به انسجام پیوندی، نقد و تحلیل نموده ایم تا به کاربست این نظریه در اشعار توصیفی عربی بهعنوان بخشی از چکامه های بلند عربی دست یابیم. شاعر در این ابیات به صورت منسجم و زیبا به توصیف نبرد خود با گرگ پرداخته و از ادوات ربطی به گونه های مختلف جهت انسجام بخشی به ابیات بهره جسته است. برآیند پژوهش نشان می دهد که بحتری با بهره گیری از عوامل انسجام پیوندی توانسته شعری منسجم بسراید که اجزای آن از آغاز تا پایان به هم مرتبط است و این پیوند و انسجام از رهگذر به کارگیری به جا و منطقی این ادوات به دست آمده است. در مجموع ادوات اضافی نظیر واو عطف و همچنین ادوات زمانی نظیر فاء نقش بزرگی در انسجام بخشی به این ابیات دارند.