نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسنده
استادیار
چکیده
لاندوفسکی با توسعه مطالعات گرمس ، رویکرد نظام معنایی را معرفی میکند که با مطالعه رخداد فاعلی، کنش سوژههای گفتمانی و عنصر تعامل، به بررسی روند تولید معنا درمتون روایی بر اساس نظام های معنایی میپردازد. وی تولید معنا را مرهون کنش مجابسازی، القایی و تشویقی، تطبیق و تصادف میداند که با مرکزیت یافتن کنش در روایت تغییر پیدا می کند و موجب شکل گیری لایه های مختلف معنایی می شود. پژوهش حاضر بر اساس نظریه نظام معنایی لاندوفسکی و به شیوه توصیفی و تحلیلی به بررسی رمان البحث عن الشمس از عزالدین جلاوجی میپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد داستان با فضایی تنشی آغاز شده که در آن حضور ایستای مقهور و عدم توانش وی برای رویارویی با ربیب که به عنوان نماد رژیم صهیونیستی خانه او را تصاحب کرده، ترسیم کننده یک فضای تنشی است. آزادسازی خانه مقهور به عنوان نماد سرزمین فلسطین، ابژه ارزشی و هدف غایی غریب است که در ادامه با شکل گیری کنش مجابسازی و یا اقناع از سوی غریب، برای رسیدن به آن، برنامه ریزی میشود. غریب پس از عبور از چالشهای مجابسازی در نهایت موفق میشود تا مقهور را برای انجام کنش و بیرون راندن ربیب و دستیابی به خورشید و در هم شکستن حصاری که به وسیله ربیب و حامیان وی بنا شده متقاعد سازد. در نهایت با تحقق همآیی و توانش کنشی، مقهور به سوژهای فعال با جهت گیری مثبت تبدیل میشود و شروع فرآیند کنش پردازی از سوی وی و تلاش برای بیرون راندن ربیب، بیانگر شکلگیری نظام معنایی تطبیق در داستان مذکور است که در نهایت با اثبات حضور پدیدار شناختی مقهور، رهاسازی فلسطین به عنوان ابژه ارزشی و بیرون راندن ربیب تحقق پیدا میکند.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله