رضا علی قاسمی نسب؛ علی ضیغمی؛ سید رضا میرأحمدی
چکیده
إنّ استخدام أیّ ظاهرة من ظواهر الأدب فی الشعر والنثر لا یکون عبثاً ومن دون دوافع مسبقة وینطبق ذلک علی التکرار، فأصبح التکرار من التقنیات الواضحة لبناء النص الخبریّ، إذ یلعب دوراً بارزاً فی معالم الوصول إلی مضمون النص ونقل المعانی الخفیّة فی النصوص الخبریّة للمخاطب ویعدّ أداة إستراتجیّة قویّة تؤدّی إلی توجیه الانتباه إلی اللغة ذاتها ...
بیشتر
إنّ استخدام أیّ ظاهرة من ظواهر الأدب فی الشعر والنثر لا یکون عبثاً ومن دون دوافع مسبقة وینطبق ذلک علی التکرار، فأصبح التکرار من التقنیات الواضحة لبناء النص الخبریّ، إذ یلعب دوراً بارزاً فی معالم الوصول إلی مضمون النص ونقل المعانی الخفیّة فی النصوص الخبریّة للمخاطب ویعدّ أداة إستراتجیّة قویّة تؤدّی إلی توجیه الانتباه إلی اللغة ذاتها وتنبیه المتلقّی إلی ما یریده المتکلم أو الکاتب؛ فإنّ وسائل الإعلام تستخدم التکرار قاصدةً ترسیخ غایتها الرئیسة فی أذهان الناس وهی تمهید الطریق لقبول السیاسات المتبعة فی هذه الوسائل.ویقوم البحث الراهن بتحلیل النصوص الخبریّة فی قناتی "العالم والعربیّة"، مرکّزا علی دور التکرار فی مغالاة المعانی وأهمیّته فی انتباه المخاطب إلی بعض المعانی الخاصّة علی أساس نظریّة "فان دایک"؛ حیث تشیر نتائج البحث إلى کیفیّة محاولة أصحاب وسائل الإعلام وأسالیبهم لغرس صورة إیجابیّة لأنفسهم أو للجهات المتبوعة وصورة سلبیّة للجهات المعارضة لسیاساتهم فی أذهان الجمهور باستخدام تقنیة التکرار. ولهذا تستخدم فی قناة العالم الإخباریّة الحکومیّة الإیرانیّة کلمات مثل "النجاح"و"السلمیّ"و"الدفاعیّ" کما تتکرّر کلمات مثل "غیر سلمیّ" و"التهدید" و"القلق الشدید" فی قناة العربیّة السعودیّة؛ لأن ترتیب الکلمات الإیجابیّة أم السلبیّة معًا فی نص إخباریّ یتسبّب فی إنشاء صورة إیجابیّة أو سلبیّة عن إیران، فیتمّ تسجیلها فی أذهان الجمهور والتکرار یعمل مثل مطرقة ترسّخ هذه الصورة الإیجابیّة أو السلبیّة فی أذهان المخاطبین.فتکمن أهمیة هذا البحث فی أنّ التکرار هو من أکثر التقنیات المستفادة لنقل الرسائل الخفیّة إلی الجمهور، والتی حظیت باهتمام إعلامیّ کبیر، لا سیّما فی السنوات الأخیرة، خاصّةً فی الأخبار المتعلّقة بإیران، حیث إنّ معرفة أسالیب استخدام هذه التقنیة فی وسائل الإعلام تزید من معرفة الجمهور الإعلامیّة.
سیدرضا میراحمدی؛ مریم آقاجانی
چکیده
یکی از عواملی که زبانشناسی نقشگرا بدان میپردازد، روابط انسجامی میان عناصر زبانی است. این روابط میان عناصر زبانی از چنان اهمیت بالایی برخورداراست که موجب پیدایش نظریۀ انسجام توسط زبانشناس نقشگرای پیشگام، یعنی مایکل هالیدی گردید. گرچه پیش از وی، عبدالقاهر جرجانی به بررسی زبان به عنوان یک ساختار منسجم در نظریۀ معروف خود (نظریۀ ...
بیشتر
یکی از عواملی که زبانشناسی نقشگرا بدان میپردازد، روابط انسجامی میان عناصر زبانی است. این روابط میان عناصر زبانی از چنان اهمیت بالایی برخورداراست که موجب پیدایش نظریۀ انسجام توسط زبانشناس نقشگرای پیشگام، یعنی مایکل هالیدی گردید. گرچه پیش از وی، عبدالقاهر جرجانی به بررسی زبان به عنوان یک ساختار منسجم در نظریۀ معروف خود (نظریۀ نظم) پرداخته است. بنا به تعریف وی، انسجام مفهومی معنایی است که به روابط موجود میان عناصر یک متن اشاره می کند. نقطة مشترک جرجانی با هالیدی بررسی زبان بهعنوان یک ساختار منسجم است که نقش کلمه بهتنهایی و خارج از کیان جمله قابل بررسی نیست و این ساختار جمله است که بر اساس معنای مراد متکلّم جایگاه کلمه را تعیین میکند. روشن است که موضوع انسجام با دقت فراوان و جزئیات مربوط به آن اولاً با جرجانی آغاز شده است، ولی در نظریة هالیدی برخی عناوین مختلفی به چشم میخورد. پژوهش حاضر بر آن است تا با روشی توصیفی ـ تحلیلی رویکرد زبانشناختی را بر مبنای نظریه انسجام بر بائیه متنبی انطباق دهد و مشخص نماید که چه عواملی باعث منسجم شدن شعر او گشته است؟ از نتایج این پژوهش آن که متنبی از وابستگی لفظی، ارجاعی و معنایی بهرة کامل گرفته است تا ماهیت انسجام را بر شعرش حاکم کند؛ این امر بر نظم منطقی ذهنی متنبی دلالت دارد که در زمان وی و بهویژه در این قصیده از جلوة فراوانی برخوردار بوده است.