علمی - پژوهشی
عبدالباسط عرب یوسف آبادی؛ فائزه عرب یوسف آبادی؛ سید باقر حسینی
چکیده
ابوالعلاء معری، شاعر نابینای عرب و رودکی، شاعر نابینای فارسیزبان، در تصاویر شعری خود استفادة قابل ملاحظهای از رنگ دارند. از آنجا که شعر آیینة تمامنمای روحیات روانی شاعر است؛ تحقیق در رنگهای بهکار رفته در آن نیز میتواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد و به عنوان ابزاری مهم در شناسایی هنجارها، واکنشها و رفتارهای شاعر قلمداد ...
بیشتر
ابوالعلاء معری، شاعر نابینای عرب و رودکی، شاعر نابینای فارسیزبان، در تصاویر شعری خود استفادة قابل ملاحظهای از رنگ دارند. از آنجا که شعر آیینة تمامنمای روحیات روانی شاعر است؛ تحقیق در رنگهای بهکار رفته در آن نیز میتواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد و به عنوان ابزاری مهم در شناسایی هنجارها، واکنشها و رفتارهای شاعر قلمداد گردد. جستار پیشرو با هدف روانشناسی شخصیت معری و رودکی بر اساس آزمایش رنگ ماکس لوشر، و با فرض اینکه خصوصیات رفتاری این دو شاعر نابینا قرابتهایی بسیار زیادی با هم دارند، در تلاش است تا با روش توصیفی-تحلیلی رنگهای «سقط الزند» معری و دیوان رودکی را بررسی و تحلیل کند. بررسیها نشان میدهد که از میان چهار گروهِ رنگِ نظریة لوشر، گروه اول و دومِ رنگهای اشعار هر دو شاعر دقیقاً مانند هم است. بر این اساس، معری و رودکی هر دو افرادی هستند که از تحریکات شدید که منجر به جدایی آنها از جامعه میگردد، رنج میبرند و امیدوارند که بتوانند بر بسیاری از محدودیتهای خود فائق آیند. با این تفاوت که ابوالعلاء علیرغم تمایلات درونی به ایجاد روابط صمیمی، روابط عاطفی خود را شدیداً کنترل میکند و فقط افرادی را به حیطة شخصی خود نزدیک میکند که نگرشی مشابه او دارند و همانند او میاندیشند؛ ولی رودکی تمایل به ایجاد روابط اجتماعی و مهرورزانة خویش را بهراحتی آشکار مینماید و از اینکه به نیاز او برای عشقورزی و درک محبت متقابل، پاسخیداده نمیشود، احساس ناشکیبایی میکند.
علمی - پژوهشی
کبری راستگو؛ سیده فاطمه سلیمی
چکیده
نظریۀ آمیختگی مفهومی، در برنامههای تحقیقاتی ژیل فوکونیه و مارک ترنر ریشه دارد. این نظریه نتیجۀ بسط قالب نظری فضاهای ذهنی است. اصل سخن فوکونیه و ترنر آن است که ساختن معنی صرفاً از ترکیب معانی قبلی یا برقراری نگاشتهایی میان آنها صورت نمیپذیرد، بلکه ساختن معنی، ساختاری نوظهور دارد که از ترکیب و ادغام عناصری تشکیل میشود که بهطور ...
بیشتر
نظریۀ آمیختگی مفهومی، در برنامههای تحقیقاتی ژیل فوکونیه و مارک ترنر ریشه دارد. این نظریه نتیجۀ بسط قالب نظری فضاهای ذهنی است. اصل سخن فوکونیه و ترنر آن است که ساختن معنی صرفاً از ترکیب معانی قبلی یا برقراری نگاشتهایی میان آنها صورت نمیپذیرد، بلکه ساختن معنی، ساختاری نوظهور دارد که از ترکیب و ادغام عناصری تشکیل میشود که بهطور مشخص در هیچیک از دروندادها دیده نمیشود. بر این اساس، هدف جستار حاضر این است که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به رویکرد زبانشناسی شناختی نشان دهد که چگونه نظریۀ آمیختگی میتواند تحلیل مجاز مفهومی، بهویژه نوع عقلی آن را دقت بخشد و تقابل برداشت مفسرین سنتی و شناختی را از مجاز تبیین نماید. مهمترین رهیافتهای این جستار نشان میدهد که کاربست نظریۀ آمیختگی میتواند ابعاد پنهان تعبیرهای زبانی و عناصر خیالی زبان قرآنی را آشکار سازد. همچنانکه آمیختگیهای مفهومی قرآن در زمینۀ پدیدههای طبیعی نشان میدهد که چگونه قرآن مناسبترین زمینههای مادی و عینی را برای تبیین حقایق عقلی و معنوی بهکار گرفته است. افزون بر این تعابیر آمیختگی موجود در قرآن کریم، تعابیر اصیل و منطقی به حساب میآیند که با توجه به مفهومسازی ذهنی آنها نه تنها مجاز نیستند، بلکه یک حقیقت عقلی بهشمار میآیند.
علمی - پژوهشی
مسعود مرگان پور؛ حسین شمس آبادی؛ حسین میرزایی نیا؛ عباس گنجعلی
دوره 11، شماره 1 ، فروردین 1398، صفحه 57-87
چکیده
سبکشناسی لایهای یکی از روشهای ارزشیابی مدرن آثار ادبی است که بهواسطه آن میتوان متون ادبی اعم از شعر و نثر را با دقت و ظرافتی افزونتر مورد بررسی قرار داد. این سبکشناسی علاوه بر توجه به مباحث کلاسیک و سنتی، بررسی متون را در حوزه پنج لایه «آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک» به عهده دارد. در این میان لایه آوایی نسبت به دیگر ...
بیشتر
سبکشناسی لایهای یکی از روشهای ارزشیابی مدرن آثار ادبی است که بهواسطه آن میتوان متون ادبی اعم از شعر و نثر را با دقت و ظرافتی افزونتر مورد بررسی قرار داد. این سبکشناسی علاوه بر توجه به مباحث کلاسیک و سنتی، بررسی متون را در حوزه پنج لایه «آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک» به عهده دارد. در این میان لایه آوایی نسبت به دیگر لایهها به احساسات و عواطف شاعر نزدیکتر بوده و میتواند گویای حال روحیات وی باشد. خلیل حاوی از شاعران معاصر لبنانی میباشد که اشعارش به دلیل پیچیدگیهای فراوان، کمتر موشکافی گشته است؛ بنابراین بررسی اشعار حاوی از منظر لایه آوایی میتواند گزینه مناسبی برای بازگشایی گرههای روح خسته و غمگینش بوده و نشانگر افکار، اندیشهها و مقاصد فکری او باشد. با توجه به برخی از یافتههای این پژوهش میتوان بیان داشت که حاوی در موسیقی بیرونی شعرش تنها از وزنهایی بهره جسته که مناسب حال او باشد و یا از استواری و خوشآوایی خاصی برخوردار باشد؛ بنابراین بحر رمل را برای بیان آلام درونی، بحر رجز را برای مستحکم و خوشآوا نمودن اشعار، در مواردی اندکتر بحر کامل را برای بیان خشمهایش به کار برده و از بحر وافر که مختص فخر بوده و بحر سریع نیز از مضطربترین و بیارزشترین وزنها در نزد شاعران است، کمترین بهره را داشته است. در موسیقی کناری نیز از قافیه مترادف که بیانگر غم و اندوه است، بیشترین کاربرد را برای احساساتش داشته، قافیههای متواتر و متدارک نیز به دلیل زیبایی، قدرت و آهنگین بودنشان بعد از مترادف، کاربرد زیادی داشتهاند و قافیههای متراکب و متکاوس به دلیل تقیید در حرکتهای آوایی و عارض نمودن سنگینی بر گوش، هیچ جایگاهی در بین اشعار ندارند.
علمی - پژوهشی
علی صفایی سنگری؛ فاتح احمدپناه
چکیده
متون روایی، علاوه بر کارکردهای تعلیمی و زیباییشناختی، رسانههایی قدرتمند برای اشاعة ایدئولوژیهای سیاسی - اجتماعی به شمار میروند. از این منظر، شگردهای به کار رفته در این متون را میتوان بهمثابه تمهیداتی در نظر گرفت که مؤلّف یا سایر عوامل دخیل در تولید متن، تلاش کردهاند از طریق آنها سلطة گفتمانی خود را بازتولید کنند. هدف مقالة ...
بیشتر
متون روایی، علاوه بر کارکردهای تعلیمی و زیباییشناختی، رسانههایی قدرتمند برای اشاعة ایدئولوژیهای سیاسی - اجتماعی به شمار میروند. از این منظر، شگردهای به کار رفته در این متون را میتوان بهمثابه تمهیداتی در نظر گرفت که مؤلّف یا سایر عوامل دخیل در تولید متن، تلاش کردهاند از طریق آنها سلطة گفتمانی خود را بازتولید کنند. هدف مقالة حاضر، تفسیر آن دسته از شگردهای متنی و فرامتنی است که بهمنظور بازتولید این نوع سلطه در یک متن روایی (باب «الناسک و الضیف» از مجموعة کلیله و دمنة عربی) به کار گرفته شدهاند. در این راستا، متن روایی مذکور، با استفاده از مفاهیم کلیدی حوزة تحلیل گفتمان انتقادی و روایتشناسی در چهار محور روایتگری، فرایند روایت، ادراک معنای نمادین روایت و بافت روایت تحلیل شد. طبق نتایج تحقیق، در سطح روایتگری، نوعی رابطة سلسله مراتبی میان شخصیتها مشاهده میشود که بر اساس آن برخی شخصیتها در قیاس با شخصیتهای دیگر در تولید محتوای روایت نقش فعّالتری ایفا میکنند. بررسی سطح فرایند روایت نشان میدهد که کنشها و نقشهای مثبت به شخصیتهای فرادست و کنشها و نقشهای منفی به شخصیتهای فرودست داستان نسبت داده شدهاند. مطالعة سطح ادراک معنای نمادین روایت حاکی از این است که عناصر نمادین دو داستان اصلی و فرعی باب « الناسک و الضیف» بهگونهای باهم ترکیب شدهاند که خواننده را به سمت پذیرش پیام ایدئولوژیک داستان سوق دهند. بررسی سطح بافت روایت حاکی از این است که روابط سلسله مراتبی میان شخصیتهای متن، بازتابی از منازعات اجتماعی محیطی است که متن در آن تولید یا ترجمه شده است.
علمی - پژوهشی
ناصر زارع
چکیده
حسامیزی یا آمیختگیِ حواس بهعنوان نوعی استعاره در زمانها و زبانهای مختلف، کم و بیش وجود داشته و نمونههایی از آن در متون گذشته باقیمانده که از نسلی به نسل دیگر رسیده است. از رهگذر این متون کهن میتوان دریافت که حسامیزی بهعنوان شگردی ادبی، ریشه در گذشتههای دور دارد. افزون بر این، میتوان نمونههایِ کلیشهای از حسامیزی سراغ ...
بیشتر
حسامیزی یا آمیختگیِ حواس بهعنوان نوعی استعاره در زمانها و زبانهای مختلف، کم و بیش وجود داشته و نمونههایی از آن در متون گذشته باقیمانده که از نسلی به نسل دیگر رسیده است. از رهگذر این متون کهن میتوان دریافت که حسامیزی بهعنوان شگردی ادبی، ریشه در گذشتههای دور دارد. افزون بر این، میتوان نمونههایِ کلیشهای از حسامیزی سراغ گرفت که مردم، خودآگاه یا ناخودآگاه در گفتار معمول خود از آنها استفاده میکنند؛ اما در عصر جدید است که کاربستِ گستردة آن به نحوی آگاهانه و عامدانه برای بیان عواطف و رساندن پیام شعری رواج مییابد. عبدالوهاب البیاتی (1999-1926م)، شاعر معاصر عراقی در شماری از اشعار خود، از این هنرْسازه بهره جسته است. شواهد موجود، نشان میدهد که بسامدِ حسامیزیهای به کار رفته در شعر وی از نوعی به نوع دیگر متغیر است و وی امکانات مختلفی از حسامیزی را دستمایة خلاقیت شعری خود کرده است. این نوشتار، با روشی توصیفی- تحلیلی، تصویرهای مبتنی بر حسامیزی در دیوان البیاتی را بررسی کرده و نشان میدهد که رابطة متقابل این هنرْسازه با دیگر اجزای هر شعر، رابطهای انسجام بخش و هماهنگ با ساختمان آن شعر است و کارکردی ظریف و دقیق در انتقال اندیشه و عاطفة موجود در شعر دارد.
علمی - پژوهشی
زهرا راه چمنی؛ مرضیه آباد؛ حسن عبدالهی؛ حسین سیدی
دوره 11، شماره 1 ، فروردین 1398، صفحه 147-170
چکیده
تشبیه بلیغ از زیباترین و پربسامدترین تشبیهات بکار رفته در خطبههای نهجالبلاغه است؛ بهگونهای که حدود دوسوم تشبیهات خطبهها را دربرمیگیرد، و ازآنجاییکه نحو پایه و اساس کلام است و تشبیهات بلیغ در ساختارها و شیوههای متنوع نحوی ارائه شده است و هر یک کارکرد و دلالت ویژهای را دربردارد، ازاینرو پژوهش حاضر با روش توصیفی- ...
بیشتر
تشبیه بلیغ از زیباترین و پربسامدترین تشبیهات بکار رفته در خطبههای نهجالبلاغه است؛ بهگونهای که حدود دوسوم تشبیهات خطبهها را دربرمیگیرد، و ازآنجاییکه نحو پایه و اساس کلام است و تشبیهات بلیغ در ساختارها و شیوههای متنوع نحوی ارائه شده است و هر یک کارکرد و دلالت ویژهای را دربردارد، ازاینرو پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به سبکشناسی تشبیهات بلیغ خطبههای نهجالبلاغه در لایه نحوی میپردازد. ساختمان جملات تشبیهات بلیغ در خطبههای نهجالبلاغه در مواضع مختلف، با توجه بهمقتضای کلام و نقش مشبهبه در پنج اسلوب نحوی واقع شده است. در بیشترین بسامد مشبهبه مفعول مطلق نوعی واقع شده است که به دلیل جناس اشتقاق موجود در آن موسیقی دلانگیزی دارد. در ساختارهای بعدی به ترتیب کاربرد، مشبهبه خبر، اضافه تشبیهی، مفعولبه دوم و حال واقع شده است. کاربرد فراوان ساختهای همپایه در تشبیهات بلیغ جمع، یکی از ویژگیهای سبک نحوی امیرمؤمنان (ع) است که بستر برخی از صنایع بدیعی مانند تکرار، سجع، تقابل، موازنه و ... شده است و همین مسئله سبب ارتقای ارزش هنری و بهویژه ارزش موسیقایی تشبیهات گردیده است.
علمی - پژوهشی
سمیه السادات طباطبایی؛ نعیمه پراندوجی
چکیده
امروزه بسیاری از جامعهشناسان فمنیست بر این باورند که هویت جنسی، برساختی اجتماعی و سیال است که مجموعهای پیچیده از روابط اجتماعی بدان معنا میبخشد. بدین ترتیب تصویر فرد از خود به منزلۀ عضوی از یک جنس خاص، افزون بر عوامل بیولوژیک، از عوامل فرهنگی-اجتماعی نیز تأثیر میپذیرد. پس هویت جنسی مقولهای ثابت نیست و متأثر از عوامل مذکور میتواند ...
بیشتر
امروزه بسیاری از جامعهشناسان فمنیست بر این باورند که هویت جنسی، برساختی اجتماعی و سیال است که مجموعهای پیچیده از روابط اجتماعی بدان معنا میبخشد. بدین ترتیب تصویر فرد از خود به منزلۀ عضوی از یک جنس خاص، افزون بر عوامل بیولوژیک، از عوامل فرهنگی-اجتماعی نیز تأثیر میپذیرد. پس هویت جنسی مقولهای ثابت نیست و متأثر از عوامل مذکور میتواند تغییر کند. هدف نوشتار پیشرو آن است که نشان دهد چگونه زنقهرمان داستان La nuit sacrée / لیلة القدر هویت مردانۀ ساختگیِ خود را کنار نهاده و از نو زن بودن و زنانگیاش را باز میجوید. در این راستا نگارنده هویت نویافتۀ «زَهرَه» را از رهگذر واکاوی کنشهای او در سه حیطۀ جنس، جنسیت و رفتار جنسی ترسیم میکند تا روشن سازد دگردیسی او از باشندهای پوشالی به انسانی واقعی چگونه رخ میدهد. «زَهرَه» در این داستان رمزوارهای است از انسان مراکشی که در چنگال تضادهای درونی و بیرونی اسیر است و برای رهایی، ناگزیر باید بر سینۀ باورهای نادرستی که جامعه بر او تحمیل میکند، دست رد زند.
علمی - پژوهشی
طاهره قلی پور زیبد؛ محمد شایگان مهر؛ محمد جعفری
چکیده
اسطورههای سیمرغ و عنقاء یکی از نمودهای وحدت اندیشۀ بشری است. پرواز، آرزوی دیرینه و میل به جاودانگی بشر درآنها متصوّر است. اساطیربه دلیل بنمایههای تاریخی و اهمیت در حماسه و امثال تجلی یافتهاند. نگارندگان در این جستار به بررسی سیمرغ شاهنامۀ فردوسی و عنقاءِ مجمع الامثال میدانی به روش تطبیقی- تحلیلی با هدف تحلیل ریشههای ...
بیشتر
اسطورههای سیمرغ و عنقاء یکی از نمودهای وحدت اندیشۀ بشری است. پرواز، آرزوی دیرینه و میل به جاودانگی بشر درآنها متصوّر است. اساطیربه دلیل بنمایههای تاریخی و اهمیت در حماسه و امثال تجلی یافتهاند. نگارندگان در این جستار به بررسی سیمرغ شاهنامۀ فردوسی و عنقاءِ مجمع الامثال میدانی به روش تطبیقی- تحلیلی با هدف تحلیل ریشههای کهن و بیان وجوه اشتراک و افتراقشان پرداختند. از یافتههای تحقیق برمیآید که سیمرغ و عنقاء ریشه در فرهنگ اوستا و زبان سامی داشته و وجود تصاویر ترکیبی و دگرگونی، عامل پیدایش نیروی خیر و شرشان است. احساس ترس و سرخوردگی باعث پیدایش اینگونه اساطیر خونخوار است. ارتباط سیمرغ باگیاه بیمرگی نمود عقل و خرد، و عنقاء درمحیط خشک تجلی نماد مرگ است. در این پژوهش شباهتهایی ازجمله ویژگیهای عجیب، زاد و ولد و سکونت... و تفاوتهایی مانند؛ محتوا، هدف و نوع عمل... بررسی گردیدهاست. منشاء اشتراکات فطرت انسانی، اعتقادات دینی و تخیلات جمعی است و تفاوتها به محیط بازمیگردد. در بازآفرینی داستانها مشخصشد مرگ و امید، جادو و خرد در آن دوره بر جامعه ایران حاکم بود. درحالیکه برجامعه عرب مرگ و جادو سایه افکنده بود. دو اسطوره با هستی و آرمان بشر تناسب داشته و تحولات اجتماعی بعد از اسلام در شباهت بیشترشان مؤثر بوده است.
علمی - پژوهشی
نسرین عباسی؛ صلاح الدین عبدی
چکیده
دانش روایت شناسی به دنبال استنباط کیفیت عناصر روایی، قواعد داخلی حاکم بر روایت و تأثیر این قواعد در زیبایی متن است تا به دنبال آن، میزان ظرفیت هنری متن را مشخص کند. در این میان بحث در مورد شیوه های بازنمود گفتار داستانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. لیچ و شورت ازجمله پژوهشگران ساختارگرایی هستند که بهصورت علمی و هدفمند به موضوع ...
بیشتر
دانش روایت شناسی به دنبال استنباط کیفیت عناصر روایی، قواعد داخلی حاکم بر روایت و تأثیر این قواعد در زیبایی متن است تا به دنبال آن، میزان ظرفیت هنری متن را مشخص کند. در این میان بحث در مورد شیوه های بازنمود گفتار داستانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. لیچ و شورت ازجمله پژوهشگران ساختارگرایی هستند که بهصورت علمی و هدفمند به موضوع شیوه های گفتارداستانی پرداختهاند. ایشان در مطالعات روایی خویش، شیوه های بازنمایی گفتار را بر گفتار مستقیم، غیر مستقیم، غیر مستقیم آزاد، آزاد مستقیم و گزارش روایتی تقسیم کردهاند. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی وجوه بازنمایی گفتار در رمان الطنطوریه اثر رضوی عاشور، نویسنده معاصر مصری میپردازد تا با درک و فهم آن عناصر، عرصه برای کشف، شهود و روش تولید معنا از متن وی فراهم شود. رهیافت پژوهش نشان می دهد که نویسنده در این رمان برای کم کردن فاصله و واقعی و ملموس نشان دادن حوادث از گفتار مستقیم، گفتار مستقیم آزاد استفاده کرده و در مواردی برای ریتم سریع روایت و فاصله بیشتر بین خواننده و شخصیت از گفتار غیر مستقیم، غیر مستقیم آزاد و گزارش روایتی استفاده نموده است و به دلیل وجود مخاطب درون داستانی، تکگویی رمان «الطنطوریه» از نوع نمایشی است.
علمی - پژوهشی
بهار صدیقی
چکیده
انتشار رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» توسط مارسل پروست، رمان «زیارت» از بانو دوروتی ریچاردسون، داستان «چهرة مرد هنرمند در جوانی» و به ویژه رمان «اولیس» توسط جیمز جویس در سالهای 1922-1913 به مثابة پیدایش نخستین نمونه های جدّی «جریان سیّال ذهن» به شمار میرود. برخی شاخص های بنیادین جریان سیّال ذهن در ادبیات عربی، دارای دیرینهای ...
بیشتر
انتشار رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» توسط مارسل پروست، رمان «زیارت» از بانو دوروتی ریچاردسون، داستان «چهرة مرد هنرمند در جوانی» و به ویژه رمان «اولیس» توسط جیمز جویس در سالهای 1922-1913 به مثابة پیدایش نخستین نمونه های جدّی «جریان سیّال ذهن» به شمار میرود. برخی شاخص های بنیادین جریان سیّال ذهن در ادبیات عربی، دارای دیرینهای دور است که بهزعم نگارنده از متون کلاسیک مانند «حی بن یقظان» ابنسینا، «حی بن یقظان» ابن طفیل، «رسالة الغفران» ابوالعلاء معری-که به بیان طه ندا متأثر از ارداویرافنامه فارسی پدید آمده است و همچنین در «توابع و زوابع» ابن شُهید اندلسی آغاز شده و تا امروز در متنهای داستانی جبران خلیل جبران، چکامه های سرایندگان مکتب تمّوز و در شعرهای داستانی ادونیس و به ویژه در قصاید کلیّة او ادامه یافته است. این جستار بر بنیاد توصیف و تحلیلِ مبتنی بر نقد روانشناختی و در پی شناسایی و کشف نشانه های روشن جریان سیّال ذهن در پیشرفته ترین و پیچیده ترین گونة شعری معاصر عربی یعنی «قصیدة کلیه» ادونیس میباشد. یافته های حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد که ویژگیهای بنیادین جریان سیّال ذهن مانند تکگویی درونی، حدیث نفس، فوران دادههای ذهن، پیچیدگی و نمادپردازی تا سرحدّ ابهام، نوسازههای زبانی، باهمآیی زمانها، و.... در «قصاید کلیّة» ادونیس در جایگاه نمونة ناب متون عرفانیِ سمبولیکِ سوررئال به روشنی قابل بازیابی است؛ همچنین ردّپای باورهای جیمز جویس، مارسل پروست و ویرجینیا وولف دربارة زمان و خاطرات در گفتارهای ادونیس، نظریه پرداز قصیدة کلیه به وضوح دیده میشود.
علمی - پژوهشی
علی رضا محمدرضایی؛ سیده سکینه حسینی
چکیده
چشمانداز گسترده و گوناگون شعر احمد شوقی، نشان از قدرت تخیّل و میزان پویایی آن دارد. نشانه های خودنما، آرزوهای قلبی شاعر را به نمایش میگذارد و عاطفه ی خواننده را بر میانگیزد. این نشانه ها همراه با تصویرهایی آکنده از دلتنگی، برای القای پیام وطندوستی و ملیگرایی و در بیان تأثرات ذهنی شوقی به مخاطبان پویانمایی میکنند. ...
بیشتر
چشمانداز گسترده و گوناگون شعر احمد شوقی، نشان از قدرت تخیّل و میزان پویایی آن دارد. نشانه های خودنما، آرزوهای قلبی شاعر را به نمایش میگذارد و عاطفه ی خواننده را بر میانگیزد. این نشانه ها همراه با تصویرهایی آکنده از دلتنگی، برای القای پیام وطندوستی و ملیگرایی و در بیان تأثرات ذهنی شوقی به مخاطبان پویانمایی میکنند. پژوهش حاضر میکوشد با روش توصیفی- تحلیلی، جلوه هایی از حس ملیگرایی شاعر را در چهار محور نشانه های زیبایی شناختی کلام، نشانه های زمانی و مکانی، نشانه های مربوط به هنجار گریزی نحوی و تحلیل متن به اعتبار محور افقی و عمودی بررسی کند. این نشانه ها نه تنها به قصد هنرنمایی ادبی و آفرینش تصاویر شعری، بلکه در جهت تولید معنا، برجسته سازی افکار و تجارب روحی و عاطفی شاعر به کار گرفته شدهاند. این نشانه های معنایی باعث افزایش عاطفه در کلام، تصویر آفرینی، جلوهگری کلام و برانگیختن حس نوستالژی، و درنتیجه باعث ایجاد خوانشهای متعدد در ذهن مخاطب خواهد شد.
علمی - پژوهشی
علیرضا حسینی؛ سبحان کاوسی؛ پوریا اسمعیلی؛ ابوالقاسم باقری
چکیده
این نوشتار به بررسی قضایای نقدی – ساختاری از منظر ابن خلدون میپردازد. این نویسنده بزرگ صرفنظر از تاریخنگاری، علم اجتماع و فلسفه در عرصه نقد ادبی هم دارای دیدگاههای ارزشمندی است. ازجمله این نظریات میتوان به تعریف ایشان در مورد ادب و مفهوم نقد و جایگزینی واژه (ملکه) بهجای (موهبت) که میتوان از ابداعات وی برشمرد، اشاره نمود. ...
بیشتر
این نوشتار به بررسی قضایای نقدی – ساختاری از منظر ابن خلدون میپردازد. این نویسنده بزرگ صرفنظر از تاریخنگاری، علم اجتماع و فلسفه در عرصه نقد ادبی هم دارای دیدگاههای ارزشمندی است. ازجمله این نظریات میتوان به تعریف ایشان در مورد ادب و مفهوم نقد و جایگزینی واژه (ملکه) بهجای (موهبت) که میتوان از ابداعات وی برشمرد، اشاره نمود. هدف اصلی در این مقاله آن است که آراء و رویکردهای ادبی ابن خلدون بهدرستی بیان شده و نیز تلاش میشود تا با بهرهگیری از روش پژوهش ادبی و تاریخی دیدگاهها و شیوه وی و همچنین مطالعه بحثهای مرتبط با نقد دوره اندلس توصیف و تحلیل شود. یافتههای تحقیق نشان میدهد، ابن خلدون که ازجمله طرفداران ترجیح لفظ بر معنا است، پیرامون تعریف ذوق و اسلوب بهعنوان معیارهای نقد و سه اسلوب شعر و نثر و قرآن، نگرش ویژهای دارد. او به تبیین ارتباط خاصی میان دین و شعر و کلام مصنوع پرداخته است. با اهتمام به مجموعه رویکردهای نقدی ابن خلدون و تجمیع دیدگاههای ایشان میتوان به تلقی نسبتاً جامعی از شخصیت ادبی- نقدی او دست پیدا نمود.
علمی - پژوهشی
محمد فاضلی
چکیده
در یکی از جلسات درس که به «نهجالبلاغه» اختصاص یافته بود، در مأخذ مورد بحث ما «خطبه ایمان» در کنار دیگر مطالب مطرح گردید؛ خطبهای ده سطری با محتوایی متنوع، فشرده و پرنغز، موجز و سؤالبرانگیز، نیازمند تفسیر و تأویل، در عباراتی گاهی بهظاهر از هم گریز. این ویژگیها باعث شد تا ذهن نگارنده را در آن سوی کلاس و درس درگیر کند و چراهای ...
بیشتر
در یکی از جلسات درس که به «نهجالبلاغه» اختصاص یافته بود، در مأخذ مورد بحث ما «خطبه ایمان» در کنار دیگر مطالب مطرح گردید؛ خطبهای ده سطری با محتوایی متنوع، فشرده و پرنغز، موجز و سؤالبرانگیز، نیازمند تفسیر و تأویل، در عباراتی گاهی بهظاهر از هم گریز. این ویژگیها باعث شد تا ذهن نگارنده را در آن سوی کلاس و درس درگیر کند و چراهای چند پیش آورد. درین گیرودار رهایی از چراها، چون به شروح عربی معتبر و اوّلیه و نزدیک به زمان تدوین «نهجالبلاغه» و سائر مآخذ ائمه فن رجوع شد، با دو پدیدۀ جدید روبهروگشتم که موجب گفتار در پیش رو گردید و مرا در حال حاضر از دیگر مباحث گرفت. این دو پدیده: یکی -افزودن قسمی تازه بر متن «نهجالبلاغه» از «ایمان» بود توسط شارحی برجسته و نامآور. دیگری -در ارتباط با همبستگی دو جمله بود که چنین مینمودند از هم گریزانند، و پاسخ یکی از چراهای نگارنده. این دو پدیدۀ جدید در فضایی از اندیشه و تأمل مورد بحث و بررسی دقیق قرار میگیرند، قوت و ضعفها در آیینۀ اخلاص تجسم مییابد، تا آنجا که نویسندۀ مقاله هم درین محفل آیینه گردان محض نباشد.