سبک شناسی
دانا طالب پور؛ صالح نجم الدین أمین مجید
چکیده
تعد ثنائیة الأنا والآخر من أهم مباحث الأدب المقارن، إذ تحیل هذه الثنائیة الجدلیة فی الأغلب على الصراع الطبقی والحضاری، لتحدید مفهوم الأنا لا بد من وجود الأنا/ الذات المرکزیة نقیس من خلالها ذلک الآخر ونتعرف علیه، فالآخر یعنی شخصا آخر أو جماعة مغایرة، ویکون الآخر هو الکائن المختلف عن الذات وهو مفهوم نسبی ومتحرک، ذلک أن الآخر لا یتحدد ...
بیشتر
تعد ثنائیة الأنا والآخر من أهم مباحث الأدب المقارن، إذ تحیل هذه الثنائیة الجدلیة فی الأغلب على الصراع الطبقی والحضاری، لتحدید مفهوم الأنا لا بد من وجود الأنا/ الذات المرکزیة نقیس من خلالها ذلک الآخر ونتعرف علیه، فالآخر یعنی شخصا آخر أو جماعة مغایرة، ویکون الآخر هو الکائن المختلف عن الذات وهو مفهوم نسبی ومتحرک، ذلک أن الآخر لا یتحدد إلا بالقیاس إلى نقطة مرکزیة هی الذات، فالآخر هو انعکاس للأنا والروایة الجزائریة زخرت بصورة الآخر الفرنسی الذی بقی عالقا فی أذهان الجزائریین، وهو ما تجسد فی کتاباتهم بالرغم من الاستقلال، لذلک تسعى هذه المحاولة عبر المنهج الوصفی- التحلیلی إلى دراسة أهم ما اعتمد معمر حجیج فی تصویره للآخر الفرنسی فی روایاته الأربع (اللیالی حبلى بالأقمار، معزوفات العبور، ذاکرة منفى الجنون، مهاجر ینتظر الأنصار) وإبراز أنماط هذا الآخر بین السلبی والإیجابی من خلال تصویره للشخصیات الفرنسیة والتعرف على خفایا ومستورات ذلک الآخر. تشیر النتائج إلى أن حجیج اعتمد فی تصویره للآخر الفرنسی على عدة صراعات: منها الصراع الحضاری القائم بین الغرب والشرق، والصراع القائم بین الهویة الجزائریة والفرنسیة التی یحاول الاستعمار بمسحها، والصراع القائم بین الأدباء الفرنسیین المتحمسین لمصالح فرنسا، وصور الآخر الفرنسی فی الروایات ذات نمطین: سلبی وإیجابی، فصورة الضابط الفرنسی ذات نظرة استعلائیة وصورة تتمیز بالشفقة على المساجین والاستعطاف علیهم، وکذلک بالنسبة إلى صورة الأستاذ، حیث تحاول تدمیر کل ما یتعلق بالهویة الجزائریة الإسلامیة والثقافة الجزائریة وإیجابیة، حیث تدعم کل الحرکات على مستوى الدفاع عن الحریة والاستقلال الجزائری وکذلک بالنسبة إلى صورة الأدیب، حیث ینظر کامو نظرة دونیة إلى الجزائر، بینما سارتر فی نفس الروایة، یدافع بکل ما یملک من قوة عن القضیة الجزائریة ویفضح جرائم الاستعمار الفرنسی ویندد الصمت علیها.
سبک شناسی
احمد لامعی گیو
چکیده
توجّه به جایگاه و ویژگیهای ادبیّات زنان در نقد ادبی معاصر، همزاد گسترش و رونق زنانهنویسی و موضوعات مرتبط با این حوزه، بهویژه هویّت زنان، سبک گویشی و زبان آنان میباشد که هرکدام در قالب مؤلّفههای جزئیتر قابل تأمّل و مداّقه است. بهطوری که در این فضا میتوان به شناخت عناصر احساسی زنان و رویکردهای زیباشناسی گفتار آنان پیبرد. ...
بیشتر
توجّه به جایگاه و ویژگیهای ادبیّات زنان در نقد ادبی معاصر، همزاد گسترش و رونق زنانهنویسی و موضوعات مرتبط با این حوزه، بهویژه هویّت زنان، سبک گویشی و زبان آنان میباشد که هرکدام در قالب مؤلّفههای جزئیتر قابل تأمّل و مداّقه است. بهطوری که در این فضا میتوان به شناخت عناصر احساسی زنان و رویکردهای زیباشناسی گفتار آنان پیبرد. از جمله شعرای معاصر زن که کلامش را با رنگ عاطفه و شور احساس آمیخته و به ویژگیهای روح زنانگی پرداخته و آنها را با قلم وزین خود آراسته، خانم سوزان علیوان، شاعر لبنانی است. او در بیان اندیشهها و تفکّرات خود بر آن است تا دیدگاه جامعه عصرش را نسبت به زنان متحوّل ساخته و زن را الگوی عاطفهای صادق و کانون محبّت و سرزندگی معرفی نماید و جوّ جامعهاش را متوجّه قابلیتها و تواناییهای نهفته زنان گرداند. در این مقاله سعی شده است به روش توصیفی تحلیلی، به معرفی این شاعر و ابعاد زیباشناسی زبان وی در چهار سطح آوایی، واژگانی، نحوی و ارتباطی در اشعارش پرداخته شود و مهمتر اینکه زوایای شخصیّتی، هنر نویسندگی و روح زیبا و لطیف او در تبیین مقاصدش تشریح گردد. بیشک واکاوی جلوههای زیبای ادبیات این شاعر و سبک گویشی او در تبیین موضوعات و معرفی فرهنگ و اعتقادات، نشان روشنی از قدرت بیانی و ترسیم هنرآفرینی و اعجاز در سخن اوست که در قالب شعری لطیف و گفتاری دلنشین به جامعه ادبی، بهویژه زنان تقدیم میکند تا بدینوسیله جایگاه و منزلت زن را در اجتماع تشخّص بخشد و با رویکردی منطقی اندیشه جامعه را با حوزه فکری و عدالتخواهانه زن و باورهای فرهنگی را در قالب اشعاری لطیف بر پایه نظرات فمینیستی تحکیم بخشد.
سبک شناسی
بهروز قربان زاده؛ سارا تقوایی
چکیده
موسیقی از عناصر ساختارساز و جدایی ناپذیر شعر است که به شکلهای مختلفی جلوه مینماید. این موسیقی گاه حاصل کاربرد اوزان عروضی و قوافی است و گاه حاصل هماهنگی و ترکیب کلمات و طنین خاص هر حرف در مجاورت با حروف دیگر است. تیسیر سبول (1939 – 1973) شاعر معاصر اردنی در اشعار خود، از تکنیکهای مختلفی جهت خلق موسیقی بهره برده است. مقاله حاضر ...
بیشتر
موسیقی از عناصر ساختارساز و جدایی ناپذیر شعر است که به شکلهای مختلفی جلوه مینماید. این موسیقی گاه حاصل کاربرد اوزان عروضی و قوافی است و گاه حاصل هماهنگی و ترکیب کلمات و طنین خاص هر حرف در مجاورت با حروف دیگر است. تیسیر سبول (1939 – 1973) شاعر معاصر اردنی در اشعار خود، از تکنیکهای مختلفی جهت خلق موسیقی بهره برده است. مقاله حاضر با شیوة توصیفی – تحلیلی در صدد بررسی سبک شخصی شاعر در انتخاب وزن و موسیقی از رهگذر تحلیل بسامد این شگرد هنری در اشعار اوست. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در بخش موسیقی بیرونی، شاعر از بحر رمل (فَاعِلاتُنْ) که دارای هجاهای بلند و تسکینها (سکتهها)ی عروضی درون مصراعی است بیشترین استفاده را برده که خاصیت و کاربرد عمومی این بحر در قواعد عروضی فارسی و عربی برای مضمون غم و اندوه است. هدف از این پژوهش کشف و پیدایی سبک شعری تیسیر در لایه آوایی بهمنظور شناسایی متغیرهای برجسته ساز، شکل و نقش آنها در زمینه کیفیت معنابخشی به افکار شاعر است. نتایج این بررسی نشان میدهد که تیسیر اوزان را متناسب با موضوع و درونمایه شعر انتخاب کرده است و با تکنیکهای هنجارگریزی چون تضمین، تدویر، و درآمیختگی شعر نو و کلاسیک توجه مخاطب را به اشعار خویش جلب کرده است. تکرار قافیه، یکی از پربسامدترین شکل تکرار در موسیقی درونی اشعار تیسیر است. غرض اصلی از این نوع تکرار علاوه بر تأکید و تکیه بر کلمه، تحکیم معنا و قوت بخشیدن بـه آن است. تیسیر به موسیقی دیداری نیز توجه خاصی نشان داده که این موسیقی از طریق نوشتن پلکانی و عمودی سطر های شعری، جلوه نموده است. غرض اصلی این نوع موسیقی، برجسته کردن یک مصراع در برابر مصرعهای دیگر، تشخص بخشیدن و تأکید کردن هر کلمه یا سطر مصراع است.
سبک شناسی
علی نجفی ایوکی
چکیده
مبارزه در راه عقیده و تلاش برای آزادی و دستیابی به عدالت اجتماعی، ازجمله بنمایههای اساسی شعر شاعران معاصر عربی است. یکی از شگردهایی که شاعران برای ترسیم خواستهها و رؤیاهای خود به آن تمایل نشان دادهاند، بهرهگیری از چهرههای مبارز و الگوپذیری از آنها در متن شعری است. در میان شخصیتهای دخالتداده شده در شعر معاصر عربی، ...
بیشتر
مبارزه در راه عقیده و تلاش برای آزادی و دستیابی به عدالت اجتماعی، ازجمله بنمایههای اساسی شعر شاعران معاصر عربی است. یکی از شگردهایی که شاعران برای ترسیم خواستهها و رؤیاهای خود به آن تمایل نشان دادهاند، بهرهگیری از چهرههای مبارز و الگوپذیری از آنها در متن شعری است. در میان شخصیتهای دخالتداده شده در شعر معاصر عربی، «جمیله بوحیرد» یکی از شخصیتهای مهم و تأثیرگذار الجزائر به علت داشتن تجربه مبارزاتی با استعمار فرانسه و تحمل شکنجه و رنجهای طولانی در زندانها، بهعنوان الگویی مناسب، موردتوجه شاعران قرارگرفته و با دلالتهای مختلف، حجم انبوهی از گفتمانهای سیاسی شاعران را به خود اختصاص داده است. برخی از آن شاعران همچون نازک الملائکه، عبدالمعطی حجازی، بدرشاکر السیاب، نزار قبانی و عبدالوهاب البیاتی تمرکز ویژهای بر این شخصیت نمودند و تلاش کردند با کاربست راهبردهای مختلف، از رهگذر این چهره، مفاهیم متعدد ذهنی خود را بهصورت ملموس و عینی برای مخاطبان ترسیم نمایند. در پرتو حضور پررنگ و محوری چهره یادشده در گفتمان شعری شاعران و بار معناییای که بر دوش میکشد، پژوهش حاضر میکوشد با رویکرد کیفی و روش توصیفی-تحلیلی، از راهبردهای فراخوانی این شخصیت، میزان حضور و نحوه دخالتدهی وی در شعر شاعران یادشده پرده بردارد و به تحلیل گفتمان و تشریح دلالتهای این شخصیت در متن شعری آنان بپردازد تا گامی در فهم دقیقتر شعر معاصر برداشته باشد. نتایج تحقیق حکایت از این دارد که جمیله بوحیرد به عنوان یک الگو و کنشگر فعال، در گفتمانهای سیاسی در زمینه استعمارستیزی و بازستانی هویت از دست رفته، در بستر شعر شاعران مورد مطالعه ایفای نقش داشته است. در فرایند مفهومسازی، حضور این چهره در سرودهها به صورت محوری بوده و در راستای کاهش فاصله عاطفی با او، به نام وی در آن متون تصریح شده است.
سبک شناسی
علی جوادی؛ حجت اله فسنقری؛ عباس گنجعلی؛ سید مهدی نوری
چکیده
موسیقی یکی از مهمترین عناصر سازنده شعر است که سبب رستاخیز کلمات و تشخص واژهها میشود. حافظ رجب برسی حلّی (744- 813ه.ق)، یکی از شاعران عصر مملوکی است که در مدح و رثای اهل بیت (ع) اشعاری بلیغ و نغز سروده و موسیقی در کلام او، جلوهای خاص دارد. ضرورت این پژوهش تبیین کارکرد معنایی انواع موسیقی در شعر و تبیین جایگاه ادبی برسی حلی بهعنوان ...
بیشتر
موسیقی یکی از مهمترین عناصر سازنده شعر است که سبب رستاخیز کلمات و تشخص واژهها میشود. حافظ رجب برسی حلّی (744- 813ه.ق)، یکی از شاعران عصر مملوکی است که در مدح و رثای اهل بیت (ع) اشعاری بلیغ و نغز سروده و موسیقی در کلام او، جلوهای خاص دارد. ضرورت این پژوهش تبیین کارکرد معنایی انواع موسیقی در شعر و تبیین جایگاه ادبی برسی حلی بهعنوان یک شاعر شیعی است که شعرش علاوه بر مضمون والا از زیباییهای لفظی و ساختاری در خدمت معنا برخوردار است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تحلیل کارکرد معنایی و زیباشناختی موسیقی در تصویرسازیهای حلی است. در این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد، یافتهها نشان داد که برسی با آگاهی از تأثیر موسیقی بر روان خوانندگان و آگاهی از جنبههای زیباشناختی موسیقی، در بهرهگیری از موسیقی بیرونی و درونی موفق عمل کرده است؛ در حوزه موسیقی بیرونی بهخوبی توانسته میان مضامین شعری خود و وزن و بحر انتخابی، هماهنگی برقرار کند که این هماهنگی، باعث ایجاد پیوندی مستحکم میان شعر او و موسیقی آن شده است؛ برسی برای ایجاد تأثیرات مختلف در خوانندگان و آفرینش فضاهای گوناگون به زیبایی و درستی از قافیه که هر کدام آهنگ مخصوص به خود را دارد بهرهبردهاست؛ در حیطهی موسیقی درونی نیز شاعر به شیوهی هنری هم از موسیقی اصوات مانند تکرار و جناس و هم از موسیقی معنوی مانند مراعاتالنظیر، تلمیح و دیگر آرایههای بدیعی موسیقی آفرین استفاده کرده که باعث توافق، انسجام و هارمونی کلام شاعر شده و جلوهای موسیقایی خاصی در شعرش بهنمایش گذاشته که گوشنوازی و سحرانگیزی نغمهها و آواها، به لذّت روحی مخاطب و در نتیجه انتقال هر چهبهتر معنا به ذهن او کمک شایانی میکند
سبک شناسی
سید عدنان اشکوری؛ عبدالله حسینی؛ هدی یزدان
چکیده
این پژوهش قصد دارد تا ضمن واکاوی مؤلفههای رئالیسم جادویی در رمان تونسی "وقائع المدینة الغریبة"، دریابد که "عبد الجبار العش"، نویسندۀ این رمان، چگونه با تکیهبر ژانر رئالیسم جادویی یا نمایش واقعیتها از دریچۀ امور شگفتانگیز و خیالی توانسته است به آسودگی به بیان مشکلات و کاستیهای سیاسی و اجتماعی بپردازد. موفقیت این رمان عربی ...
بیشتر
این پژوهش قصد دارد تا ضمن واکاوی مؤلفههای رئالیسم جادویی در رمان تونسی "وقائع المدینة الغریبة"، دریابد که "عبد الجبار العش"، نویسندۀ این رمان، چگونه با تکیهبر ژانر رئالیسم جادویی یا نمایش واقعیتها از دریچۀ امور شگفتانگیز و خیالی توانسته است به آسودگی به بیان مشکلات و کاستیهای سیاسی و اجتماعی بپردازد. موفقیت این رمان عربی در دریافت جایزۀ ادبی کومار تونس و ناشناخته بودن این رماننویس تونسی در میان جامعۀ ادبی و دانشگاهی ایران، یکی از ضرورتهای این پژوهش را تببین میکند؛ مورد بعدی بیان یک سری انتقادات سیاسی و اجتماعی در این رمان است که تنها به جامعه تونس محدود نمیشود و بهگونهای با مسائل جامعۀ امروزی ما نیز همپوشانی دارد. نگارندگان پژوهش، پس از بررسی این رمان به روش توصیفی-تحلیلی دریافتند که نویسنده با تکیهبر مؤلفههایی مانند: طرح وقایع شگفتانگیز، نمادپردازی، تقابل مدرنیته و سنت، درونمایۀ سیاسی-اجتماعی و همچنین توصیفات اکسپرسیونیستی -که ازجمله مؤلفههای مشترک داستانهای رئالیسم جادویی شمرده میشوند- موفق شده است، عمق و گستردگی مشکلات اجتماعی و سیاسی جامعۀ تونس را بیان کند و از این رهگذر با آگاهی دادن به خواننده، او را برای ایجاد تغییر در جامعه ترغیب سازد. العش در این داستان، مرز واقعیت و خیال را کمرنگ میسازد. او زبان طنزآمیز خود را به عنوان چاشنی به خدمت میگیرد تا بتواند تلخترین و سیاهترین وقایع روز جامعه را در قابی جذاب برای مخاطبان خود به تصویر بکشد. پس از طرح وقائع شگفتانگیز، حضور نمادها در این داستان سهم چشمگیری را به خود اختصاص میدهد. علت این امر آن است که کشف امور پیچیده برای ذهن مخاطبان از جذابیت بیشتری برخوردار است؛ بنابراین العش در شخصیتپردازی و هنگام بیان انتقادات خود، نمادپردازی را چارۀ کار خویش قرار میدهد.
سبک شناسی
نرگس انصاری؛ صفورا فصیحی
چکیده
حقیقتمانندی از عناصر مهم داستان و نمایشنامه است و به میزان انطباق اثر با واقعیت بیرون و حوادث آن بستگی دارد. این تطابق نه بهصورت کامل و شرح دقیق واقعیت است؛ چراکه این امر، اثر ادبی را از ادبیت دور و آن را متنی تاریخی میسازد. انعکاس واقعیت و بازیابی آن در اثر به نحوی که برای مخاطب باور پذیر باشد. واقعیت برونمتنی، ساختاری است که ...
بیشتر
حقیقتمانندی از عناصر مهم داستان و نمایشنامه است و به میزان انطباق اثر با واقعیت بیرون و حوادث آن بستگی دارد. این تطابق نه بهصورت کامل و شرح دقیق واقعیت است؛ چراکه این امر، اثر ادبی را از ادبیت دور و آن را متنی تاریخی میسازد. انعکاس واقعیت و بازیابی آن در اثر به نحوی که برای مخاطب باور پذیر باشد. واقعیت برونمتنی، ساختاری است که هر نویسنده با توجه به رویکرد و سبک ادبی خود، آن را در اثرش بهکار میگیرد. ادبیات نمایشی عاشورایی، به دنبال احیای ادبی واقعهی کربلا در قالب نمایشنامه است و مشخص کردن مرز بین واقعیت و ادبیت و خیال در این آثار مورد توجه پژوهش حاضر بوده است. این ژانر ادبی اگرچه در مقایسه با سایر انواع ادبی بهخصوص شعر عاشورایی کمتر متداول بوده است، اما نمایشنامههای عربی متعددی میتوان یافت که هر یک از زاویهای خاص به وقایع کربلا پرداختهاند؛ ازجمله سه نمایشنامهی شاخص "الحر الریاحی" اثر شاعر و نویسنده عراقی "عبدالرزاق عبدالواحد"، نمایشنامهی "الحسین ثائرا" اثر نویسنده مصری "عبدالرحمان شرقاوی" و نمایشنامهی "الحسین" اثر نویسنده سوری "ولید فاضل" که با توجه به محتوای مشترک، زمینه بهرهمندی از ساختار مشترک را نیز دارا هستند. پژوهش حاضر تلاش دارد با روش تحلیلی–توصیفی به بررسی انطباق سه اثر هنری با واقعیت تاریخ کربلا بپردازد. بر اساس بخشی از یافتههای پژوهش نویسندگان از ابزارهای مختلفی چون شخصیتهای واقعی و تاریخی، روایت حوادث تاریخی، استفاده از پیرنگ منطقی و طبیعی برای تقویت حقیقت مانندی آثار خود بهره بردهاند، اما اثر عبدالواحد با بیشترین دخل و تصرف به جنبههای ادبی و هنری اثر خود افزوده و از روایت عاشورا برای انتقال دلالتهای معنایی خاص خود استفاده کرده است. اثر شرقاوی نیز بیش از دو اثر دیگر به روایت تاریخ کربلا نزدیکتر میشود. جنبه رئالیسم دینی با نقل حوادث خارقالعاده در نمایشنامهی "الحسین" قابل ملاحظه است.
سبک شناسی
مهسا جدیدالاسلامی؛ عباس عرب
چکیده
واژۀ استغاثه از حیث معنایی، بلاغی و ادبی به معنای شفیع طلبیدن است. از دیرباز در ادبیات عرب نوعی شعر با درونمایۀ استمداد ظهور یافت که «استغاثه» نام گرفت و از دو ابزار معنوی و مادی «توکّل» و «تمسّک» بهره میبرد که در پی تغییراتی در اوضاع جامعۀ هدف بود. با نگاهی به پژوهشهای محقّقان حوزۀ ادبیّات و تاریخ ادبیات، میتوان ...
بیشتر
واژۀ استغاثه از حیث معنایی، بلاغی و ادبی به معنای شفیع طلبیدن است. از دیرباز در ادبیات عرب نوعی شعر با درونمایۀ استمداد ظهور یافت که «استغاثه» نام گرفت و از دو ابزار معنوی و مادی «توکّل» و «تمسّک» بهره میبرد که در پی تغییراتی در اوضاع جامعۀ هدف بود. با نگاهی به پژوهشهای محقّقان حوزۀ ادبیّات و تاریخ ادبیات، میتوان دریافت درونمایههای ادبی استغاثه در واقع، بیانگر مسئولیت اجتماعی و تعهد هنری شاعران بوده و نیک آشکار است که برای فهم عمیقتر چرایی سرایش این نوع اشعار، بهکارگیری نظریههایی که شناختِ جامعه و مردم خاص زمانی را بررسی میکنند، راهگشا خواهد بود. در پژوهش توصیفی‑تحلیلی حاضر، تلاش شده است تا از دیدگاه جامعهشناسی پیر بوردیو استفاده شود. بر مبنای این نظریّه، تعهد اجتماعی، عمل و کنش، بازتاب منش جامعه است. با تحلیل جامعهشناسی این مهم، آشکار خواهد شد که ساختارهای اجتماعی توانمندِ قشر حاکم، چه تأثیری بر قشر فرمانبر جامعه دارند. ازآنجاکه کُنشهای ناآگاهانۀ به وجود آمده در ساختار اجتماعی دوران جاهلی و مقابله با اجبارهای صادره از قشر حاکم درنتیجه برخی تکبیتهایی با موضوع استغاثه بوده، در زمان حکومت مسلمانان بر اندلس عواملی همچون درگیریهای دائمی اقتصادی و سیاسی، فساد اخلاقی حاکمان، حملات و فجایع منتج از جنگهای صلیبی سببساز تکوین این نوع شعر و تبدیل آن بهصورت فن مستقل گردید. علاوه بر این، با توجّه به مدح قشر حاکم همراه استمداد در این نوع ادبی، در ادامه نیز چرایی عدم دوام مدح و هم تمرد و گلایه تدریجی علیه قوانین حاکم باگذشت زمان قابل بررسی است