زبان شناسی
شهریار همتی؛ حامد پورحشمتی
چکیده
تحتلّ القریة مکانةً شاهقةً فی حرکة الخطاب السردیّ المعاصر ویزهر استدعاؤها السردیّ فی رحاب مضامین القصائد وبؤرة صورها المغریة. تمسک القریة بشحنات مفهوماتیة مختلفة تتطوّر وظائفها فی شتّی المواقف علی أساس نوع تعامل الشاعر ومدی علاقاته مع مواضیع ترتبط بالمکان ارتباطاً واقعیاً أو حلمیاً. بین ألوان الأمکنة المفتوحة، اخترنا القریة فی ...
بیشتر
تحتلّ القریة مکانةً شاهقةً فی حرکة الخطاب السردیّ المعاصر ویزهر استدعاؤها السردیّ فی رحاب مضامین القصائد وبؤرة صورها المغریة. تمسک القریة بشحنات مفهوماتیة مختلفة تتطوّر وظائفها فی شتّی المواقف علی أساس نوع تعامل الشاعر ومدی علاقاته مع مواضیع ترتبط بالمکان ارتباطاً واقعیاً أو حلمیاً. بین ألوان الأمکنة المفتوحة، اخترنا القریة فی شعر محمّد عفیفی مطر لما تخفیه من قُوّة إیحائیة لمعرفة طیات حیاته وخاصّة ما یعود إلی ذکریاته السعیدة والمصاعب الّتی تخطر بباله طوال تجاربه الشعریة المختلفة ویدعوه إلی مزید من التجاوب والانفعال. تمتاز القریة فی شعره بتقابلها مع المدینة وما تضمّه من مواقف ثنائیة جدیدة تساعد الشاعر علی تحقیق أسلوب التقاطب المکانیّ فیها؛ لأنّ الشاعر ما زال یسعی أن یقدّم إدراکاً أوسع وأشمل لمعانیها التقلیدیة العابرة الّتی تسجّلت فی ذهن القارئ وینظر إلیها بنظرة ذات بصمات انزیاحیة جدیدة. ینظر الشاعر إلی القریة بوصفها مکاناً فیه آلیات وملامح سردیة مرفقة بدلالات ومعانٍ درامیة ثریة ویولی أهمیة قصوی لمشاهد قریة مسقط رأسه وحاجات أبنائها أو جودة توظیفها فی نطاق الصور الفنّیة. الوظائف السردیة الّتی تتمیز بها القریة فی شعره جعلت القارئ یلتقی بمجموعة من الأحداث الواقعیة أو غیر المتناسقة مع الواقع الملموس وتدعوه إلی المزید من التعاطف والمشارکة فی مسار السرد. تبتغی هذه الدراسة باتّباعها النهج الوصفیّ - التحلیلیّ أن تتناول سردیة القریة فی شعر محمّد عفیفی مطر وتدلّ حصیلتها علی أنّ الشاعر یعمل فی وصف القریة دور سارد عالم یحضر فی مسیرة أحداثها حضوراً فاعلاً ویقدّمها فی ثلاث محاور أساسیة یمکن تتبّعها فی نوستالجیا القریة الّتی تخصّ طفولة الشاعر وماضیه، ثمّ التعبیر عن یوتوبیا القریة الّتی تعمد إلی صور متفائلة من طبیعتها الفاتنة ومظاهرها الثریة البکرة والنقیة، وفی النهایة صورة مأساویة قاتمة تتعلّق عادةً بنوع حیاتها الطبیعیة والاجتماعیة وقحولة أرضها وعَوَز أبنائها وجوعهم.
شهریار همتی؛ حامد پورحشمتی
چکیده
لتقنیة قناع الشخصیّة قیمة فنیّة کبیرة؛ فتُکسِب دینامیّتها الرمزیّة والدرامیّة فی الأدب العربیّ الحدیث لبنیة ألفاظ الشعر العربیّ دلالات موحیةً غنیّةً بالشحنات التعبیریّة الإبداعیّة الّتی تقدر باکتساح حدود خطابات مباشرة قریبة من الواقع الملموس علی بناء موقف جدید مرتبط بقیم الشاعر وتقالیده. هذا القناع بوصفه تکنیکاً أدبیّاً متطوّراً ...
بیشتر
لتقنیة قناع الشخصیّة قیمة فنیّة کبیرة؛ فتُکسِب دینامیّتها الرمزیّة والدرامیّة فی الأدب العربیّ الحدیث لبنیة ألفاظ الشعر العربیّ دلالات موحیةً غنیّةً بالشحنات التعبیریّة الإبداعیّة الّتی تقدر باکتساح حدود خطابات مباشرة قریبة من الواقع الملموس علی بناء موقف جدید مرتبط بقیم الشاعر وتقالیده. هذا القناع بوصفه تکنیکاً أدبیّاً متطوّراً من استدعاء الشخصیّات، یحمل فی شعر سلیمان العیسی عدّة تعابیر ممنهجة متفاوتة ویجنح إلی التمازج بین ملابسات الزمنین الماضی والحاضر لیدفع الشاعر إلی التعبیر عن الصراعات والتحدیّات المعاصرة الغالبة علی عمق تجاربه ویفرضه علی ردود فعل مثیرة للخیال عن المواضیع الذاتیّة والاجتماعیّة فی أرجائه، طبعاً مع الاستعانة بتقنیات مستهدفة تجعل خطابه معزولاً عن مجرّد سرد الأحداث الماضیة واستحضار الشخصیّات المتتابعة علی طریقة وضعها فی شعره اسماً هامشیّاً عابراً، بل یتقنّع بقناع الشخصیّات المختلفة أو یسعی أن یدنو من قناعها لیقیم من خلاله علامات متقاربةً بین نفسه والشخصیّات المستحضرة وأیضاً بین ظروف مجتمعه وأحداث المجتمع الماضی آنذاک. تحاول هذه الدراسة بنهجها نهجاً وصفیّاً - تحلیلیّاً أن تستکشف الجوانب الفنیّة والدلالیّة من قناع الشخصیّات التراثیّة فی أعمال سلیمان العیسی الشعریة ووصلت فی حصیلتها إلی ألوان عدیدة من توظیف قناع هذه الشخصیّات الّتی تمتّ بصلة وطیدة بالشؤون الدینیّة، والأدبیّة، والتأریخیّة، والشعبیّة، ویحدّد الشاعر لجمیعها توظیفاً وأسلوباً خاصّاً یقدر ببساطة وسهولة أن یهدم جدار مسافات زمنیّة شاسعة سدّت بینه وبین الشخصیّات الأخری الّتی یستهدفها فی شعره. یدلّ قناع الشخصیات الدینیة فی شعره علی التزامه الوثیق بالقیم الإسلامیة السامیة، ویحظی قناع الشخصیّات الأدبیة فی شعره بمدی مشابهة مطلقة یراها بینه وبین الشاعر المستحضر. یستفید الشاعر من قناع الشخصیّات التأریخیة لیعتبر بالنصرة والهزیمة من مصیرها، وینوی مغامرات الشخصیّات الشعبیة لیکشف عن ظروف جدیدة تشغر منها حیاته الراهنة
حامد پورحشمتی؛ کبری روشنفکر
چکیده
شعر پایداری در کنار عمده نگاه و کارکردهای ملّی و میهنپرستانهی خود، دارای نوعی رسالت جهانی و بیحد و مرز است؛ چراکه با تمام قابلیتهای فنی و ادبی خود در جهت دادخواهی و برانگیختن افکار عمومی نسبت به تحوّلات ناگوار در سرنوشت سیاسی و اجتماعی سرزمینهای مختلف به کار میرود. سرزمین افغانستان همواره در طول تاریخ، از حضور بیدلیل ...
بیشتر
شعر پایداری در کنار عمده نگاه و کارکردهای ملّی و میهنپرستانهی خود، دارای نوعی رسالت جهانی و بیحد و مرز است؛ چراکه با تمام قابلیتهای فنی و ادبی خود در جهت دادخواهی و برانگیختن افکار عمومی نسبت به تحوّلات ناگوار در سرنوشت سیاسی و اجتماعی سرزمینهای مختلف به کار میرود. سرزمین افغانستان همواره در طول تاریخ، از حضور بیدلیل دشمنان خارجی و نظام خودکامهی داخلی درصحنهی سیاسی خود رنجبرده است، درواقع حضور استعمارگر روس و انگلیس در این سرزمین و استبداد نظامهای حکومتی وقت که سرانجام با پیروزی مردم افغانستان در آوردگاههای مختلف همراه بوده است، جلوه و تجسّمی جهانی از پایداری و اجنبیستیزی این سرزمین پدید آورد و شاعران دیگر از سرزمینهای مختلف را بر آن داشت تا در اشعار خود، با محوریت و مضمون پایداری افغانستان به توصیف و تحسین این جنبش مردمی بپردازند. نمونهای از این شاعران، جابر قمیحه، شاعر معاصر مصر است که در دیوانی تحت عنوان «لِجهادِ الأفغانِ أُغَنِّی» به تبیین و توصیف زوایای مختلف مقاومت در افغانستان میپردازد. این پژوهش نیز با در پیشگرفتن روش توصیفی – تحلیلی بر آن است تا به مهمترین درونمایهها و کارکردهای فنّی پایداری در دیوان مذکور اشاره نماید. از جمله نتایج این پژوهش حاکی از آن است که شاعر در تبیین درونمایههای پایداری افغانستان، مضمون و اندیشه ایثار و فداکاری را در قالبهای دینمداری و خداباوری بهعنوان رمز موفقیت پایداری افغانستان معرفی میکند و در تبیین آثار و پیامدهای جنگ، بر آسیبپذیری و دردمنشی کودکان افغان در جهت برانگیختن حسّ مسئولیت اجتماعی تأکید دارد. شاعر در بعد فنّی، به فراخوانی شخصیتهای دینی، بهویژه الگوبرداری از شخصیّت پیامبر گرامی اسلام میپردازد و از سوی دیگر با همصدایی و وامگیری آگاهانه از متن غایب بهویژه تعابیر و مفاهیم قرآنی در جهت انتقال بهتر مضمون پایداری و ارتباط آن با موضوعات ملّی و میهنی تمایل نشان میدهد.