علمی - پژوهشی
شادی دوگانی؛ اعظم استاجی؛ سید حسین سیدی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش مطالعه و تحقیق بروی استدلالهای بهکاررفته در آیات تحدی بر اساس چارچوب معرفیشده داگلاس والتون(2008) است. در این پژوهش استدلالهای آیات تحدی را با استدلالهای پیشنهادی والتون(2008) مقایسه، و سپس به بررسی نتایج حاصل از آن پرداختهایم. والتون در حوزه فلسفه به بررسی انواع استدلالهای مورد استفاده در بافتهای ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش مطالعه و تحقیق بروی استدلالهای بهکاررفته در آیات تحدی بر اساس چارچوب معرفیشده داگلاس والتون(2008) است. در این پژوهش استدلالهای آیات تحدی را با استدلالهای پیشنهادی والتون(2008) مقایسه، و سپس به بررسی نتایج حاصل از آن پرداختهایم. والتون در حوزه فلسفه به بررسی انواع استدلالهای مورد استفاده در بافتهای مختلف پرداخته است و شاکلههایی برای هرکدام از این استدلالها طرحریزی کرده است. قصد ما بررسی استدلال در بافت قرآنی و بهویژه استدلال مستتر در آیات تحدی است.ازآنجاییکه به باور مسلمانان بهترین استدلال برای انسانها از جانب خداوند مطرح میشود بررسی استدلالهای قرآن و بهطور خاص آیات تحدی بهعنوان یکی از راههای اقناع منطقی انسان و مقایسه با انواعی که توسط انسانها مطرح میشود ضروری به نظر میرسد. نتایج این بررسی میتواند بیانگر نوعی نگاه روانشناختی از روحیات و منطق انسان باشد که علم خداوند به آن احاطه دارد و به انسانشناسی عمیقتر و صحیحتر بیانجامد.میدانیم که خداوند در قرآن در پنج آیه به همانند طلبی سخنی مانند قرآن پرداخته است و از مشرکان خواسته است که اگر ادعا دارید که این قرآن سخن بشری (و گفتهی شخص پیامبر) است پس مانند آن را بیاورید. به اینگونه آیات تحدی گفته میشود. به نظر میرسد این نوع استدلال نوعی منحصربهفرد از انواع استدلالها باشد که با توجه به معنای اصطلاحی آن در چارچوب والتون جای نداشته باشد. در این پژوهش پس از بررسی آیات مربوط به تحدی و مقایسه آنها با هرکدام از طرحوارههای والتون به این نتیجه رسیدیم که استدلال بهکاررفته در تحدی با هیچیک از شصت مورد طرحوارهی استدلال معرفی شده توسط والتون مطابقت نداشته است و بنابراین آن را بهعنوان استدلالی با طرحوارهی جدید به این مدل معرفی کردیم.
علمی - پژوهشی
زهرا شریعت پناه؛ احسان قبول؛ عبدالله رادمرد
چکیده
هدف اساسی در دانش تصویرشناسی بازنمایی تصاویر اقوام و ملل در آثار ادبی ملتی دیگراست و سفرنامهها ازجمله متون مهمی هستند که سفرنامهنویس از رهگذر سفر به کشورهای دیگر دیدگاه خود را به تصویر میکشد. این تصاویر از یکسو ویژگیهای مردم آن کشورها را بازتاب میدهد و از سوی دیگر ویژگیهای فردی و قومی سفرنامهنویس را آشکار میسازد.این ...
بیشتر
هدف اساسی در دانش تصویرشناسی بازنمایی تصاویر اقوام و ملل در آثار ادبی ملتی دیگراست و سفرنامهها ازجمله متون مهمی هستند که سفرنامهنویس از رهگذر سفر به کشورهای دیگر دیدگاه خود را به تصویر میکشد. این تصاویر از یکسو ویژگیهای مردم آن کشورها را بازتاب میدهد و از سوی دیگر ویژگیهای فردی و قومی سفرنامهنویس را آشکار میسازد.این هدف همانی است که در این جستار در پی آن بودهایم تا با شناسایی و تحلیل سفرنامة ابن بطوطه، در جایگاه یکی از آثار مهم ادبیات سفرنامهای در ادبیات عرب انواع تصاویر شهرهای شرقی و غربی ایران قرن هشتم را شناسایی و دلایل نگرش ابن بطوطه را تحلیل و تفسیر کنیم و تا حدّی به شناخت ابن بطوطه دستیابیم.در این راستا با روشی توصیفی ـ مقایسهای تصویر ایرانیان را در دو حوزة شهرهای شرقی و غربی در سه نوع تصویر مثبت، منفی و خنثی و بر اساس شاخصههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مذهبی و سیاسی تقسیمبندی کردیم.ضرورت انجام این پژوهش از این جهت است که برای نخستین بار شهرهای شرقی و غربی ایران قرن هشتم با هم مقایسه میشود و نگاه یک جهانگرد مراکشی به ایرانیان تجزیه و تحلیل میشود.نتایج این تحقیق نشانگر این است که از مجموع 48 تصویر استخراجشده نظر ابن بطوطه مراکشی در حدود 80 درصد تصاویر ایرانیان مثبت و20 درصد آن منفی است. دلایل این نگرش مثبت ریشه در شباهتهای اجتماعی و فرهنگی میان ایران و طنجه دارد و نیز به سامان بودن اوضاع ایران نسبت به دیگر کشورها و سرزمینها. همچنین در مجموع تصاویر شاهد وضعیت مناسبتر اقتصادی شهرهای غربی ایران نسبت به شهرهای شرقی هستیم که به علت تخریب گسترده زیرساختهای اقتصادی شهرهای شرقی ایران پس از حمله مغولان از جمله بازارها و کاروانسراها بوده است.
علمی - پژوهشی
اعظم محمودی
چکیده
نقد جامعهشناختی ادبیات، از شیوههای نوین نقد ادبی است که شکلگیری آن بهصورت روشمند و علمی به آغاز قرن نوزدهم میلادی بازمیگردد. به عقیدۀ صاحبنظران عرصۀ جامعهشناسی ادبیات، هر اثر ادبی بیان هنرمندانۀ وقایع اجتماعی زمانۀ خویش است. در این شیوۀ نقد، ساختار و محتوای اثر ادبی و ارتباط آن با شرایط محیط اجتماعی و سیاسی، جهانبینی و نگرش ...
بیشتر
نقد جامعهشناختی ادبیات، از شیوههای نوین نقد ادبی است که شکلگیری آن بهصورت روشمند و علمی به آغاز قرن نوزدهم میلادی بازمیگردد. به عقیدۀ صاحبنظران عرصۀ جامعهشناسی ادبیات، هر اثر ادبی بیان هنرمندانۀ وقایع اجتماعی زمانۀ خویش است. در این شیوۀ نقد، ساختار و محتوای اثر ادبی و ارتباط آن با شرایط محیط اجتماعی و سیاسی، جهانبینی و نگرش پدیدآورنده اثر؛ و چگونگی انعکاس تصویر جامعه در جهان تخیلی و هنری او بررسی میشود. پستمدرنیسم نیز یکی از رویکردهای جدید قرن معاصر است که بر حوزۀ معنایی وسیعی؛ ازجمله هنر و ادبیات، فرهنگ و سیاست، و اقتصاد دلالت دارد و بیانگر مرحلۀ جدیدی از تحولات تاریخ بشری است. این پژوهش سعی دارد به بررسی اجتماعی- سیاسی قصیدۀ فضیحة الثعلب اثر ابراهیم نصرالله یکی از برجستهترین شاعران و نویسندگان مقاومت فلسطینی بپردازد و وجوه پستمدرنیسم ایدئولوژیک را در آن ارزیابی کند. شیوۀ پژوهش توصیفی و روش تحلیل اطلاعات کیفی است. یافتهها نشان میدهد شاعر گرچه از لحاظ جنبههای صوری و تکنیکی؛ از تمهیدات و شگردهایی بهره برده است که شعر او را در زمره آثار پستمدرنیستی قرار میدهد ولی ازنظر محتوایی و معنایی با تکیه بر نگرش ایدئولوژیک خویش از برخی قواعد پستمدرنیسم عدول کرده و از آن در خدمت اشاعۀ باورهای عقیدتی خود بهره برده است. ابراهیم نصرالله در این قصیده کوشیده است تا در عین آفرینش یک اثر ادبی در قالب و صورتی نو، از چارچوب باورهای خویش خارج نشود و با برجسته ساختن ابعاد گوناگون ماهیت استکباری آمریکا از تفکر امپریالیستی این کشور انتقاد کند
علمی - پژوهشی
بهار صدیقی
چکیده
هدف نگارنده از نگارش جستار پیش رو، به دست دادن انگارهای تازه است پیرامون ریشهشناسی واژهی «اسطوره» و در پیوند با «استاره»ی فارسی، «استر» عبری و «عستر»/ «عشتر» / «عثتر» سامی-آرامی و با کاربست روش ریشهشناسی تاریخی-تکاملی زبان. دربارۀ اسطوره، گونههای آن در ادبیات ملل و کنشگری آن در رشتههایی ...
بیشتر
هدف نگارنده از نگارش جستار پیش رو، به دست دادن انگارهای تازه است پیرامون ریشهشناسی واژهی «اسطوره» و در پیوند با «استاره»ی فارسی، «استر» عبری و «عستر»/ «عشتر» / «عثتر» سامی-آرامی و با کاربست روش ریشهشناسی تاریخی-تکاملی زبان. دربارۀ اسطوره، گونههای آن در ادبیات ملل و کنشگری آن در رشتههایی مانند روانشناسی، ادبیات، نقد، ادیان و تاریخ و نیز دربارهی پیوند اسطوره با میثولوژی یونانی و واژگانی مانند story یا history، انگارههای گوناگونی پیشنهاد شده است ولی انجام پژوهشی از این دست از آنرو گریزناپذیر مینماید که در هیچیک از پژوهشهای انجام شده، دیدگاهی مشخص و قاطع پیرامون ریشهشناسی اسطوره، نشانگری و دلالت راستین آن در آغاز و جایگاهش در ایران باستان و به ویژه پیوندش با واژگان فارسیتبار همسان دیده نمیشود. طرح این مسأله هم گاه با بازشناسی بینش اندیشگانی غرب به «اسطوره» در یک رویکرد تاریخی-تکاملی پوزیتیویستی و در سیر تاریخ گرایانۀ داروینیستی خواهد بود. دستاوردهای این پژوهش نشان میدهد بدانسان که تاریخ با ستاره و ستارهشناسی پیوندی ناگسستنی دارد «اسطورهها» نیز ستارهنگاشتههایی هستند بازگوکنندهی بودگی ستارگان و اختران ایستا در پگاه تاریخ و ثبت کنندۀ پیدایش اختران و ستارگانِ در گردش از زبان انسان سنّتی و هم ازاینروست که اسطورهها در نمونههای بسیاری از ستارگان و آفریدههای آسمانی خورشیدزاد، ماهزاد یا ستارهزاد سخن میگویند و از خانهی آسمانی خدایان و زیگوراتهایی که سرای همیشگی خدایان نامیرای جاویدان است. این نشانگری بهروشنی در نامگذاری شهر ساختهی کیومرث یعنی «بابِل: باب+اِل/ ایل» به معنای دروازهی خداوند دیده می شود.
علمی - پژوهشی
احمد امیدوار
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادی با دخالت دادن عواملی همچون ایدئولوژی و قدرت، قابلیت زبانشناختی بهتری نسبت به سایر روشهای تحلیل گفتمان در تفسیر متون دارد، همچنین نظریه «لاکلا و موفه» به سبب وارد کردن تحلیل گفتمان انتقادی به عالم سیاست و اجتماع برای شناخت و تبیین پدیدههای اجتماعی و سیاسی مناسب است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل گفتمان ...
بیشتر
تحلیل گفتمان انتقادی با دخالت دادن عواملی همچون ایدئولوژی و قدرت، قابلیت زبانشناختی بهتری نسبت به سایر روشهای تحلیل گفتمان در تفسیر متون دارد، همچنین نظریه «لاکلا و موفه» به سبب وارد کردن تحلیل گفتمان انتقادی به عالم سیاست و اجتماع برای شناخت و تبیین پدیدههای اجتماعی و سیاسی مناسب است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل گفتمان انتقادی اشعار احلام نصر بهعنوان شاعر داعش بر اساس مفاهیم نظریه «لاکلا و موفه» است که عبارتاند از: دال مرکزی، وقتهها، دال شناور، دال خالی، غیریتسازی، برجستهسازی و حاشیهرانی و استعاریسازی. اهمیت پژوهش حاضر، ضرورت شناخت اندیشههای مبلغان داعش برای مقابله با شیوه کنش آنها در عرصه اجتماع است، بهویژه اینکه گروههای تکفیری در سالیان اخیر در منطقه غرب آسیا گسترشیافته و فصل جدیدی از مسائل امنیتی را رقمزده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که دال مرکزی این گفتمان، تشکیل خلافت اسلامی است و وقتههای جهاد، هجرت، تسخیر دنیا و شریعت، حول آن مفصلبندی شده است. احلام نصر بر اساس دال خالی قرون اولیه اسلام، دال مرکزی تشکیل خلافت را مطرح کرده است. دال شناور در اشعار وی، مصداق خلفای دوازدهگانه قریشی است که با به کاربردن لقب «الحسینی» برای «ابوبکر بغدادی» وی را از مدلولهای آن معرفی میکند. دال مرکزی و وقتههای گفتمان در این اشعار، برجسته شده، همچنین مفهوم امنیت در حکومت «بشار اسد» و نمادهای ناسیونالیستی از قبیل زبان و نژاد به حاشیه رانده شده است. احلام نصر با تشبیه «ابوبکر بغدادی» به حضرت «ابراهیم»(ع) و داعشیان به صحابه پیامبر(ص) و تداعی نبرد «قادسیه» و شکست ایرانیان، گفتمان اشعارش را استعاریسازی کرده است و بدینوسیله آیندهای درخشان و عاری از مشکلات فعلی را برای مردم مناطق تحت سلطه داعش ترسیم میکند. نتیجه اینکه روح سلفیگری و خصومت بر گفتمان داعش غلبه دارد که بازتاب آن در اشعار احلام نصر و عملکرد آنها ملاحظه میشود.
علمی - پژوهشی
سیده زهرا حسینی طالمی؛ تورج زینی وند
چکیده
داستان «تاجر بغداد» اثر کامل کیلانی( 1897-1959م ) نویسنده و اندیشمند معاصر مصری است. کیلانی در این اثر، داستان و عناصر داستانی را ابزاری برای آموزش اندیشه و فلسفه برای کودکان بهکارگرفته است. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، هدف اساسی آن است تا با بهرهگیری از مؤلفههای متیولیپمن، این مؤلفههای اندیشه ورزی را ضمن بررسی شیوه بازخوانی ...
بیشتر
داستان «تاجر بغداد» اثر کامل کیلانی( 1897-1959م ) نویسنده و اندیشمند معاصر مصری است. کیلانی در این اثر، داستان و عناصر داستانی را ابزاری برای آموزش اندیشه و فلسفه برای کودکان بهکارگرفته است. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، هدف اساسی آن است تا با بهرهگیری از مؤلفههای متیولیپمن، این مؤلفههای اندیشه ورزی را ضمن بررسی شیوه بازخوانی این داستانکهن در این اثر داستانی معاصر تحلیل نماید. برنامه فلسفه برای کودکان که بنیانگذار آن لیپمن است، در صدد است تا بهوسیله داستان، نیاز اساسی مخاطبان خردسال را که همان آموزش اندیشه، استدلال، نقد، پرسش از چیستی و چرایی پدیدهها، آموزش استفاده از آموختهها در زمان و مکان مناسب، دریافت پاسخ پس از تأمل و اندیشه، درک ارتباط منطقی بین پدیدهها است، پاسخ دهد. او بهوسیله داستان، کودکان و نوجوانان را از نقدناپذیری، مطلقگرایی و عدم توجه به آراء دیگران پرهیز میدهد. کودکان در فرآیند داستان یاد میگیرند که فرضیهها را به چالش بکشند و استدلالها را بیازمایند و به دنبال حقایق باشند. یافتههای پژوهش، بیانگر این است که کیلانی تلاش میکند تا سبک و محتوای این داستان را در مسیر آموزش تفکر خلّاق و انتقادی طرح نماید. او در این داستان با استفاده از بازی و به شیوۀ گفتوگو، داستان را به جلو رانده است. کودکان در این داستان، دارای شخصیت مستقل هستند. قضاوت قاضی را به چالش میکشند و یا بهرهگیری از استدلالهای منطقی، حقیقت را اثبات میکنند. در حقیقت، میان سبک داستاننویسی کیلانی و نظریۀ لیپمن، نوعی اشتراک و همسویی دیده شده است. هردو، داستان را اساس آموزش قرار داده و مسائل اساسی زندگی را در قالب داستان مطرح و به چالش میکشند و کودکان با استفاده از نقشآفرینی، نحوۀ استدلال، به چالشکشیدن، مفهومسازی و تفکر انتقادی گام در مسیر اندیشه ورزی برمیدارند.
علمی - پژوهشی
حسن اسماعیل زاده؛ علی صیادانی؛ وحید خیری؛ بهمن آقازاده
چکیده
الگوی نشانهشناسی ریفاتر از جمله اولین الگوهای نشانهشناسی است که به شکل ویژه به بررسی گونۀ ادبی شعر پرداخته است. در این روش، توانش ادبی خواننده و عکسالعمل او نسبت به شعر بسیار مهم است و خوانش شعر در دو سطح اکتشافی و پسکنشانه انجام میگیرد. در سطح اول، معنا و روساخت متن بررسی میشود و در سطح دوم، با توجه به عناصر غیردستوری، ژرفساخت ...
بیشتر
الگوی نشانهشناسی ریفاتر از جمله اولین الگوهای نشانهشناسی است که به شکل ویژه به بررسی گونۀ ادبی شعر پرداخته است. در این روش، توانش ادبی خواننده و عکسالعمل او نسبت به شعر بسیار مهم است و خوانش شعر در دو سطح اکتشافی و پسکنشانه انجام میگیرد. در سطح اول، معنا و روساخت متن بررسی میشود و در سطح دوم، با توجه به عناصر غیردستوری، ژرفساخت متن و دلالتهای زبانی، واکاوی میشوند. مقاومت و عشق، دو مضمون اصلی شعر محمود درویش است و او در این مضمونهای شعری با استفاده از عناصر غیردستوری، دلالتهای زبانی را پدید میآورد و مدلول و پیام اصلی خود را در ورای سطح ظاهری واژگان پنهان میسازد و آگاهانه ادراک مفهوم شعر را برای مخاطب به تأخیر میاندازد. پژوهش حاضر میکوشد با شیوۀ توصیفی-تحلیلی و با تکیهبر مبانی نظریۀ نشانهشناسی شعر مایکل ریفاتر، به کشف انباشتها و منظومههای توصیفی قصیدۀ «ریتا أحبینی» بپردازد و با دریافت تداعی واژگان، ماتریس(قالب) ساختاری قصیده را برای خواننده بازگو کند. تبیین الگوی نشانهشناسی مایکل ریفاتر و تبیین بنمایههای ادبیات مقاومت در شعر محمود درویش و زوایای پنهان آن با بهکارگیری الگوی نشانهشناسی، از اهداف این پژوهش است. ازجمله نتایج برآمده از خوانش پسکنشانه قصیده مذکور، بیانگر وجود دلالتهای متعددی از واژه «ریتا» در نزد محمود درویش است که با مفهوم وطن در نزد وی درآمیخته و در نهایت به رمز فلسطین بدل گشته است و اینگونه، مضمونی رمانتیک را در خدمت مفهوم مقاومت قرار داده است. تداعیهای واژگانی این شعر در ماتریس ساختاری آن با ظرافت هر چه بیشتر، بازتاب یافتهاند و تصویری از وضعیت فلسطین و دورنمای مقاومت را به نمایش گذاشتهاند.